بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت‌های علی فروتن (67)

            🖊 مجموعه‌ای از جملات، روایات و دیدگاه‌های شخصی نویسنده درباره ایجاد نگرش خوشایند به زندگی

✂️ گزیده‌های از کتاب:

📎 یادتان باشد امید همان شادمانی نیست. به بیان دیگر، برای امیدوار بودن حتماً لازم نیست شادمان باشید؛ بلکه باید بپذیرید که آینده نامعلوم است و بعضی از آینده‌ها ممکن است از امروز ما بهتر باشد. امید، در ساده‌ترین شکل، به معنی پذیرش ممکن‌هاست.

📎 روزی روان‌پزشکی به من گفت که بیشترین شکایتی که از بیمارانش شنیده است، احساس عدم‌تعلق است؛ احساس متظاهر بودن، خارج از جمع بودن یا متناسب نبودن. احساس شکست در برقراری آسان ارتباط با دیگران. به نظر من، این مساله هم متناقض است و هم آرامش‌بخش. متناقض از این جهت که متداول‌ترین احساس میان مردم حس تناسب نداشتن با مردم است. آرامش‌بخش از نظر این واقعیت عجیب که وقتی احساس ناراحتی و تنهایی می‌کنیم، بیشترین تفاهم و وجه اشتراک را با دیگران داریم. «تنهایی» جهانی‌ترین حس دنیاست.

📎 حوادث به‌خودی‌خود هیچ معنایی ندارند. بلکه جزیی از یک کل بزرگتر هستند و تنها در چارچوب آن کل می‌توان درکشان کرد.

📎 تغییر کارهای روزمره به نفع ماست. حتی یک تغییر ساده مثل جابجا کردن محل برنامه‌ها روی صفحه تلفن همراه به ما کمک می‌کند تا در برابر ایجاد پیش‌فرض خودکار در حافظه عضلانی‌مان مقاومت کنیم.

📎به‌طور خلاصه، ما از آینده چیزی نمی‌دانیم. تنها چیزی که قطعی است، عدم قطعیت است.

📎 عدم‌قطعیت منشاء اضطراب و نگرانی است، اما راه‌حل آن هم هست. همه‌چیز غیرقطعی است، ولی امیدبخش هم هست. همه‌چیز مبهم است. همه‌چیز ممکن است ما روی سکه‌ای زندگی می‌کنیم که دارد روی لبه‌اش می‌چرخد. نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم که به کدام طرف می‌افتد، اما می‌توانیم از درخشش آن، هنگام چرخیدن، لذت ببریم.

📎 وقتی همه‌چیز خوب پیش برود، ما دیگر رشد نمی‌کنیم. چون برای رشد کردن به تغییر نیاز داریم. چون رشد یعنی تغییر. ما معمولاً در مواقع سختی متحول می‌شویم. اغلب باید شکست بخوریم تا یاد بگیریم؛ درست مثل ورزشکار پرورش اندامی که به وزنه نیاز دارد تا عضلاتش را قوی کند. در دنیای بدون کشمکش، رشد غیرممکن است.

📎 وقتی ترس خود را تحلیل می‌کنید، اولاً متوجه می‌شود که آن ترس فقط بخش طبیعی از شماست. ثانیاً متوجه می‌شوید که ترس خواهر امید است، چون هر دو آنها زاییده ساختار غیرقطعی زندگی هستند.


📌 این مرور مبتنی بر دیدگاه «شخصی» مرورنویس است.
          
            مقدمه: زُرعة ابن ابان جزو لشگریانی بود که در روز عاشورا به جنگ امام حسین(ع) آمده بود. طبق روایات، در جریان تقابل امام و زرعه، امام او را نفرین کرده بود و از خدا خواسته بود که او را تشنه بگرداند.

قدسیه پایینی دوران پریشانی و سرگشتگی روحی و بیماری جسمی زرعه را –که ظاهراً ناشی از نفرین امام است- از زاویه دید دانای کل شرح می‌دهد. توجه نویسنده به جزییات رفتار شخصیت‌های داستان و توصیف مفصل ویژگی‌ها، حالات و حرکات آنها جالب توجه است. مضمون روایت با واقعه عاشورا ارتباط دارد ولی زمان رویدادهای داستان به دوره پس از عاشورا مربوط می‌شود و نویسنده گاهی، شاید با هدف پیشبرد داستان، گریزی به حوادث روز عاشورا می‌زند.

پی‌نوشت: احتمالاً نویسنده، برای توصیف هرچه بهتر امور مربوط به سنگ‌تراشی، از پیشه‌وران این صنعت کمک گرفته است. بدون آشنایی حداقلی با ریزه‌کاری‌های این هنر، تصویرسازی دقیق از جزییات مرتبط امکان‌پذیر نخواهد بود. همچنین، استفاده از عبارات غیررایج برای توصیف حالات شخصیت‌ها، برای من جالب بود؛ عبارتی مثل «چرم خام» برای توصیف پوست صورت. 

📌 این مرور مبتنی بر دیدگاه «شخصی» مرورنویس است.
          
