بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

داستان من و شعر

داستان من و شعر

داستان من و شعر

نزار قبانی و 2 نفر دیگر
4.0
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

11

کتاب داستان من و شعر، مترجم یوسف بکار.

پست‌های مرتبط به داستان من و شعر

یادداشت‌های مرتبط به داستان من و شعر

حسام‌

1400/06/23

            امروز که کتاب‌خانه‌ام را به دنبال کتابی ورنداز می‌کردم چشمم به داستان من و شعر افتاد و نفهمیدم چه شد که بیش از نیمی از آن را برای چندمین بار خواندم و نیمه‌ی دیگرش را تورق کردم. کاش دستم به نِزار قبانی می‌رسید و آرام در گوشش زمزمه‌ می‌کردم که ای شاعر! کتابت برای من مصداق همان تعریفی‌ست که از شعر کرده‌ای: "شعر انتظار چیزی‌ست که انتظار نمی‌رود!" اغراق نبوده وقتی سروده‌ای: 
عندی لِلحُبِّ تعابیر
ما مرَّت فی بال دوات! 
نثر کتاب پر از همان تعابیری‌ست که از ذهن هیچ دواتی نگذشته‌است! او برای توضیح هر مسئله‌ای از تشبیهات فراوان و بکر استفاده کرده است که به هیچ وجه مخل معنی نبوده و به فهم بهتر موضوعاتی که درباره‌ی آن صحبت می‌کند کمک می‌کند. موضوعاتی که بدون این تشبیهات اساسا قابل تشریح نیستند.
نزار قبانی را به "شاعر‌المراه" می‌شناسند. موضوع زن و عشق در نظر شاعران همیشه همراه با اتهاماتی بوده. مسائلی که شاعر را به "شهریار هزار و یک شب"  و "دون‌ژوان" بودن تقلیل می‌دهد‌. این اتهامات در مورد شاعری که معتقد است "من شعر می‌گویم پس رسوایم" و شعرش از عریان‌ترین شعرهای عرب است بسیار شدیدتر است. نزار قبانی به خوبی در چند فصل کتاب به این موضوع پرداخته.
موضوع مهم دیگری که در این کتاب به آن پرداخته شده رابطه‌ی شاعر و مردم است. بسیاری از منتقدان شعر و حتی عوام، شاعران را  مردمی هپروتی می‌دانند که ارتباطشان را با واقعیت از دست داده‌اند! نثر نزار قبانی در تشریح این موضوع آنقدر بلیغ و فصیح است که حرف زدن من درمورد آن اضافه است.
کتاب بسیار مختصر است (۱۸۴ صفحه) عجیب هم نیست. نویسنده‌ی بزرگی چون نزار قبانی به خوبی سوار بر قلم است و کنترل متن از دست او خارج نمی‌شود. به هر موضوعی به قدر کفایت پرداخته... 
خواندن این کتاب را عموما به تمام کسانی که می‌خواهند بدانند شعر چیست و خصوصا به دانشجویان ادبیات و شاعران جوان توصیه می‌کنم. نظر نزار قبانی در مورد حدوث شعر چنان دقیق و کامل است که با فهمش اسیر هیچ قالبی نخواهند شد! در چند کلمه‌ کتاب شرح چگونه شاعرانه زیستن است. 
بخش‌هایی از کتاب به تاریخ ادبیات عرب و شعر معاصر آن اختصاص دارد که اگرچه نظر شاعر بزرگی چون نزار قبانی در خصوص این موضوعات بسیار مهم است ولی خواننده‌ای که مثل من در جریان شعر معاصر عرب نیست فهم چندانی از آن نخواهد داشت. البته با توصیفاتی که نزار قبانی از بعضی‌ شعرهای عربی می‌کند، عربی‌ندانی باعث حسرت شما هم خواهد شد!
کتاب را نشر توس چاپ کرده‌ست. سال چاپ نسخه‌ی من ۹۷ است و ویراست دوم. در این ویراست متن بسیار منقح‌تر است و دوباره حروف‌چینی شده. مترجم کتاب استاد یوسفی‌ست و کتاب را جز با ترجمه‌ی ایشان نخوانید! 
پی‌نوشت ۱: دلم نیامد اعتراف نکنم که مطالب صفحات ۱۱۴ و ۱۱۵ کتاب شخصا برای من تبدیل به اصول اسیر عشق شدن درآمده! خواندش را خصوصا به کسانی که دل در دست دلبری دارند و هوای عشق توصیه می‌کنم!

