محمدعلی شاهین فر

محمدعلی شاهین فر

@retamufa

16 دنبال کننده

گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است.

باشگاه‌ها

نَقْلِ رِوایَت

113 عضو

روایت شناسی: مبانی نظریه روایت

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

داراب نامه طرسوسی با یادداشتهای جدید مصحح
شروع خوب ، پایان اسفناک ...

درباره قصه و قصه گویی طی چند یادداشت قبلی ، مخصوصا یادداشت کتاب های " راحه الارواح " و " قصه ی مهر و ماه " مفصل نوشتم. اگر بخوام دوباره تکرارشون کنم ، زیاده گویی میشه.

اما به طور خلاصه بخوام بگم ، قصه همیشه برای انسان ها جذاب بوده. با قصه زندگی کردیم و هر کدوم از ماها قصه های خودمون رو داشتیم و داریم. 
قصه هایی متفاوت از بقیه قصه ها...
همه کشورها و فرهنگ های مختلف جهان هم عاری از قصه گویی نیستند و همه اساطیر و اعتقادات و باورهاشون با قصه عجین شده.

یکی از قصه گو ترین کشورهای جهان بدون شک ایران عزیز ماست. از اساطیر گرفته تا هزار و یکشب و قصه های مادربزرگ ها ...
بزرگترین قصه گوی تاریخ ایران بلکه جهان ، قطعا حکیم طوس ، ابوالقاسم فردوسیه. کسی که با شاهکار عظیمش، شاهنامه و با توسل به قصه تونست هویت و فرهنگ و تاریخ و زبان ما رو نجات بده.
اثری که شناسنامه ما بوده و هست و خواهد بود. طبیعتا ملتی که برنامه بزرگی برای آینده و پیشرفت داشت و یک مرتبه شکست خورد و تبدیل به برده شد ، ملتی که کلی قصه و داستان و جنگ و تهاجم ها و دلاوری ها رو از سر گذرونده بود ، با خلق اثری مثل شاهنامه،  که مهری بود بر هویت و تاریخ و فرهنگ خودش ، واکنش و استقبال فوق العاده ای رو به این اثر نشون داد .

قصه های شاهنامه اینقدر دل انگیز و غرور آفرین بود که تا سال ها و حتی امروز مایه فخر ما ایرانیانه...
همین استقبال عظیم از شاهنامه باعث شد که خیلی ها دست به رقابت و حتی تکمیل این اثر بزرگ بزنند. 

این قضیه باعث خلق داستان هایی شد که از پهلوانی ها و دلاوری ها با زبان ساده تر و عامیانه تر و قابل فهم برای همه مردم حکایت می کرد.

 یکی از این اشخاص شخصی بوده به نام ابوطاهر محمد ابن علی ابن موسی الطرسوسی که احتمالا در قرن ششم هجری زندگی می‌کرده و از زندگیش هم اطلاعات زیادی در دسترس نیست. این شخصیت قصه گو بوده. قصه های زیادی نوشته که اکثرا شرح پهلوانی ها  و رشادت های قهرمان های ایرانی در میدان های جنگی بوده . 
یکی از همین آثاری که ابوطاهر طرسوسی خلق کرده همین داراب نامه ست.

داراب پسر همای و اردشیر یا بهمن که در شاهنامه پدر دارای سوم و اسکندره...
این کتاب به شرح زندگی داراب میپردازه ...
کتاب شامل ۳ بخش میشه :

۱- داستان از کشته شدن رستم به دست شغاد و بعد قصه انتقام بهمن از خاندان رستم شروع میشه و بعدا با ازدواج بهمن ادامه پیدا میکنه و داستان اصلی از تولد داراب شروع میشه. این قسمت شرح دلاوری ها و جنگ ها و در نهایت به پادشاهی رسیدن و تولد اسکندره...

۲- در بخش دوم ما وارد زندگی اسکندر میشیم و  داستان فتح ایران روایت میشه...

۳- در بخش سوم هم داستان فتوحات اسکندر و پیدا کردن آب حیات میشه...

نکته ای که قابل عرضه اینه که ما با یک اثر حماسی و داستانی طرف هستیم و نه با یک اثر تاریخی... ما با اسکندر حماسه طرفیم نه با اسکندر تاریخ... 
در این اثر ، اسکندر بشارت دین اسلام رو میده و خداپرستی رو ترویج میکنه...
این که چرا و چطوری،  از حوصله این یادداشت خارجه...

داراب نامه که به کوشش استاد ذبیح الله صفا و نشر علمی و فرهنگی در دو جلد چاپ شده ، یکی از آثار قدیمی و با ارزش ادبیات عامیانه ایرانه... خوندنش خالی از لطف نیست. گرچه اواخرش کمی عجیب و غریب میشه و با فرض ذوالقرنین بودن اسکندر،  اون رو به درجه پیامبری می‌رسونه.

به شخصه داستان های ادبیات عامیانه و حماسی و پهلوانی رو خیلی دوست دارم و توصیه میکنم که اگر قصه و تاریخ و حماسه دوست دارید ، داراب نامه رو بخونید...
          شروع خوب ، پایان اسفناک ...

