یادداشت ریحانه خرّم
4 روز پیش
کتاب سوران سرد را با دو دلی ادامه دادم. شروعش قوی و جذاب بود، پایانش هم دقت فراوان میخواست تا بفهمی چی به است و آخر سر بتوانی از ماجرا سر در بیاوری ولی در میانه کتاب برای ادامه دادنش شک داشتم. چند بار خواستم کتاب را نصفه رها کنم و بروم سراغ کتاب دیگری. تعداد شخصیتها در کتاب زیاد بود و گاهی لازم نبود این تعداد نام را بشنویم و گیج شویم. اگر کتاب تبدیل به فیلم شود، پر از کاتهای ناگهانی و پرشی خواهد بود. از میانه یک صحنه به پایان یک صحنه دیگر میروی. بعضی قسمتهای کتاب پیرنگ نداشت. نویسنده بخشی از داستان را میگفت و به راحتی صحنه را عوض میکرد ولی برای من خواننده سوال بود چطور مافوقش را رها کرد؟ چطور اجازه گرفت؟ چگونه از آن موقعیت سر در آورد. من طرفدار این حجم از سوال و معما نیستم. شاید اگر ژانر معمایی را دوست داشته باشید، بیشتر لذت ببرید. نویسنده، فضاسازی قوی ایجاد کرده بود و شما را به میانه برف کشیده بود و سرما را زیر پوستتان حس میکردید اما کاش تعداد شخصیتها را کم میکرد و برای ما عمیقتر توصیفشان میکرد و هر چند خط یکبار نام شخصیت دیگری به کتاب اضافه نمیشد. سوران سرد را به افراد پر حوصله و طرفدار ژانر جنایی و معمایی پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.