مثبت: ماجرای واقعی دختری که با HIV مبارزه کرد

مثبت: ماجرای واقعی دختری که با HIV مبارزه کرد

مثبت: ماجرای واقعی دختری که با HIV مبارزه کرد

پیج راول و 3 نفر دیگر
3.8
22 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

36

خواهم خواند

22

شابک
9786226194020
تعداد صفحات
248
تاریخ انتشار
1398/4/15

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        پیج راول نوزده ساله در این کتاب،داستان واقعی زندگی اش را برای ما تعریف می کند .داستان کودکی که وقتی به دنیا آمد،ظاهرا فرقی با بقیه بچه هانداشت،جز این که یک ویروس کوچک نامرئی ذر بدنش خانه کرده بود.ماجرای زندگی پیج وقتی به اوج می رسد که دوستان مدرسه ای او ازاین ویروس با خبر می شوند.مثبت،داستان آشنا شدنیک دختر جوان با نیم ی نا مهربان  وجود انسان هاست و تلاش او را برای ساختن دنیایی مهربان تر.تجربه ی جوانی جستجوی لحظه های حساس در زندگی جوان هاست،روایت لبه ی بزرگسالی.
      

لیست‌های مرتبط به مثبت: ماجرای واقعی دختری که با HIV مبارزه کرد

امین

امین

1403/1/26

مهمانسرای دو دنیاشهر غصهغول بزرگ مهربان

کتاب‌های صوتی خوب به انتخاب یک کتابِ صوتی ندوست!

11 کتاب

چند سالی هست که کتاب‌های صوتی به‌خاطر مزیت‌های زیادشون و البته سازگاری‌شون با سبک زندگی مدرن، همه‌گیرتر شدن؛ اما من همیشه با کتاب‌های صوتی مشکل داشتم. اصلی‌ترین مشکلم هم اینه که موقع گوش دادن به کتاب‌های صوتی، تمرکز برام سخته. با این حال طی این یکی دو سال، سعی کردم بیشتر به این نوع از کتاب فرصت بدم و دیدم برای بعضی از کتاب‌ها اتفاقاً خیلی خوبه؛ برای اونایی که متن روانی دارن، پیچیدگی‌های فکری‌ادبی عجیب‌غریبی ندارن، پیوستگی متنشون جوری نیست که حین گوش کردن، نیاز به پردازش حجم اطلاعات زیادی داشته باشن یا حین خوندن لازم نباشه برگشت به عقب و چیزی رو مجدد بررسی کرد. این مقدمه‌ای بود بر انگیزۀ من برای ساختن این فهرست؛ که اگر افراد دیگه‌ای هم مثل من با کتاب صوتی میونۀ خوبی ندارن، شاید با این کتاب‌ها بتونن تا حدی باهاش آشتی کنن. چون به هر حال مزیت‌های خیلی زیادی داره. چند نکته: 🟢 برای انتخاب این کتاب‌ها دوتا موضوع رو در نظر گرفتم: اول اینکه خودم کتاب رو دوست داشته باشم و دوم اینکه علاوه بر خوب بودن اجرای نسخۀ صوتیش، متن کتاب با توضیحاتی که قبل دادم، مناسب کتاب صوتی باشه و اگه ترجمه بود، ترجمه‌اش هم خوب باشه. 🟢 کتاب‌هایی که اینجا اضافه می‌کنم، ممکنه از هر ژانر و ردۀ سنی‌ای باشن. 🟢 قرار نیست این فهرست به همین تعداد کتاب محدود باشه، هر زمان که کتاب صوتی خوبی بشنوم که فکر کنم مناسب این فهرسته، اضافه‌اش می‌کنم. 🟢 بعضی از کتاب‌ها ممکنه چندین نسخۀ صوتی داشته باشن که برای رفع ابهام، اینجا مشخص می‌کنم که برای اون‌ها کدوم نسخه رو شنیدم و اگر کتابی رو اینجا ذکر نکردم، منظورم نسخۀ صوتی رسمی با ترجمه‌ایه که توی این فهرست اضافه شده: 1️⃣ گلستان سعدی، نسخۀ نوین کتاب گویا، به روایت احسان چریکی و الهام نامی

