پاریس، پاریس!

پاریس، پاریس!

پاریس، پاریس!

3.4
14 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

21

خواهم خواند

5

من مست و تو دیوانه،ما را که برد خانه صد بار تو را گفتم،کم خور دو سه پیمانه هر گوشه یکی مستی،دستی زده بر دستی آن ساغر هر هستی،با ساغر شاهانه از آن خانه برون جستیم،مستیم به پیش آمد در هر نظرش مضمر،صد گلشن و کاشانه چون کشتی بی لنگر،کژ میشد و مژ میشد وز حسرت او مرده،صد عاقل و فرزانه تو وقف خراباتی،دخلت می و خرجت می جان را چه خوشی باشد،بی صحبت جانانه گفتم ز کجایی تو؟تسخر زد و گفت ای جان نیمی ز ترکستان،نیمی ز فرغانه نیمی ز جان و دل،نیمی ز آب و گل نیمی لب دریا،نیمی همه دردانه ...

لیست‌های مرتبط به پاریس، پاریس!

یادداشت‌های مرتبط به پاریس، پاریس!

            عزیز دلِمان سعید آقای تشکری که معرف حضور هست؟! نویسنده مشهدیِ بومی‌نویس که عموم آثارش در جغرافیای محل سکونتش می‌گذرد. الغرض که «#پاریس_پاریس» هم نوشته حضرت‌شان است. غالبا این #رمان را گره می‌زنند به کشتار و واقعه #گوهرشاد که به ید #رضاخان در سنه هزار و سیصد و چهارده انجام شد که اگر طالب خواندن رمانی ناظر به آن زمان و آن فضا هستید بشتابید و الخ اما فی‌الواقع حقیقتش را خواسته باشید اگر آشنایی نداشته باشید با هندسه اتفاقی که تابستان نودوسه سال قبل در #مسجد_گوهرشاد رخ داد، بیشتر به سردرگمی خواهد انجامید.(این البته بلیه‌ای است که اکثر رمان‌های تاریخی به آن مبتلایند) رمان‌های #تشکری تنه به تنه #تئاتر می‌زند. می‌رود توی اعماق کاراکترهایش و یکی از دلایل اینکه اگر با هندسه اتفاق تاریخی مزبور آشنا نباشید، چنین آثاری خیلی جذب‌تان نمی‌کند هم همین است. البته پر بیراه هم نیست. استاد نمایشنامه‌نویس هم هست و دستی دارد در #تئاتر. از این جهت وقتی رمان‌هایش را می‌خوانید(آثار متاخر کمتر و آثار قدمایش بیشتر) احساس می‌کنید روی صحنه‌اید و بازیگر دارد منتهای درونیات خودش را شخم می‌زند و با هنرمندی به جلوی چشم‌تان می‌آورد کانّه یک تیاتر. با این حال سعیدخان قصه گفتن را هم خوب بلد است(اگر قدری به این تمایل تئاتری‌اش مهار بزند). همین #مفتون_و_فیروزه را ببینید که نیم‌نگاهی دارد به وقایع پیش از انقلاب در #مشهد و بعضا حضور گاه و بیگاه #سیدعلی_خامنه_ای جوان یا #غریب_قریب که داستان گنبد و بارگاه رضوی را از ابتدای دفن حضرت در یکی از قریه‌های اطراف #سناباد روایت کرده و در طول قرن‌ها جلو آمده تا #قاجاریه یا همین پاریس پاریس‌ش. تشکری عموما رمان را به فصل‌های کوتاه کوتاه تقسیم می‌کند و قصه‌اش را هم با با جملاتی مقطع و کوتاه روایت می‌کند. جالب آنکه با این جملات مقطع و کوتاه به طرز هنرمندانه‌ای از پس فضاسازی هم بر می‌آید. خلاصه که اگر طالب خواندن داستان راجع به زمانی هستید که می‌خواستند ملت را به زور دگنک مدرن کنند و #مشهد را هم بکنند #پاریس، این #کتاب گزینه خوبی است.
          
            بسم الله
پاریس پاریس رمانی است در حال و هوای خراسان و مشهد دوره رضاخانی. سال ۱۳۱۴ و ماجرای کشف حجاب و واقعه گوهرشاد.
در میانه داستان به ماجرا های رخ داده در آن زمان هم اشاره ای می کند مانند اختلاف میان اسدی، نائب تولیت حرم و پاکروان استاندار خراسان، امینه پاکروان همسر استاندار که می خواهد از مشهد پاریس کوچک بسازد، جشن هزاره فردوسی، حضور شیخ بهلول در مسجد گوهرشاد، با خاک و خون کشیدن مردم در مسجد گوهرشاد.
همچنین در داستان به دفن شهدای مسجد در باغ خونی مشهد اشاره ای می‌کند.
ملک و مهیار از شخصیت های اصلی داستان هستند که از دو فضای متفاوت به هم می رسند و هم مسیر با هم در داستان نقش آفرینی می کنند.
مهیار از شخصیت های اصلی داستان است. شاعری است از طبقه پایین جامعه و مشغول در کتابخانه آستان قدس.
ملک دختری است که در فرانسه درس پزشکی خوانده است و حالا به مشهد بازگشته. او خود را دختر حشمت از سرداران مهم مشهد می داند اما کم کم متوجه می شود پدر و مادرش اشخاص دیگری اند.
در کنار زندگی ملک و مهیار داستان روایت گر زندگی افراد دیگری هم هست مانند رعنا و دخترش و...
که البته این افراد با هم در ارتباط اند و گاهی در زندگی یکدیگر نقش آفرینی می کنند.

این کتاب به قلم و سبک زیبا و متفاوت سعید تشکری نگارش شده و چون در داستان از اصطلاحات مشهدی استفاده شده در صفحات پایانی لغت نامه ای آورده شده است.