درباره قصه و قصه گویی طی چند یادداشت قبلی ، مخصوصا یادداشت کتاب های " راحه الارواح " و " قصه ی مهر و ماه " مفصل نوشتم. اگر بخوام دوباره تکرارشون کنم ، زیاده گویی میشه.

اما به طور خلاصه بخوام بگم ، قصه همیشه برای انسان ها جذاب بوده. با قصه زندگی کردیم و هر کدوم از ماها قصه های خودمون رو داشتیم و داریم. 
قصه هایی متفاوت از بقیه قصه ها...
همه کشورها و فرهنگ های مختلف جهان هم عاری از قصه گویی نیستند و همه اساطیر و اعتقادات و باورهاشون با قصه عجین شده.

یکی از قصه گو ترین کشورهای جهان بدون شک ایران عزیز ماست. از اساطیر گرفته تا هزار و یکشب و قصه های مادربزرگ ها ...
بزرگترین قصه گوی تاریخ ایران بلکه جهان ، قطعا حکیم طوس ، ابوالقاسم فردوسیه. کسی که با شاهکار عظیمش، شاهنامه و با توسل به قصه تونست هویت و فرهنگ و تاریخ و زبان ما رو نجات بده.
اثری که شناسنامه ما بوده و هست و خواهد بود. طبیعتا ملتی که برنامه بزرگی برای آینده و پیشرفت داشت و یک مرتبه شکست خورد و تبدیل به برده شد ، ملتی که کلی قصه و داستان و جنگ و تهاجم ها و دلاوری ها رو از سر گذرونده بود ، با خلق اثری مثل شاهنامه،  که مهری بود بر هویت و تاریخ و فرهنگ خودش ، واکنش و استقبال فوق العاده ای رو به این اثر نشون داد .

قصه های شاهنامه اینقدر دل انگیز و غرور آفرین بود که تا سال ها و حتی امروز مایه فخر ما ایرانیانه...
همین استقبال عظیم از شاهنامه باعث شد که خیلی ها دست به رقابت و حتی تکمیل این اثر بزرگ بزنند. 

این قضیه باعث خلق داستان هایی شد که از پهلوانی ها و دلاوری ها با زبان ساده تر و عامیانه تر و قابل فهم برای همه مردم حکایت می کرد.

 یکی از این اشخاص شخصی بوده به نام ابوطاهر محمد ابن علی ابن موسی الطرسوسی که احتمالا در قرن ششم هجری زندگی می‌کرده و از زندگیش هم اطلاعات زیادی در دسترس نیست. این شخصیت قصه گو بوده. قصه های زیادی نوشته که اکثرا شرح پهلوانی ها  و رشادت های قهرمان های ایرانی در میدان های جنگی بوده . 
یکی از همین آثاری که ابوطاهر طرسوسی خلق کرده همین داراب نامه ست.

داراب پسر همای و اردشیر یا بهمن که در شاهنامه پدر دارای سوم و اسکندره...
این کتاب به شرح زندگی داراب میپردازه ...
کتاب شامل ۳ بخش میشه :

۱- داستان از کشته شدن رستم به دست شغاد و بعد قصه انتقام بهمن از خاندان رستم شروع میشه و بعدا با ازدواج بهمن ادامه پیدا میکنه و داستان اصلی از تولد داراب شروع میشه. این قسمت شرح دلاوری ها و جنگ ها و در نهایت به پادشاهی رسیدن و تولد اسکندره...

۲- در بخش دوم ما وارد زندگی اسکندر میشیم و  داستان فتح ایران روایت میشه...

۳- در بخش سوم هم داستان فتوحات اسکندر و پیدا کردن آب حیات میشه...

نکته ای که قابل عرضه اینه که ما با یک اثر حماسی و داستانی طرف هستیم و نه با یک اثر تاریخی... ما با اسکندر حماسه طرفیم نه با اسکندر تاریخ... 
در این اثر ، اسکندر بشارت دین اسلام رو میده و خداپرستی رو ترویج میکنه...
این که چرا و چطوری،  از حوصله این یادداشت خارجه...

داراب نامه که به کوشش استاد ذبیح الله صفا و نشر علمی و فرهنگی در دو جلد چاپ شده ، یکی از آثار قدیمی و با ارزش ادبیات عامیانه ایرانه... خوندنش خالی از لطف نیست. گرچه اواخرش کمی عجیب و غریب میشه و با فرض ذوالقرنین بودن اسکندر،  اون رو به درجه پیامبری می‌رسونه.

به شخصه داستان های ادبیات عامیانه و حماسی و پهلوانی رو خیلی دوست دارم و توصیه میکنم که اگر قصه و تاریخ و حماسه دوست دارید ، داراب نامه رو بخونید...
        

32

شوخی

38

پرنده به پرنده: درس هایی چند درباره نوشتن و زندگی

13

به امید دل بستم

25

یادداشت های زیرزمینی (وال)

28