یادداشت نرگس عمویی

مثبت: ماجرای واقعی دختری که با HIV مبارزه کرد
        بر اساس زندگی واقعی دختری که از لحظه‌ی تولدش HIVمثبت‌ه و تیکه‌ی اصلی ماجرا از وقتی شروع می‌شه که بچه‌های مدرسه از وجود ویروس تو بدنش خبردار می‌شن. توصیفات عالی بودن‌. پابه‌پای پیج ناراحت می‌شدم و پر از خشم و پر از میل به پایان.
انقدر جذب سادگی متنش بودم که یک روزه پشت هم بخونمش. و می‌دونی؟ واقعی‌بودن و در حقیقت زندگی‌نامه‌ بودنش، این حقیقت ترسنا‌ک‌و به تصویر می‌کشه که چه دنیا جای ترسناکیه و چه‌قدر باید فهمید و آگاهی‌و بالا برد و چه‌قدر کلمات، می‌تونن زندگی‌ها رو خراب کنن‌
می‌گه اون آخراش:"متوجه‌شدم بیماری‌ام کاری برایم کرده که بلدنبودم برای خودم انجام دهم: راه خروجی به من داده. من را از کوچکی دنیایی که در آن متولد شده‌بودم نجات داده و چیزی بزرگ‌تر را نشانم داده‌بود.بیماری‌ام به من هدف داده‌بود."
یه جای دیگه هم اون آخرا:" آیا اون‌قدر معتقدیم زندگی عادلانه و منصفانه‌ست که می‌تونیم بی‌دلیل مطمئن باشیم که اگر بلایی سر کسی بیاید، همیشه مقصر خودش است؟چیزی به اسم بدشانسی وجود ندارد؟یا شاید هم برعکس است. شاید آن‌قدر از بدشانسی می‌ترسیم که کسانی را که دچارش شده‌اند با بی‌رحمی تنبیه می‌کنیم، مثل یک وسیله‌ی دفاعی تا بدشانسی آن‌ها به ما برخورد نکند."
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.