کمدی الهی: دوزخ

کمدی الهی: دوزخ

کمدی الهی: دوزخ

دانته آلیگیری و 4 نفر دیگر
4.4
28 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

42

خواهم خواند

92

شابک
9789641711247
تعداد صفحات
552
تاریخ انتشار
1398/7/16

توضیحات

        کتاب حاضر، جلد سوم از کمدی الهی دانته است. فصل ها در این کتاب بسیار آشفته هستند، و این نشان دهنده  آشفتگی حال اهالی جهنم، در دوزخ است، طول فصل ها در جلد برزخ کمی معمولی تر می شود که نشان دهنده ی رابطه ی موازی روح انسان ها با خداست و در جلد بهشت، فصل ها کاملاً متحد و یکپارچه هستند که این هم نشان دهنده ی یکپارچگی انسان ها در بهشت با خداوند است.
      

پست‌های مرتبط به کمدی الهی: دوزخ

یادداشت‌ها

          دانته خودش را در جنگلی تاریک میبیند. بر سر راه خروج یک پلنگ و یک گرگ و یک شیر راه او را بسته اند. این حیوان ها به ترتیب نماد حیله گری، حرص و غرور هستند. تا این که روح ویرژیل می آید و به او میگوید که باید از درون جنگل برود. ویرژیل از طرف بانوی آسمانی به کمک دانته آمده تا او را از دوزخ عبور دهد!
و وارد دوزخ میشویم. سر در دوزخ نوشته است: شما که داخل می شوید، دست از هر امیدی بشوئید...
اما شرح دوزخ:
پیش از رسیدن به طبقه اول ابن الوقت ها حضور دارند. در طبقه اول بزرگان و دانشمندانی که ایمان نداشتند، طبقه دوم شهوت رانان، سوم شکم پرستان، چهارم خسیسان و مسرفین، پنجم اهل خشم و غضب، ششم زندیقان، هفتم تجاوزکاران به خو و دیگران، هشتم خیله کران و دزدان و نهم خیانتکاران.
هر گروهی عذاب خاص خودشان را دارند. مثلا اعضای بدن منافقین بدلیل اینکه آنان بین مردم جدایی می انداختند، از بندشان جدا میشوند و ...
قانون کلی دوزخ این است: تاوان!
و عذاب هر گروهی متناسب با گناه آنان است
تصویر سازیهای کتاب بسیار بسیار عالی است.
دانته در هر بخش با یک یا چند نفر از معذبین صحبت هم میکند و تعدادی از همشهریان خود را نیز میبیند.
کتاب بسیار فوق العاده ایست!
        

3

نعیمک

نعیمک

7 روز پیش

          شاید اول با یک پیش‌فرض باید شروع کنم. اگر به دین و مسائل این‌چنینی علاقه نداشته باشیم این کتاب گیرا و جذاب خواهد بود؟ بله. حتماً برای کسانی که با مسائل دینی مخصوصاً حوزۀ مسیحیت سروکار دارند خواندن «کمدی الهی» جذابیت بیشتری دارد. شاید برای دوران ما که دین دیگر نمود «شخصی» ندارد خواندن عذاب‌ها و ماجرای سفر به دوزخ مسخره به نظر برسد اما  این تنها جنبۀ کتاب نیست. بسیاری از ماجراهای کتاب از اسطوره‌های یونانی برداشته شده. 
زبان دانته بسیار قوی است و با اینکه سالیان درازی فاصله با او داریم هنوز جمله‌ها و دقت او در انتخاب روایت مثال‌زدنی و آموختنی است. یکی از جذابیت‌های کتاب توصیفات دانته است. کاری که شاید بتوانم مقایسه با نظامی در شعر کنم. یعنی انتخاب زبانی تمثیلی مثلاً برای گفتن ساعت یا صحنه‌ای که پیش رویش هست و ما کمتر در ادبیات امروزی آن را می‌بینیم چون شاید دمده یا مسخره به نظر برسد. حتی در شعر امروز هم توصیفات شاعرانه کمتر استفاده می‌شود. مسئلۀ بعدی هوشمندی او در انتخاب عذاب‌ها است. دوزخ او بی‌نهایت جذاب است. درست که برخی از عذاب‌ها را از کتاب‌ مقدس و اسطوره‌ها گرفته اما این هم‌نشینی خیلی تمیز و زیبا کنار هم آمده و حس درد و رنجی که آدم‌ها در آن هستند را کاملاً حس می‌کنی. به طور مثال یکی از بدترین عذاب‌ها در دوزخ «سرما» و این اصلاً چیزی نیست که من در ذهن داشتم و وقتی در این مسیر جلو می‌روی دلت می‌سوزد و شاید با خودت بگویی ای کاش همان آتش را استفاده می‌کرد. 