126

یادداشت‌ها

          این کتاب زندگینامه‌ی خودنوشته‌ی یک دختر 19 ساله ست به نام پیج که از بدو تولد مبتلا به اچ آی وی بوده. گرچه اچ آی وی به واسطه‌ی مصرف روزانه‌ی داروهای مختلف و ویزیت‌های منظم حضور پررنگی در داستان دارد، اما این کتاب بیش از آنکه راجع به اچ آی وی یا ایدز باشد، در مورد پدیده‌ی "بولینگ" یا آزار و اذیت در مدارس آمریکاست. 
پیج، تا دوازده سالگی زندگی خوب و آرامی دارد، اما از زمانی که دوستانش در مدرسه‌ی راهنمایی پی به بیماری او می‌برند، همه چیز تغییر می‌کند: آزار و اذیت‌ها، اسم گذاشتن‌ها، دوری کردن‌ها و ... شروع می شود و مهم تر اینکه این وضعیت برای هیچ کس مهم نیست، نه دوستان پیج که مسبب بیشتر اذیت و آزارهایند و نه مسئولین مدرسه. هیچ قانونی هم برای حمایت از پیج وجود ندارد. 
یک سوم ابتدایی کتاب در مورد زندگی پیج و مادرش پیش از فاش شدن ابتلای پیج به اچ آی وی ست و باقی کتاب به اتفاقات پس از آن می‌پردازد. 
در کل موضوع جالب و ترجمه‌ی خوبی دارد و به یک بار خواندنش می‌ارزد.
        

2

          #یادداشت_کتاب 
#مثبت
کتاب مثبت روایت زندگی دختری با بیماری HIV است. اگر نمی‌دانید فرق HIV با ایدز چیست، در کتاب به زیبایی در خلال روایت شخصی نویسنده، متوجه خواهید شد. اما ماجرای کتاب فقط درباره کودکانی نیست که با این ویروس متولد می‌شوند، بلکه درباره بچه‌هایی است که مورد آزار و اذیت و تمسخر همسالان قرار می‌گیرند و مسیر زندگی‌شان به همین خاطر تغییر می‌کند.

نثر کتاب روان و جذاب است و امید و انگیزه حرکت را به کسانی که به آن نیاز دارند هدیه می‌دهد. اما مخاطب کتاب فقط افرادی با شرایط مشابه نیست. البته بیماران HIV+، افرادی که مورد آزار و تمسخر قرار می‌گیرند (حالا به هر دلیلی مثل نقص جسمی، بیماری، عدم اعتماد به نفس یا هر چیز دیگر) و افرادی که دست به خودکشی زده‌اند قطعا مخاطب اصلی کتاب هستند ولی یک قشر دیگر هم واجب است این کتاب را بخوانند؛ معلمان،مشاوران، والدین و هرکسی که با کودکان و نوجوانان سروکار دارد. این روایت به همه آن‌ها می‌آموزد اگر بچه‌ای به سراغشان آمد و از اذیت دیگران شکایت کرد، سرسری عبور نکنند و بدانند این مساله ممکن است موضوع مرگ و زندگی باشد.

درباره سن مخاطب کتاب، نمی‌توانم عدد مشخصی بگویم. مطالب روایت شده می‌تواند برای نواجوانانی که مشکلات مشابه دارند بسیار راهگشا باشد، اما به دلیل صحبت از تاریخچه ایدز و آمار و ارقام آن در میان همجنسگرایان و همچنین بیان شیوه خودکشی همراه با جزئیات، می‌شود گفت این کتاب مناسب نوجوان نیست مگر موارد خاصی که اولا دو مورد بالا را بدانند و ثانیا فایده خواندن کتاب به دلیل شرایط مشابهی مثل خودکشی و ... برایشان بیشتر از مضراتش باشد.