            نوشته‌های ویکتور فرانکل (۱۳۷۶-۱۲۸۴ ه.ش) در این کتاب در دو بخش اصلی ارائه شده است.

بخش اول روایت به تجربیات دوره حضور او در اردوگاه‌های کار اجباری در سالهای جنگ دوم جهانی مربوط می‌شود که خودش آن را با عنوان «روان‌شناسی اردوگاه کار اجباری» توصیف می‌کند. او به وضعیت جسمی و روحی اسرای جنگی، مشکلات زندگی در اردوگاه، رفتار نگهبانان و مسائلی از این دست می‌پردازد.

ویژگی برجسته روایت فرانکل شاید نگاه کارشناسی او به رویدادهای آن دوران باشد. یعنی، او در کنار توصیف وقایع، به دلایل روان‌شناختی آنها نیز اشاره می‌کند و خواننده را تاحدی با «چرایی» رخدادها نیز آشنا می‌کند.

در بخش دوم کتاب، او به مساله «معنای زندگی» و اهمیت یافتن معنای زندگی، که آن را برای هر فردی منحصر‌به‌فرد می‌داند، می‌پردازد. همچنین، او به روش درمانی «معنادرمانی» که می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد انگیزه جستجوی معنا در زندگی باشد، اشاره می‌کند.

این کتاب یک ضمیمه، به قلم خود فرانکل، و یک پس‌گفتار، به قلم ویلیام وینسلد، نیز دارد. در بخش پس‌گفتار، اطلاعاتی درباره زندگی فرانکل و سرنوشت اعضای خانواده او در دوران جنگ ارائه شده است.

این مرور مبتنی بر دیدگاه «شخصی» مرورنویس است.
          
             نویسنده در پی توصیف مفهوم مغالطه و معرفی انواع مغالطه است. علی‌اصغر خندان در مقدمه کتاب به تعریف و تاریخچه مغالطه می‌پردازد و سپس انواع مغالطات را با دسته‌بندی مبتنی بر کاربرد و به کمک مثال‌های مختلف معرفی می‌کند.

فصلهای این کتاب عبارت‌اند از: تبیین‌های مغالطی، ادعای بدون استدلال، مغالطات مقام نقد، مغالطات مقام دفاع و مغالطه در استدلال (شامل مغالطات صوری، مغالطات ناشی از پیش‌فرض نادرست و مغالطات ربطی).

در هر فصل، مغالطات زیرمجموعه هر نوع به‌تفصیل و همراه مثال شرح داده شده است. 

هرچند نویسنده برای معرفی و تشریح انواع مغالطات تلاش کرده است، در بخشهایی از کتاب، به‌ویژه در مثال‌های مرتبط با گرایش دینی نویسنده، نشانه‌هایی از تعصب مذهبی دیده می‌شود.

مطالعه کتاب احتمالاً برای علاقه‌مندان به تفکر منطقی و انتقادی و پژوهشگران علوم انسانی سودمند خواهد بود.

گزیده‌ای از کتاب:
«مسموم کردن چاه»، به‌عنوان یک مغالطه، چنین است که کسی ادعایی کند و برای جلوگیری از اعتراض و مخالفت دیگران، صفت مذمومی را به مخالفان آن ادعا نسبت دهد و به این ترتیب، همه آنها را قبل از این که سخنی گفته باشند، در جای خود بنشاند؛ زیرا اگر کسی بخواهد سخنی در اعتراض به گوینده مطرح کند، گویا خود را به‌عنوان مصداقی برای آن صفت مذموم معرفی کرده است.

[مثال] هرکسی به‌جز افراد بی‌هنر و مخالفان رشد فرهنگی قبول دارد که در کشور ما بودجه کمی به فعالیت‌های هنری اختصاص می‌یابد.

این مرور مبتنی بر نظر «شخصی» مرورنویس است.
          
            دیوید هند (David J. Hand)، آمارشناس انگلیسی، در این کتاب می‌کوشد تا درباره دلایل وفور مشاهده رویدادهایی که ذهن انسان وقوع آنها را بعید می‌داند، توضیح بدهد.

به نظر نویسنده، رویدادهای بعید، مانند رخ دادن همزمان دو یا چند اتفاق مرتبط، وقوع چند-باره و/یا پیاپی یک اتفاق مشخص برای یک شخص واحد (مانند برنده شدن پیاپی در قرعه‌کشی، برخورد مکرر صاعقه و...)، محقق شدن متوالی پیش‌بینی‌های یک شخص خاص، وقوع پیاپی حوادث مشابه و حتی شکل‌گیری رابطه بین رویای افراد و رویدادهای دنیای واقعی، همگی با قوانین آمار و احتمال توجیه‌پذیر هستند.

آقای هند، به کمک اصل بعید بودن و قوانین زیرمجموعه این اصل (قانون تعداد واقعاً زیاد، قانون ناگزیری، قانون گزینش و...)، توضیح می‌دهد که مشاهده رویدادهایی که ما آنها را بعید یا شگفت‌آور می‌دانیم، نه تنها عجیب نیست، بلکه کاملاً طبیعی است.

