بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سبحان عسگریان

@sobhanasgarian

7 دنبال شده

12 دنبال کننده

                      کیفیت زندگی شما را دو چیز تعیین می کند: کتابهایی که می‌خوانید و انسانهایی که ملاقات می‌کنید.

 “مک لوهان”
                    

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            امتیاز من به این کتاب ۴ از ۱۰ .

این کتاب را به توصیه تعدادی از دوستان کتابخوان و البته تبلیغات پیرامون آن مطالعه کردم. فضای کلی داستان دوست داشتنی بود اما شاید اگر ۱۵ سال پیش آن را می‌خواندم لذت بیشتری می‌بردم.

در شروع داستان ، وجود گورستانی از کتاب های فراموش شده، ایده نو و جالبی بنظر می رسد اما متاسفانه در حد یک اسم باقی می ماند ( البته ممکن است در جلد های بعدی فکری به حال این ایده جذاب شده باشد). از نیمه داستان به بعد ذهنیت کلی نویسنده تقریبا قابل حدس زدن است و معمایی برای حل و نکته ای برای غافل گیری باقی نمی ماند. سیر داستان نیز  با هرچه جلوتر رفتن، بیشتر و بیشتر به سمت کلیشه های تکراری نزدیک می شود، به طوری که انتهای داستان دست کمی از فیلم های رده چندم وطنی ندارد.
مخصوصا برملا شدن تمام نکات و جزییات داستان در انتهای کتاب به صورت پشت سرهم و قطاری و توسط یک گوینده برای من زیاد جالب و دوست داشتنی نبود.

هنوز سایر مجلدهای این مجموعه را نخواندم و شاید به این زودی ها سراغشان نروم، اما با تعریف هایی که شنیدم زیبایی داستان در ادامه بیشتر می شود، به همین خاطر خواندن این کتاب را به دوستداران سبک فانتزی توصیه میکنم.
          
            اروپایی‌های قرن شانزده هرگز برده‌داری را به وجود نیاورند. برده‌داری از دوران باستان رواج داشت. اما استعمار تحول عظیمی در حیطه برده‌داری ایجاد کرد‌. تحولی که هنوز تبعات و آثار آن در تبعیض‌های نژادی قرن بیست و یکی‌مان قابل مشاهده است. 

پرتغال همانگونه که استعمار را آغاز کرد، شروع کننده برده‌داری در میان کشورهای استعمارگر بود‌. شاید عجیب باشد که برده‌داری وسیع و گسترده قرن شانزده تا هجده با فقط ده برده شروع شده باشد که پرتغالی‌ها از آفریقا به کشور خودشان بردند. پرتغالی‌ها از همان اول متوجه سود عظیم این تجارت کم‌ هزینه شدند و با حرص و ولع برده‌های بیشتری را از آفریقا به کشور خودشان می‌بردند. اسپانیایی‌ها که منابع عظیم قاره آمریکا را در اختیار داشتند، نیاز اساسی‌ای به نیروی کار پیدا کردند. آنها ابتدا از سرخ پوستان استفاده کردند. اما سرخ پوستان که تا قبل از آمدن اروپایی‌ها کارشان شکار بود، به کار سنگین معدن و مزرعه عادت نداشتند ‌و خیلی‌هایشان زیر فشار این کار می‌مردند‌. بیماری‌هایی که همراه اروپایی‌ها وارد این قاره شده بود مزید بر علت شد و در نهایت اسپانیایی‌ها را به این نتیجه رساند که برای بهره بیشتر از این منابع طبیعی نیاز به نیروی کار دیگری دارند. اسپانیا هم وارد تجارت برده شد و هزاران آفریقایی سیاه پوست را به قاره آمریکا آورد. آفریقایی‌ها که پیشه‌شان کشاورزی و کار معدن بود، نیروی کار خوبی برای اروپایی‌ها بودند‌. آفریقایی‌ها با توجه به زندگی قبیله‌ای شان وقتی یک قبیله به قبیله‌ای دیگر حمله می‌کرد، طرف پیروز قبیله شکست خورده را غارت می‌کرد و افراد باقیمانده از آن قبیله را برده خود می‌کرد. اروپایی‌ها هم این برده‌ها را از رُؤسای قبایل با قیمتی پایین می‌خریدند و در اروپا و آمریکا می‌فروختند. ورود انگلیسی‌ها به عرصه استعمار و به تبع برده‌داری وضعیت را برای سیاه‌پوستان آفریقایی بدتر هم کرد. حرص و طمع اروپایی‌ها برای انتقال برده باعث ایجاد وضعیت اسفبار و هولناکی برای سیاه‌پوستان در حال انتقال شد. اروپایی‌ها برای انتقال هر چه بیشتر برده تعداد طبقات کشتی را بیشتر می‌کردند و طول آنها را کم‌تر. طول طبقات بعضی کشتی‌ها گاهی تا هشتاد سانت بیشتر نمی‌رسید و برده‌ها فاصله چند ده هزار کیلومتری تا آمریکا را باید دراز کشیده طی می‌کردند. شیوع بیمار‌ی‌های مختلف بین برده‌ها به خاطر وضعیت بهداشتی ضعیف کشتی‌ها، دامن اروپایی‌ها را هم گرفت به طوری که از بین هر چهار نفر اروپایی کشتی‌های حامل برده، یک نفر می‌مرد. همین مسئله باعث ایجاد بیمه در اروپا و آمریکا شد و برده‌ها هم کنار اروپایی‌ها بیمه می‌شدند. اما مسئولین بیمه آنها را نه به عنوان یک انسان بلکه به عنوان کالا بیمه می‌کردند. وضعیت برده‌ها در آمریکا هم اصلا خوب نبود. آنقدر فشار کار در این قاره زیاد بود که هلندی‌ها در یکی از مستعمراتشان، جزیره سورینام در دریای کارائیب اعلام کردند که جمعیت پانصدهزار نفری این جزیره هر بیست سال یک بار باید نوآوری شود چون همه آنها در این مدت می‌میرند. بزرگ‌ترین مهاجرت اجباری تاریخ در همان سال‌ها اتفاق افتاد. انگلیسی‌ها در بین سال‌های ۱۶۸۰ تا ۱۷۶۸، ۲۱۳۰۰۰۰ برده آفریقایی را به آمریکای شمالی منتقل کردند و در مجموع از زمان کشف قاره آمریکا توسط کريستف کلمب تا پایان قرن هجده بیش از ۳۵۰۰۰۰۰ برده توسط اروپایی‌ها به آمریکا منتقل شدند. وضعیت اسفبار سیاه‌پوستان در قاره آمریکا باعث شد وقتی فرانسوی‌ها، پشیمان از بیانیه حقوق بشر به هاییتی حمله کردند، سیاه‌پوستان در برابر آنها صف آرایی کنند و حمله نظامی آنها را پس بزنند و این کشور استقلال خودش را جشن بگیرد. در ایالات متحده هم چند دهه جنگ بین ایالت‌های شمالی و جنوبی بر سر لغو برده‌داری، هر چند به دست آبراهام لینکلن به نتیجه رسید و قانون برده‌داری لغو شد، ولی تبعیض بین سیاه‌ها و سفید‌ها را هرگز به پایان نرساند و سیاه‌پوست‌ها تا کنون در این کشور به دنبال برابر شدن حقوق خودشان با سفیدها هستند. 

برده‌داری تاریخی قدیمی دارد و افراد زیادی بودند که افراد ضعیف‌تر را به بردگی می‌گرفتند تا از آنها به صورت رایگان کار بکشند. اما استعمار، برده‌داری را وارد مرحله‌ای تازه کرد. نیاز به نیروی کار ارزان، کار اروپایی‌ها را به پیشروی هر چه بیشتر در قاره آفریقا کشاند. برده‌ها تا قبل از دوران استعمار شاید حقوقی حداقلی داشتند و بسیار مورد ظلم واقع می‌شدند، اما با ورود استعمار از انسانیت خارج شده و تبدیل به کالایی برای برده‌داران شدند. از طرف مقابل هم خود برده‌داری، استعمار را تبدیل کرد به آنچه امروز از آن می‌شناسیم. شاید اگر برده‌داری نبود هیچ‌گاه کشورهای استعمارگر تا این حد به این عرصه روی نمی‌آوردند‌. چرا که داشتن منابع عظیم بدون نیروی کار کافی، فقط باعث ایجاد هزینه بیشتر برای کشور استعمارگر می‌شد و هیج سودی برایش نداشت‌.

اصرار نویسنده بر اختصار مجموعه را می‌‌توانم درک کنم. بالاخره این مجموعه برای نوجوانان نوشته شده و نباید طول و تفصیل‌های کتب تاریخی که برای این قشر جامعه خسته کننده هستند، در این کتاب زیاد باشد. اما این اصرار بر اختصار گاهی جذابیت‌های ممکن را از کتاب می‌گرفت و این دو جلد اخیر بر خلاف جلد اول به این آفت دچار شدند. دلیل ستاره پنجمی که ندادم همین است.