معرفی کتاب سوران سرد اثر جواد افهمی سوران سرد جواد افهمی 4.2 20 نفر | 10 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 24 خواهم خواند 16 ناشر شرکت انتشارات سوره مهر شابک 9786001751288 تعداد صفحات 528 تاریخ انتشار 1393/4/22 توضیحات کتاب سوران سرد، نویسنده جواد افهمی. لیستهای مرتبط به سوران سرد راضیه محمدی 1402/12/15 جذابها از نظر من 16 کتاب کتابهایی که خیلی بابت خوندنشون خوشحالم 0 11 یادداشتها محبوبترین جدیدترین مصطفا جواهری 1401/1/26 این یادداشتم برای قفسۀ روزنامۀ جام جم است: مراقب گرگ¬ها باش! حرف آخر را همین ابتدا بگویم! هم¬نشینیِ کلیدواژه¬های جنگ، ارتفاعات کردستان، حزبی¬ها، انتقام، گرگ، تمایلاتِ نفسانی، مردانگی و عزت، در قالب یک روایتِ غیرخطیِ مرموز، با سورانِ سرد کاری کرده که شما را به سمت خودش بکشاند؛ این از این! اما حرف اول؛ در ابتدای شروع رمان، گمان می¬برید که شخصیت اصلی، سهراب نصرتی است که در دهۀ80 برای کشف بعضی زوایای پنهانِ اتفاقاتِ 20سال پیش، راهی سوران در ارتفاعات غربی ارومیه شده است. روستایی که دو پایگاه سپاه و ارتش در آنجا مستقر بوده است. اما روایت غیرخطی¬ای که رمان را پیش می¬بَرَد، شخصیت اصلی یعنی سینا یعقوبی-بسیجیِ به دلخواهِ خودش اعزام¬شده- را به شما معرفی می¬کند. شخصیتی که برگِ برندۀ رمان است در ضدجنگ نبودنِ رمان؛ بلکه با قداستی که در درون و بیرونِ سینا وجود دارد، بدون شعارزدگی، تاکید بر مقدس بودن این دفاع می¬کند. حرف دوم؛ پلات(طرح) سوران سرد، یک کلافِ درهم¬تنیدۀ قطور است که شما را با خودش تا انتها می¬کشاند که گره¬ها را دانه¬دانه و باحوصله باز کنید. وجود سیر مناسب اتفاقات نظیر موقعیت خطرناکِ پایگاه سوران، درگیری با حزبی¬ها، وجود جاسوس در بین رزمنده¬های پایگاه، سقوط یکی از دو پایگاه، کشته¬شدنِ مردمِ بی¬گناه، ارتباط دو سرباز با یکی از زنان روستا و خرده¬داستان¬هایی دیگر، داستان را پخته کرده¬است. تنوع شخصیت¬ها، رفت¬وبرگشت¬های گاه¬نامنظمِ بین حال و گذشته، فصل¬بندی¬های متعدد و توصیفات فراوان، این نکته را گوشزد می¬کند که سوران سرد ممکن است برای خوانندۀ کم¬حوصله، خسته¬کننده و ملال¬آور باشد؛ درواقع قرار نیست با رمانی کم¬مایه روبرو شوید که با رَج¬زدنش، کامل دست¬گیرتان شود! و برای صفحه¬به¬صفحه¬اش دقت و حواسِ جمع¬تان را می¬طلبد. حرف سوم؛ شاید بتوان گفت که عاملِ حیاتیِ زنده¬بودنِ سوران سرد، زمینه و جهان داستانش است. نویسنده که خود دوران سربازی¬اش را در ارتفاعات غرب گذرانده، به خوبی توانسته¬است که با قلمِ گیرا، جزئیات مربوط به جغرافیا و منطقه، ادوات و تجهیزات نظامی، نفوذِ حزبی¬ها و درگیری با نیروهای خودی را به¬قاعده و درست به¬تصویر بکشد تا سخت باورمان بشود که سوران سرد، اولین رمانِ جواد افهمی است. حرف چهارم؛ سوران سرد، یک معمایی-جناییِ دفاع¬مقدسی است. اگر به حداقل یکی از این دو ژانر علاقمندید، پیشنهادش می¬کنم. حرف آخر؛ همان ابتدا گفتم! 0 16 مهدی فضل 1402/1/27 از اون کتابهایی که باید عرق ریزان بخونیش، سخته رسم الخط روایی داستان رو اینطوری درآوردن، شاید حتی لازم باشه دوبار بخونی که از همه چیزش سر در بیاری.... 