یادداشت لیلا مهدوی

        رمان پاریس پاریس را مرحوم سعید تشکری درباره واقعه مسجد گوهرشاد در تیرماه سال ۱۳۱۴ روایت می‌کند که در زمان حکومت رضا شاه پهلوی رخ داده است.  وقتی مردم مشهد در اعتراض به قانون کشف حجاب در صحن مسجد گوهرشاد تحصن کرده و به دستور حکومت به خاک و خون کشیده می‌شوند. در این میان نویسنده داستانی عاشقانه و اجتماعی از فضای آن روزها تصویر کرده درباره مهیار و ملک شخصیت‌های داستان که دربستر همین واقعه تاریخی و متاثر از آن رقم می‌خورد. واقعه‌ای که پیش از این داستان اطلاع چندانی درباره‌اش نداشتیم و انتخاب این سوژه از سوی نویسنده خوب و از دست رفته کشورمان، تلنگری است بر واقعه‌ای از یک مطالبه و حق خواهی بزرگ.
رمان پاریس پاریس هم از بعد تاریخی اهمیت دارد، هم از بعد جامعه شناختی
هم در روزگار قبل تحلیل دارد و هم نیاز فکری نسل نو را در تبین گره‌ها و چهارچوب داستانی مورد نظر قرار می‌دهد. زیرا یکی از یکی از کارکردهای رمان و به‌طور کلی هنر برقراری ارتباط و مطالعه پدیده‌های روز جامعه از منظر زیبایی شناختی و تاثیر آن بر فرهنگ جامعه است. یعنی نویسنده وقتی می‌خواسته دغدغه خود را پیدایش طرح اولیه و بعد نگارش رمان تحقق ببخشد بدون شک به نیاز جامعه و پرسش جامعه در برابر ایده رمان فکر کرده است و نظر به نیاز روز جامعه دست به نگارش رمان زده است.
رمان یک پدیده هنری است که می‌توان از بعد نظریه زیبایی شناختی و مفهوم فرم و محتوا در هنر مورد تحلیل قرار بگیرد بررسی این امر والا را می‌توان در انتخاب موضوع داستان نویس و عمیق‌تر از آن، در نگاه و دغدغه داستان‌نویس پیدا کرد. خاصه این که جغرافیای داستانی او خراسان است و نویسنده خطه خراسان را با تمام ویژگی‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و معیشتی می‌شناسد.
این که ما در پاریس‌ پاریس صرفا ما با یک داستان تاریخی از یک برهه آشنا قصه‌ بخوانیم نگاه دقیقی نیست. بلکه نویسنده از دل تاریخ، و پس ماجرای آشنای مسجد گوهرشاد، مختصات فکری جامعه پیشین را به جامعه فعلی گره می‌زند و بین کنش‌های فردی و کنش‌های جمعی این دو جامعه انطباق برقرار می‌کند و بر اساس امروز داستان دیروز را بنا می‌نهد. کنش‌های فردی که در نخست مانند جرقه‌ای است که نهایتا به کنش‌های جمعی و اثر گذاری مبدل می‌شود.
گذشته از این نویسنده در رمان اطلاعات تاریخی معتبری از سرزمین خود به مخاطبان اعلام می‌کند. مثلا نویسنده گرا می‌دهد که گورهای دسته‌جمعی شهدای واقعه گوهرشاد در کدام نقطه از شهر قرار دارد.
در حقیقت هم داستان می‌گوید و ساحت داستان را حفظ می‌کند و هم از زبان و جایگاه ادبیات پرسش‌های ذهنی خود را از واقعه ارائه و بعد حل می‌کند که بدون شک حاصل پژهش‌های زیادی درباره واقعه مورد بحث است. او در یک مصاحبه درباره پاریس پاریس می‌گوید: «باغ خونی برای من کشف ادبیات است. مدیحه سرایی نیست. نوحه‌خوانی ندارد. فریب‌کاری و اپورتونیست ادبی و نان به نرخ روز خوردن نیست، که اصلا کار ادبیاتاین نیست. ادبیات سلطه‌ها را از مخزن‌ها و دفینه‌ها بیرون می‌کشد. تا آدمی را سیلی بزند. نخواباند. از خواب بجهاند. ادبیات یتیم نوازی و فرزندخواندگی نمی‌پذیرد.»
اگر به فرم قصه برگردیم یکی از ویژگی‌های داستان را به لحاظ تکنیکی باید ریتم و ضرباهنگ آن دانست. نویسنده مخاطب داستان‌هایش را می‌شناسد و در پس تعلیق‌های ریز و درشتی و با ضرباهنگی مناسب نخست برای مخاطبش ایجاد انگیزه می‌کند و بعد به طرح مسئله می‌پردازد تا مخاطب در کشش لحن و کلمات با داستان همراه شود. ویژگی فنی دیگر داستان استفاده از واژگان و اصطلاحات ساده اما پر مغز و غیر تکراری است. داستان از زاویه نگاه محبوب نویسنده‌ها یعنی سوم شخص روایت می‌شود  و نویسنده در کمال واقعیت گرایی و با زبانی ساده اما موثر قصه را آغاز و به پایان می‌رساند.
 
شنیده بود: «تا تفنگ هست، جایی برای آزادی نیست. دنیا پادگانِ نظامی‌هاست. زیباترین کفش، چکمه است و بهترین ساز، تفنگ و بهترین بو، باروت و بهترین نغمهٔ عاشقانهٔ آنها، شلیک است.»
      
20

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.