از متن کتاب:
"شعری که شایسته‌ی این عصر نباشد، شایسته‌ی هیچ عصری نیست و شعری که نمی‌تواند روزگار خویش را مخاطب قرار دهد قادر نیست روزگاری دیگر را مخاطب داشته باشد مثلا متنبی چون در دل عصر خود قرار داشت توانست به همه‌ی اعصار سفر کند. ابونواس نیز که جزئی از میخانه‌های بغداد و بصره بود پاره‌ای از تاریخ مستی و جام شد و تاگور که لختی از روح هند بود لختی از روح عالم گردید...(ص ۱۲۶)"

          
                به نام او
‌
داستان من و شعر مجموعه جُستارهای نزار قباتی شاعر شهیر عرب پیرامونِ شعر و زندگی است
کتابی که از جهتی بسیار مهم است چرا که نوشته شاعری‌ست که شعرش را مخاطبان زیادی خوانده و با آن انس گرفته‌اند و همواره در پی این نکته بوده‌اند که در پس سطور شعر تصویر واقعی شاعر چگونه است. یا زندگی شاعر نیز به دلفریبی اشعارش است؟ یا شاعر چه روشهایی را به کار برده است که چنین جایگاهی رسیده است؟ 
در کل گویا برای مخاطبان شعر و رمان خیلی جالب است که شخصیت مولف را حدس بزنند و آن را با اثر ادبیش مطابقت دهند، و حال جه بهتر که خود مولف با گشاده‌دستی و شوق فراوان در پای میز محاکمه بنشیند و لب به اعتراف پیرامون خود و زندگیش بگشاید. 
نزار قبانی در داستان من و شعر با ظرافت هرچه تمام‌تر دنیایی که در پس شعرهایش جریان داشته است را به ما نشان میدهد و نثری زیبا و شاعرانه لحظاتی خوش را به مخاطب ارزانی می‌دارد در واقع لذتی که مخاطب از خواندن این کتاب می‌برد دست کمی از لذتی که از شعرهای او می‌برد ندارد
ضمن این که کتاب برای کسانی که طبع شعری دارند و شعر می‌سرایند در عین آنکه تداعی‌گر مسائل و مصائبی است که شاعر در حین سرودن و پس از سرودن با آن درگیر است، بسیار آموزنده و مفید نیز است و به نکات مهم و دقیقی اشاره می‌کند که تنها این قشر از مخاطبان کتاب متوجه آن می‌شوند. نزار به نوعی در این کتاب جلوه‌هایی از سلوک شاعر را به شاعران آموزش می‌دهد.

در آخر اینکه تازه‌ترین چاپ این کتاب خواندنی با ترجمه بسیار خوب دکتر غلامحسین یوسفی و یوسف حسین بکار با حروف‌چینی جدید و ظاهری زیبا و بسیار منقح توسط انتشارات توس منتشر شده است.
.
بخشهایی از کتاب:
.
من از خانواده‌ای هستم که عشق پیشه آنهاست. همچنان که شیرینی با سیب زاده می‌شود، عشق نیز با اطفال خانواده ما تولد می‌یابد. در یازده سالگی ما عاشق می‌شویم و در دوازده سالگی از عشق ملول می‌گردیم. در سیزده سالگی بار دیگر عشق می‌ورزیم و در چهارده سالگی از نو احساس ملال می‌کنیم. طفل در خانواده ما در پانزده سالگی از عمر خویش پیر می‌شود و طریقتی در عشق پیدا می‌کند.
.
کلیدهای شعرم، خودِ شعرم است و شعرم تنها عکسی است که به من شباهت دارد و دفترهای شعری که منتشر کرده‌ام، گذرنامه حقیقی من است.
.
شعر در نظر من انتظار چیزی است که انتظار نمی‌رود... این دستورِ عملی است که از نخستین مراحل شاعری‌ام جلو خود نهادم و به دقت تمام اجرا کردم.
.
زمین می‌تواند دو درخت زیتون شبیه به یکدیگر و دو سنبله گندم همانند را نیز قبول کند ولی نسبت به دو شاعر که یک سخن را بگویند گذشت به خرج نمی‌دهد
‌.
نظریه مشهور دکارت: "من می‌اندیشم پس هستم" در مورد من صورتی دیگر به خود می‌گیرد، و آن این است: من شعر می‌سرایم پس رسوایم
.
شعر نامه‌ای است که به دیگران می‌نویسیم، نامه‌ای که به جایی نامعین می‌نویسیم. در نوشتن هر نامه‌ای گیرنده آن موضوع اساسی است. نوشتنی نیست که مخاطبی نداشته باشد و گرنه به زنگی بَدَل می‌شود می‌شود که در عدم به صدا در می‌آید
.
شعری که نمی‌تواند روزگار خویش را مخاطب قرار دهد قادر نیست روزگاری دیگر را مخاطب داشته باشد
.
هنر شعر مانند علامت دادن با نور چراغ است. هنرمند بزرگ کسی است که قدرت سکوت دارد و می‌داند چه وقت برگ برنده را عرضه کند
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.