بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مرضیه افتخاری

@marji

13 دنبال شده

24 دنبال کننده

                      در مسیر بوک‌بلاگر شدن!
                    
@marzieh_.eftekhari

یادداشت‌ها

                این کتاب ماجرای هجرت موقت یک خانواده ی انگلیسی به جزایر یونان هستش که از زبان "جری" پسر کوچیک خانواده مطرح میشه؛ و درواقع بیان خاطرات کودکیِ خود نویسنده هستش.
ماجرای درگیری های اعضای خانواده با مسئله مهاجرت و البته علاقه و کنجکاوی بی‌نظیر و بی‌اندازه‌ی 'جری' به انواع و اقسام جانور ها، با نثر روان و طنز تو کتابش بیان میشه!
خوندن این کتاب برای من لبخند و آرامش به همراه داشت و توصیف‌های نویسنده از همه چیز مخصوصا حشرات به قدری دقیق و جزئی بود که گاهی مورمورم میشد و نمیتونستم ادامه بدم!(بخاطر ترس بی‌حدم از حشرات😑)
نکته خیلی خیلی جالب تر این کتاب قضاوت‌ها و تحلیل های جری از حالت‌های احساسی حشرات بود! مثلا اینکه(عقرب‌های سیاه دست‌در‌‌ دست و با حالتی جدی در میان کپه‌های خزه میخرامیدند!) یا (یکی از مارمولک ها اتاق مرا انتخاب کرده بود و هرشب با شتاب از دیوار گچی بالا می‌آمد و با کنجکاوی به اطراف نگاه میکرد!) این قسمت ها انقدر برای من جذاب بود که واقعا دلم میخواست به موجودات نگاه کنم که ببینم میتونم همچین برداشت هایی داشته باشم یا نه!
و در آخر هم بسیار دلتنگ روزهایی شدم که موبایل نبود و زمان خیلی بیشتری رو تو طبیعت میگذروندم!
عکس پست هم کتابه در مقابل نزدیک ترین ردی که از طبیعت تو خونمون هست و ناخن کوچیکه‌ی طبیعتی که "جری" تجربه کرده هم نیست!😪🚶🏻‍♀️
خلاصه که اگر شما هم مثل من دلتون یه خونه باغ میخواد تو یه منطقه ی سرسبز و خنک و ییلاقی که تو سکوتش چند وقتی رو بگذرونید و موقعیتش رو ندارید، به شدت توصیه میکنم این کتاب رو بخونید که حداقل تو فضای داستان از این فضا لذت ببرید!
        
                بانوی قصه رمانِ خیلی معمولی و حتی دستِ پایینی محسوب میشود و محتوای فاخری ندارد! 
اما من دوستش دارم، بی اندازه! از آن کتاب هایی است که قابلیت خواندنش با عشق را در هر زمان و هر مکانی دارم! از همان ها که تعداد دفعاتی که آنرا خوانده ام از دستم در رفته! از آن مسکن ها که برای بهتر شدن حالم به آن پناه میبرم! 
بانوی قصه را دوست دارم شاید چون شبیه همرازم یا دوست دارم شبیهش باشم...
و حامی که نمونه ی یک مرد کامل و افسانه ای که احتمالا وجود خارجی ندارد! D: 
اصلا نویسنده ی کتاب جایی نوشته بود که برای نوشتن حامی از برهان خلف استفاده کردم و حامی همه ی آن چیزیست که مرد ها باید باشند و معمولا نیستند!
عشق بین همراز و حامی آرام و روان است، درگیری های عجیب و دور از منطق ندارد و همین آن را برای من جذاب میکند!
اگر از من بپرسید که بانوی قصه را بخوانیم یا نه، به آقایان میگویم بخوانند و خانم ها نه!
چون برای آقایان فرصت یادگیری ترفند و برای خانم ها حسرت و فانتزی در پی دارد!
        
                به جرئت میتوانم بگویم منِ اوی رضا امیرخانی زیبا ترین داستانیست که خوانده ام! هرچند که خودش میگوید الان که نگاه میکنم، میبینم منِ او پر از ایراد است....اما این رمان برای من آنقدر دوست داشتنی و عزیز است که نقصی در آن نمیبینم!
 و البته که رضا امیر خانی جزو خاص ترین و خفن ترین انسان هایی ست که من میشناسمشان و از نگاهِ من سطح بالا و فرهیختگی اش نیاز به گفتن ندارد! و ترکیبات زیبا، خلاقیت، نگارش و نثر خاص و منحصر به فردش آنقدر برایم جذاب بود که بعد از خواندن منِ او، به دنبال بقیه آثارش رفتم...
منِ او همان رمانی بود که مرا وارد دنیای داستان کرد و با واژه آشنا کرد....
منِ او فقط یک رمان عاشقانه نیست...منِ او روایتی عارفانه از فراز و فرودِ عشق پاک و معصومِ پسربچه ایست که در طول زندگی و درگیر شدنِ با روزمرگی ها، گاه به گناه نزدیک میشود، گاه از خود و معشوقش دور میشود و.... 
و در واقع روند رشد و کمالِ این پسر بچه به گونه ای هنرمندانه بیان شده، آنقدر هنرمندانه که شاید تا همیشه در ذهنتان باقی بماند!
 ظرافت و لطافت این رمان به راحتی میتواند حال و هوایتان را تغییر دهد، گاهی آنقدر شیرین که لبخند از روی لبتان کنار نرود و برای من گاهی آنقدر غم انگیز که تا ساعت ها بعد با یادآوری اش اشک بریزم و اشک بریزم و.....
خلاصه ‌حرف دلم‌ بگویم؟! منِ او را بخوانید! حتما بخوانید...
قول میدهم دوستش داشته باشید و از وقتی که پای صفحات کتاب و چشمی که خرج واژه هایش کرده اید، هرگز پشیمان نخواهید شد!
        

باشگاه‌ها

ادب الهی

280 عضو

ادب الهی: تادیب نفس به معنی الاعم

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها