بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

تفسیر سوره حمد

تفسیر سوره حمد

تفسیر سوره حمد

4.8
14 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

34

خواهم خواند

12

کتاب تفسیر سوره حمد، نویسنده سیدعلی خامنه ای.

لیست‌های مرتبط به تفسیر سوره حمد

یادداشت‌های مرتبط به تفسیر سوره حمد

            بخش‌هایی از فصل اول کتاب در مورد نیاز به فهم همگانی و عمومی و انس جامعه با متن و تفسیر قرآن:

فهم و تبیین قرآن در هدایت عمومی جامعه و همچنین در هدایت فردی و کمال فردی هر شخصی دارای تأثیر بسزایی است؛ یعنی در جامعه ی اسلامی اگر مردم با قرآن آشنا باشند با قرآن انس بگیرند و از راهنماییهای قرآن استفاده بکنند هم به حرکت عمومی جامعه به سمت اهداف اسلامی کمک خواهد شد و هم هر فردی به خودی خود در درون خود در ذهن و روح و قلب خود به آن کمالی که اسلام برای شخص مسلمان معین کرده نزدیک تر خواهد شد. منهای حرکت عمومی جامعه، هر فردی موظف است که خود را به کمال انسانی برساند؛ یعنی تعالی در روح خود ایجاد بکند و رابطه ی خود را با خدا و کیفیت یافتن خود را در جهت اهداف الهی روز به روز افزایش بدهد این به برکت قرآن حاصل خواهد شد؛ با قرآن اگر انس داشته باشیم خود ما به عنوان یک فرد و یک شخص، روحاً كیفیت پیدا میکنیم تعالی پیدا میکنیم، به خدا نزدیک میشویم اخلاق انسانی و اخلاق الهی در ما تقویت خواهد شد.
این در مورد شخص این در حرکت عمومی جامعه هم اثر میگذارد که قرآن در جامعه در انحصار افراد خاصی نباشد بلکه همه ی افراد جامعه، جوانها گروه های سنی مختلف و مجموعه های مختلف در جامعه همه با قرآن آشنا باشند و بتوانند از هدایت قرآنی بهره بگیرند و این هدایت قرآنی و نورانیت قرآن همان چیزی است که در خود قرآن بر روی آن زیاد تکیه شده؛
...
نکته ی دیگر این است که ما نیاز به تفسیر قرآن داریم. البته در مورد جامعه ی فارسی زبان یک چیز اضافه هم هست که بعد عرض میکنم. همه ی جوامع مردم مسلمان - زبانشان هر چه باشد، ولو زبانشان عربی باشد که زبان قرآن است - احتیاج دارند به تفسیر و به تبیین؛ قرآن باید برای مخاطبین تبیین بشود. اینجا یک نکته ی ظریفی هست؛ توجه کنید. این به معنای این نیست که قرآن دور از فهم عمومی مردم نازل شده یا فهمیدن قرآن برای آحاد مردم اگر زبان قرآن را بدانند، ممکن نیست؛ نه قرآن برای عموم مردم نازل شده و پیغمبر اکرم هم که قرآن را تلاوت میکرد همان عربهای معمولی زمان پیغمبر قرآن را می شنیدند و میفهمیدند؛ در این بحثی نیست لکن در اینجا دو نکته وجود دارد دو مطلب وجود دارد که ایجاب میکند قرآن به وسیله ی کسانی که با معرفت قرآنی آشناتر هستند برای مردم تبیین بشود؛ برای گروه های خاص مردم و برای عامه ی مردم تبیین بشود.
...
معمولاً در این قرنهای متوالی دسته های مختلف از علما تفاسیر گوناگونی به سبکهای مختلفی از قرآن کرده اند. مثلاً فقها تفسیر قرآن را از لحاظ مطالب فقهی مورد توجه قرار داده اند و آیاتی را که اشاره ی به احکام فقهی دارد تفسیر کرده اند؛ مثلاً ذهن فلاسفه در تفسیر قرآن بیشتر رفته است به مطالب حکمی و فلسفی سعی کرده اند معارف فلسفی را در قرآن جستجو کنند و پیدا کنند؛ عرفا مثلاً حقایق عرفانی و ریزه کاری های عرفانی را در قرآن جستجو کرده اند و سعی کرده اند آیاتی را که مناسبتی با این مطالب داشته پیدا کنند و از آنها چیزهایی را به دست بیاورند؛ و همین طور دسته های مختلف منتها گاهی این بزرگان - بسیاری از اینهایی هم که اشاره کردیم جزو بزرگان هستند - دچار شدند به یک خطائی در فهم از قرآن و در معامله ی با قرآن و آن خطا این است که به جای اینکه از قرآن استفاده کنند و مطلب را از قرآن به دست بیاورند آنچه در ذهن خودشان بوده به عنوان پیش داوری بر قرآن تحمیل کردند. یک چیزی از طریق فلسفه یا عرفان یا فقه یا حدیث یا کلام فهمیده اند و در درک خودشان به یک نتیجه ای رسیده اند و سعی کرده اند این نتیجه را از قرآن به هر قیمتی است به دست بیاورند گاهی مجبور شده اند آیات قرآن را حتی از ظواهرش منصرف کنند که به این میگویند تفسیر به رأی و چیز بسیار خطرناکی است.
          
            تفسیر سوره حمد
انقلاب ایران ورای بسیاری از تغییراتی که در جامعه ایرانی خلق کرد، اتفاق شگفت انگیز متفاوتی را رقم زد که کمتر کسی به آن توجه می‌کند. در تاریخ پیش از انقلاب تلاوت قرآن به بخش اندکی از جامعه اختصاص داشت و از آن عمیق‌تر پرداختن به تفسیر، تنها در بخش کوچک‌تری از جامعه حوزوی جاری بود. مقایسه بخواهیم بکنیم از کل جمعیت ایران چه قدر مذهبی بودند. از آن جماعت مذهبی چه قدر حوزوی بودند و از آن جماعت حوزوی چه قدر اهل مطالعه قرآن و تفسیرش بودند؟ احتمالا عددی بسیار بسیار کوچک خواهد بود.
 تدبر قرآن به معنای مطالعه و پرسش و پاسخ و تتبع در آیات، مقوله‌ای بود که شاید پیش از این دوران نشود جز در میان خاص الخواص علما نشانی از آن پیدا کرد. 
ده سال از انقلاب گذشته است و هنوز این معنا رواج چندانی ندارد. هنوز موانع بسیاری برای انس با قرآن و تدبر در آن در جامعه وجود دارد؛ آن وقت سید علی آقای خامنه‌ای جلساتی را آغاز می‌کند که اتفاقا نه به قشر عامی جامعه تعلق دارد که تنها سخنرانی کند و نه به قشر حوزوی که در دایره نظرات و مطالعات پیشینیان متوقف شود و نتواند با متن قرآن ارتباط برقرار کند. 
جلسات تفسیر قرآن با دانشجویان که از همان ابتدا بنا را پویایی و مطالعه و تدبر قرار می‌دهد. دانشجویان باید مطالعه کنند، خلاصه بنویسند، گزارش بدهند، مطالب همدیگر را نقد کنند و ... آن هم در چه موضوعی؛ تدبر قرآن مجید.
این روزها بسیاری از ملاحظات و نگرانی‌ها برای ورود به تدبر قرآن هنوز پابرجاست اما رشد جلسات تدبری در سراسر ایران می‌گوید که آن تک نهال نورس، امروز در سرزمین‌های زیادی از زمین سر بیرون آورده است در حال طی طریق برای ملحق شدن به ثقل دیگر قرآن است؛ امامی که اقامه کننده قرآن خواهد بود بعون الله تعالی.