و یک جمله هم از کتاب بگویم، امیدبخش‌ترین جمله‌ی کتاب برای من در فصل آخر بود، جایی که پیج، راوی داستان، از نوزادی گفت که به تازگی با HIV به دنیا آمده ولی با داروهای جدید درمان شده است...
        

12

          خواندن کتاب را که شروع کردم می‌خواستم به زینب بگویم: بیا کتاب را عوض کنیم. به نظرم زندگی دختری که با ایدز مبارزه می کند سوژه‌ای نبود که خیلی مشتاق باشم درباره اش یک کتاب ۲۵۰ صفحه‌ای بخوانم. اما چیزی که نگذاشت کتاب را کنار بگذارم قلم روان و جذابی بود که از همان اول قلاب می‌انداخت و آدم گیر می‌افتاد.

کم کم قصه زندگی پیچ مرا با خودش درگیر کرد. آن لحظه ای که در مدرسه به بهترین دوستش گفت که به اچ آی وی مبتلاست نگرانش شدم. لحظه ای اولین بدرفتاری ها را می دید برایش غمگین می‌شدم و لحظه‌هایی که از همه طرف مورد هجمه قرار گرفته بود و هیچ حمایتگری نداشت با گریه‌هایش گریه می‌کردم و با خشمش مشت‌هایم از خشم گره می‌شد.

من با پیچ به جاهایی رفتم که فکرش را هم نمی‌کردم. اردوگاه کودکان مبتلا به ایدز، مرکز مخصوص نگهداری از نوجوانان مبتلا به آسیب‌های روانی، جشنواره ملکه زیبایی حتی!

جلوتر که رفتم فهمیدم «ایدز» فقط یک نماد است. ایدز می‌توانست سرطان باشد یا افسردگی یا هر آسیب جسمی و روانی یا مشکلات دیگر. مشکلاتی که می‌ترسیم اگر دیگران آن را بفهمند برایمان چه اتفاقی می‌افتد.

کتاب مثبت به آدم جرئت مواجه شدن با دردهایش را می‌دهد، جرئت بغل کردنشان، جرئت دوست شدن با مشکلاتی که همیشه با هم دعوا داشتیم.
        

2

          بر اساس زندگی واقعی دختری که از لحظه‌ی تولدش HIVمثبت‌ه و تیکه‌ی اصلی ماجرا از وقتی شروع می‌شه که بچه‌های مدرسه از وجود ویروس تو بدنش خبردار می‌شن. توصیفات عالی بودن‌. پابه‌پای پیج ناراحت می‌شدم و پر از خشم و پر از میل به پایان.
انقدر جذب سادگی متنش بودم که یک روزه پشت هم بخونمش. و می‌دونی؟ واقعی‌بودن و در حقیقت زندگی‌نامه‌ بودنش، این حقیقت ترسنا‌ک‌و به تصویر می‌کشه که چه دنیا جای ترسناکیه و چه‌قدر باید فهمید و آگاهی‌و بالا برد و چه‌قدر کلمات، می‌تونن زندگی‌ها رو خراب کنن‌
می‌گه اون آخراش:"متوجه‌شدم بیماری‌ام کاری برایم کرده که بلدنبودم برای خودم انجام دهم: راه خروجی به من داده. من را از کوچکی دنیایی که در آن متولد شده‌بودم نجات داده و چیزی بزرگ‌تر را نشانم داده‌بود.بیماری‌ام به من هدف داده‌بود."
یه جای دیگه هم اون آخرا:" آیا اون‌قدر معتقدیم زندگی عادلانه و منصفانه‌ست که می‌تونیم بی‌دلیل مطمئن باشیم که اگر بلایی سر کسی بیاید، همیشه مقصر خودش است؟چیزی به اسم بدشانسی وجود ندارد؟یا شاید هم برعکس است. شاید آن‌قدر از بدشانسی می‌ترسیم که کسانی را که دچارش شده‌اند با بی‌رحمی تنبیه می‌کنیم، مثل یک وسیله‌ی دفاعی تا بدشانسی آن‌ها به ما برخورد نکند."
        

0