نویسنده در بخشی از کتاب درباره ترفندهای کلاه‌برداری که با به‌کارگیری قوانین احتمالات رواج یافته است، توضیحاتی ارائه می‌کند.

مطالعه کتاب احتمالاً برای علاقه‌مندان به تفکر منطقی و مباحث آمار و احتمالات سودمند خواهد بود.

گزیده‌ای از کتاب:

ریاضیدان بزرگ، پی‌یر سیمون لاپلاس،... نوشت: «موجود هوشمندی که، در لحظه‌ای مشخص، از همه نیروهای دست‌اندرکار در طبیعت آگاه باشد و نیز وضعیت متناظر با همه عناصر سازنده آنها را بداند، چنانچه وقت کافی برای تجزیه و تحلیل همه این داده‌ها به وی داده شود، در یک فرمولْ حرکات بزرگترین اجسام گیتی و نیز خردترین اتم را لحاظ می‌کند: چیزی برایش عدم قطعیت ندارد و آینده در کنار گذشته پیش چشمانش حضور خواهد یافت.»

این مرور مبتنی بر برداشت و دیدگاه «شخصی» مرورنویس است.
          
            طبق اظهارات نویسنده، مطالب کتاب در دهه سی هجری شمسی و در قالب پژوهش رساله دکتری (مربوط به دانشگاه کمبریج) نوشته شده است.

این کتاب به معرفی اجمالی نویسندگان برجسته نثر فارسی، از دوره سامانیان تا دوره منتهی به نگارش این کتاب، می‌پردازد. برخی از این افراد شهرت عام دارند و برخی نیز کمتر در بین مردم شناخته‌شده هستند.

حدود هشتاد صفحه از کتاب به معرفی صادق هدایت و آثار او اختصاص یافته است. به‌ویژه در فصل مربوط به «بوف کور» دیدگاه نویسنده کتاب و نیز برخی نقدهای کارشناسان داخلی و خارجی درباره این اثر ارائه شده است.

 این مرور مبتنی بر برداشت و دیدگاه «شخصی» مرورنویس است.

گزیده‌ای از کتاب:

سید محمدعلی جمال‌زاده جایگاهی یکتا در ادبیات معاصر ایران دارد. نقش برجسته‌اش در تجدید حیات ادبیات کشور ما، او را در شمار یکی از نوآوران زبان امروزی فارسی قرار می‌دهد. در ضمن، او نخستین کسی بود که فنون اروپایی نگارش داستان‌های کوتاه را به ما شناساند. همچنین، در میان نویسندگان جدید ایران وی تنها کسی است که تمامی کارهایش را در خارج کشور به قلم درآورده است و شگفت این‌که زندگی و روح و محیط ایران در نوشته‌های او بیشتر احساس می‌ضشود تا در آثار بسیاری که در این سرزمین به سر می‌برند. جمال‌زاده شانزده‌ساله بود که ترک وطن کرد ولی این‌گونه که پیداست نقشی که تربیت و محیط‌زیست دوران کودکی بر ضمیر او نهاد زدودنی نبود.
          
            منصور ضابطیان در این کتاب روایتی از سفر خود به کوبا ارائه داده است.
شاید ویژگی روایت‌های ضابطیان استفاده از کنایه و استعاره و عبارات برگرفته از فرهنگ عامیانه ایرانی باشد. نویسنده، از طریق توجه به جزییات و قرار دادن خود در موقعیت‌هایی که زمینه استخراج روایت را فراهم می‌کند، صحنه‌های بکری برای توصیف پدید می‌آورد. 
این سفرنامه مصور، اطلاعاتی -هرچند ابتدایی- از وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کوبا ارائه می‌کند. عکسها، با‌این‌که شرح ندارند، به شکل‌گیری روایت در ذهن خواننده کمک می‌کنند.
خواندن این کتاب احتمالاً برای علاقه‌مندان به فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای دیگر سودمند خواهد بود.
این مرور مبتنی بر برداشت و دیدگاه «شخصی» مرورنویس است.

گزیده‌ای از کتاب:

وقتی می‌خواهم ترک‌شان کنم، نمی‌گذارند. می‌خواهم شام هم پیش‌شان بمانم. کوبایی‌ها اهل تعارف نیستند. وقتی چیزی را می‌گویند، یعنی آن را از ته دل می‌خواهند. پس می‌مانم. برادر بزرگتر با صدای بلند به اهل خانه هشدار می‌دهد که شام را زودتر بیاورند. این را احساس می‌کنم، نمی‌فهمم! شام دو بشقاب پر از سیب‌زمینی سرخ‌کرده است که همه با هم از توی آن می‌خوریم. طعم عالی‌ای دارد. سیب‌زمینی واقعی است. چیزی که دیگر مزه‌اش آرام‌آرام از یاد رفته است. خداحافظی می‌کنیم و می‌خواهند که فردا هم دوباره بیایم. لبخند می‌زنم و در تمام طول راه بازگشت به خانه مارتا و چیتا فکر می‌کنم که چه‌چیز مسافری که هیچ‌چیز از زبان و فرهنگ‌شان نمی‌داند، برای‌شان جالب است؟