0 6 راضیه محمدی 1402/4/17 کتابی عجیب و غریب که دقیقا نمیتوانم ژانری خاص برایش تعیین کنم. ترکیبی از جنگ و وحشت و درام و معما. تصور کوهستانی سرد و برفی در ارتفاعات کردستان را در ذهن بیاورید، بعد سربازی از شهری دیگر را در این کوهستان قرار دهید، بعد روزهای جنگ را تصور کنید و حالا حزبیها و کومله را در سراسر داستان وارد کنید. شک نداشته باشید که اگر چیزی از این واژه ها نمیدانید نويسنده کاملا برایتان روشنشان میکند. اگر به دنبال هیجان هستید انتخاب درستی کردهاید. اگر هم شوکه شدن از انتهای داستان را میخواهید باز هم انتخاب درستی ست. من کتاب را صوتی گوش دادم ولی به گمانم خود متن را بخوانید هیجانش دو برابر خواهد شد. 0 27 یاسمین فلاحتی 1403/10/9 کتاب، راوی شخصیت های معمولی است. انسانهایی عادی که از مرگ میهراسند و همین ترس آنها را تغییر میدهد. ترس، قدرتمند است. آنقدر قدرتمند که بهترین انسان ها هم در برابرش تسلیم میشوند . ترس میتواند فضایل اخلاقی را به رذیلتهایی تبدیل کند که در مخیله نگنجد. شاید اگر قصه جور دیگری میبود، آدم بدههای داستان میتوانستند همچنان معمولی بمانند یا حتی قهرمان باشند؟ 0 0 عسکری فضل اله نژاد 1401/12/28 حکایت پایگاه جنگی کوهستانی برفی مرزی سوران در غرب کشور و رشادت های سربازان و پاسداران در مواجهه با حزبیهای کورد (یا هر اسمی!) کتاب در قامت یک فیلمنامه تمام عیار نوشته شده، بعیده فیلمسازی قادر باشه این داستان رو به تصویر بکشه و یا اگه خواست که بسازد، جلویش را بگیرند!! مطالب این داستان را فقط از راویان جنگ شنیدید. (داستان سربریدن ها ،داستان لغزش نیروهای جنگی و افتادن در دام عشق پرستوها!! و....) روایت داستان کاملا شبیه فیلمهای سینمایی هست و زود زود بین گذشته و حال جابجا میشود. رمزآلود بودن داستان آنقدر خوب هست تا صفحات آخر داستان، خواننده نمیداند چه اتفاقی افتاده و در صفحات اخر تمام گذشته و حال به هم گره میخورند. اگر اهل کتاب هستید، این کتاب را بخوانید. اگر اهل کتاب نیستید، این کتاب را بخوانید! اگر فرصت دارید، این کتاب را بخوانید. اگر فرصت ندارید هم این کتاب را بخوانید! «خداروشکر، زنده بودم و توفیق خواندن این داستان را داشتم» 0 12 مریم مقیمی 1403/4/31 سیر داستانی خوبی داشت. تصویرسازی خیلی خوب پیچیدگی داستان یکم زیاد بود 0 5 زهرا 1401/10/11 متن خوب و گیرا دارد و خواننده را با افراد داستان همراه میکند 0 17 مجید اسطیری 1402/12/17 اگر آثار یوسا را دوست داشته باشید قطعا از این کار خوشتون میاد. فقط یه مشکل داره اونم تعدد شخصیتهاست. راحت میتونست تعداد شخصیت ها را نصف کنه. مخصوصا خیلی فضاش به رمان مرگ در آند شبیه هستش. همونجوری معمایی 0 0 معصومه طباطبایی 1402/8/10 یخ کردم. تمام مدتی که این کتاب را میخواندم دلم میخواست زیر کرسی بروم، لحاف را تا زیر گلویم بالا بکشم و گرمِ گرم شوم. سوران سرد، شخصیتهای زیادی دارد، اوایل کمی سخت خوان است اما اگر کمی صبوری کنید آن وقت دیگر نمیتوانید زمینش بگذارید. تعلیق و کششی که تا انتهای کتاب شما را با خود همراه میکند، گره هایی که در صفحات پایانی گشوده میشود، توصیفاتی که شما را با خود به کردستان میبرد و خشونت و سرمایی که همراهی تان میکند همگی از نقاط قوت و جذاب این اثر است. ترغیب شدم تا آثار دیگر این نویسنده را هم بخوانم. 0 8 علی حاجیلو 1402/4/31 این کتاب پر از قصه است. قصهی اصلی، قصهی پایگاهی جنگی در منطقهای از کردستان که آلوده شده است و اطلاعاتش درز میکند.اما این همهی ماجرا نیست. شما با تعداد زیادی انسان و تعداد زیادی قصه در این کتاب سر و کار دارید. نویسنده از طریق روایت داستان زندگی حال و گذشتهی سربازان پایگاه و روستاییان روستای سوران داستان اصلی را پیش میبرد. البته که ممکن است تعداد زیاد شخصیتهای کتاب در ابتدا شما را کمی گیج کند، اما کمکم با شخصیتها آشنا میشوید. روایت غیر خطی کتاب شما را مجبور میکند با دقت زیادی کتاب را بخوانید و دربارهی اتفاقات فکر کنید. این اتفاق میتواند آزاردهنده باشد. اما به نظرم گیرایی داستان از آزار این مسئله میکاهد. دربارهی این کتاب بسیار میتوان نوشت. اما به نظرم همین مقدار کافی است. 6 17