هر فصل کتاب بسیار کوتاه است و در این مسیر ویرژیل شاعر دیگری دانته را راهنمایی می‌کند و این همراهی یکی دیگر از نقاط عطف داستان است. بدون حضور ویرژیل احتمالاً شبیه قصه‌ای غیرواقعی می‌شد اما انگار حضور او دوزخ را حقیقی می‌کند. روایت‌ها و دیالوگ‌هایی که می‌گوید. هشدارهایی که به دانته می‌دهد و موارد ریز و درشت دیگری دوزخ را شبیه یک روایت حقیقی می‌کند. دانته بسیاری از شخصیت‌های حقیقی زمان خودش را هم در این داستان وارد می‌کند. فکر نمی‌کنم در روزگار ما بشود چنین کرد یا شاید باید سال‌ها بگذرد تا مسخره به نظر نرسد. دانته با انتخاب این آدم‌ها بسیار به اوضاع زمانۀ خودش می‌تازد و نمی‌دانم در آن زمان چقدر رنج دیده؟ یا آیا از منظر کلیسا بایکوت شده یا نه؟ چون ریز و درشت بهشان تکه می‌اندازد. 
یکی از نقاط عطف کتاب نقاشی‌های دوره است. فکر می‌کنم بدون دوره «کمدی الهی» چیز دیگری می‌شد. اینکه تصویرگری معاصر بتواند چنین چیره‌دستانه فضای قصه را تصویر کند اتفاقی شبیه معجزه است. و دربارۀ ترجمه:
من روی «طاقچه» ترجمۀ میرعباسی را دیدم که توضیحات کمی داشت. ترجمۀ دیگری از انتشارات بنگاه نشر پارسه است که به دلیل سلفون‌پیچ‌ بودن هیچ‌وقت نتوانستم از نزدیک بخوانم و در نهایت به نسخۀ شفا رجوع کردم. او مقدمۀ بسیار زیبایی برای کتاب نوشته و اول هر فصل توضیح کوتاهی از اتفاقات داده به دلیل موجز بودن هر فصل خیلی به درک ما کمک می‌کند و توضیحات او یکی از بهترین شکلِ توضیحاتی است که در پانویس دیدم. مثلاً ننوشته رم شهری در ایتالیا. خب، چنین توضیحی هیچ کمکی به ما نمی‌کند. بلکه خیلی ریز هر شخصیت و ماجرا و روایت را توضیح داده و حتی اینکه دانته از چه منبعی برای خلق و جلو بردن روایت استفاده کرده و نسخۀ پیشنهادی من همین روایت شفا است. به دلیل اینکه امیرکبیر مصادره شده من نسخۀ این سال‌ها را نخریدم و روی پی‌دی‌اف خواندم. امیدوارم آقای جعفری راضی باشند.
        

0

سارا

سارا

1402/9/5

          من این ۳ جلد کمدی الهی رو با اولین حقوقم خریدم و بعد از ۹ سال تونستم برم سرش و بالاخره بخونمشون :)

من با دید کنجکاوی و به عنوان یک اثر مهم در ادبیات خوندمش و تعصبی رو مسائلی که یا دیدگاه دین خودش بیان می‌کنه ندارم.

کتاب دوزخ خیلی برایم جالب بود. خلاقیتی که دانته در به تصویر کشیدن طبقات مختلف و گناهان و عذاب متناسب با آن‌ها داشت
و استدلالی که برای جای دادن هر گروه در آن طبقه می‌آورد.

در کتاب برزخ این جذابیت به تدریج کم شد و در کتاب بهشت دیگر از بین رفت. 
در کتاب برزخ گروه‌های دیگری را می‌بینیم که خطاهایشان به هولناکی و عمیقی گروه‌های دوزخ نبوده ولی باید سال‌ها در آن حال بمانند تا پاک شده و وارد بهشت شوند.
در بهشت بیشتر شخصیت‌ها و مفاهیم مهم مسیحیت را داریم و چون دیگر خبری از خلاقیت و جذابیت نبود، بسیار سخت این جلد را تمام کردم.

ولی در این شکی نیست که دانته شاعر بسیار توانمندی بوده که تمام این قضایا را به صورت شعر نوشته 
و تمام سه جلد کتاب را با عبارت “و ستارگان را” به  اتمام رسانده :)
        

2

          کمدی الهی دوزخ

دانته در میانه‌ی عمر (۳۵ سالگی) خودش رو در جنگلی تاریک و ظلمات میبینه، میاد به طرف نوری که در دوردست دیده حرکت کنه که سه حیوان درنده اون رو به داخل جنگل برمیگردونن، به این معنا که رهایی از گناهان و تاریکی و ظلمات ساده نیست. ناگهان ویرژیل به کمک دانته میاد تا راهنمای اون باشه برای عبور از مسیر ظلمات. دانته با در هم آمیختن عقاید مذهبی مسیحی خودش و اساطیر قدیمی این کتاب و دو کتاب بعدی رو نوشته تا کمدی الهی شکل بگیره. دانته در کتاب دوزخ به کمک ویرژیل از دوزخ عبور می‌کنه و طبقات مختلف دوزخ رو مشاهده می‌کنه و با بعضی از دوزخیان هم کلام میشه و عذاب‌هایی که می‌کشن رو شرح میده. دوزخ در کتاب ویرژیل در داخل کره‌ی زمین و زیر نیمکره‌ی مسکونی زمین هست و به صورت مخروطی به مرکز کره میرسه. اولین طبقه، بزرگترین و آخرین طبقه کوچکترین طبقه‌ست. این طبقات به ترتیب عبارتند از
طبقه اول: بزرگان دوران کهن
طبقه دوم: شهوت رانان
طبقه سوم: شکم پرستان
طبقه چهارم: خسیسان و مسرفین
طبقه پنجم: ارباب غضب
طبقه ششم: زندیقان
طبقه هفتم: تجاوزکاران
طبقه هشتم: حیله گران
طبقه نهم: خیانتکاران
و در انتها منزل شیطان

با وجود اینکه عقاید دانته برای من قابل قبول نیست اما از ارزش ادبی و جذابیت روایت نمیشه چشم پوشید و صد البته توضیحات شجاع‌الدین شفا بسیار روشنگر و کمک کننده هست در خوندن کتاب
        

19