بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

آلیسون گوپنیک و 2 نفر دیگر
3.9
15 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

21

خوانده‌ام

28

خواهم خواند

45

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

برخی والدین، درست مثل نجاری که تن? درخت را بُرش می زند و از آن چند صندلی می سازد، طبق نقشه، برای تربیت فرزندانشان طرحی کامل و دقیق در ذهن دارند. آنها آیند? فرزندان را به دقت تصور می کنند و می کوشند تا آنها را طوری شکل دهند که به آن طرح ایدئال تبدیل شوند.در مقابل، والدینی هستند که برای شکل دادن به فرزندان تلاشی نمی کنند. آنها به باغبانی می مانند که از کودک همچون گیاهان حساس باغچه مراقبت می کند. فرزندان را در بستری امن و آزاد پرورش می دهند و اجازه می دهند تا هر یک از آنها، موجودی مستقل و یگانه و خلاق شود.آلیسون گوپنیک، استاد روانشناسی رشد و کودک در دانشگاه برکلی، که خود هم مادر است و هم مادربزرگ، این دو الگوی والدین را در کنار هم گذاشته و به ما می آموزد که باغبان باشیم، نه نجار.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

زنانگی از دست رفتهچگونه غرب خدا را واقعا از دست داد؟ نظریه ای جدید درباره سکولاریزاسیونعشق رمانتیک: درک روانشناسی عشق رمانتیک

زن ، خانواده ، عشق ، تربیت فرزند

4 کتاب

به مرور این لیست ها رو کامل میکنم متاسفانه با هجوم فرهنگ نئولیبرال به جامعه ما ، جا برای معنا تنگ تر شده، اینکه پدیده ها و نقش هایی که در زندگی میپذیریم واجد معنایی فراتر از صرف حضور فیزیکیشون هستن . این نگرش سطحی به خود و زندگی باعث شده که در درجه اول جنبه های مختلف زیست انسانی ما و دوم زیست ایرانی ما و آنچه که ایران ، انسان ، مادر ، پدر و حتی مقوله های انتزاعی ای از قبیل معنا و آگاهی تحت تاثیر مخرب این موج قرار بگیرن . از جمله مهمترین مفاهیمی که در جامعه و فرهنگ ایرانی ارزشی والا داشتن زن بود . و دیگر خانواده . نقشی که اینها در فرم دادن به جامعه و سبک زیست و تفکر ما دارن یواش یواش فراموش شد و قرائت هایی غیر اصیل از مفاهیمی همچون آزادی ، عدالت ، استقلال ، نسبی گرایی و حتی دین و هویت ، دوستی ، نوعدوستی و ملی گرایی در جامعه رواج پیدا کرد و دامنگیر ما شد و فرم هایی رو از زندگی و وجود و درون و روابط ما تغییر داد به اصطلاح بی ریختشون کرد . این اشکال و اختلال در فرهنگ وارداتی ما نبود بلکه در فرم اشتباهی بود که از تجدد و ترقی و مدنیت در ذهن داشتیم . و از همین بساط بود که کتابهایی فاقد ارزش همچون خودت باش دختر و دیگر کتابهای زرد و فاقد معنا با نگرش کج و کوله و آستیگمات در جامعه ما به فروش آنچنانی دست پیدا کردن و آسیب های جبران ناپذیری بر پیکره روان و جامعه ما وارد کردن .ما متوجه ناسازگاری های ساختاری و معنایی ای که هر روز وارد دیالوگ های روزمرمون در صحنه زیست فردی و اجتماعیمون میشد با فرم اصیل شرقی و ایرانی ای که در ذهن و ضمیرمون هک شده و آسیب هایی که هر تغییر بی محابایی میتونه به روان و ساختار طبیعیمون وارد کنه و باعث ناخشنودی ما از زندگی پریشان احوالی و افسردگی و پژمردگیمون بشه نبودیم . مثل اینکه درخت بلوط که در محیط های کوهستانی و سرد خوب رشد میکنه رو بخوای در اهواز و بوشهر و بندرعباس بکاری و انتظار داشته باشی رشد هم بکنه ، میوه هم بده ، تولید مثل هم بکنه . من در این لیست انواع تاریخچه ها و تحلیل ها و کتبی که قرائتی اصیل از این مقولات دارن رو قرار میدم در ادامه این لیست و در لیست های دیگر به کلمات و ارزش ذاتیشون و ظلم هایی که روزمره در صحنه های مختلف زندگیمون به کلمات میکنیم میپردازم . و پس از آن به کتاب هایی میپردازم که نشون میدن چگونه اندیشمندان ما به جای اینکه ساختارهایی متناسب با فرم و زیست ایرانیمون باشه رو بسازن اقدام به کپی برداری از ساختارهای غربی ، ماحصل تلاش اندیشمندان غربی همچون امیل دورکیم ، ماکس وبر ، نیچه وووو کردن بدون آنکه به تناسب آن با هستی و روان بومی ما بپردازن و به این صورت به جای اینکه وارد عرصه دیالوگ و گفتگوی بین فرهنگی در جهان امروزین و مدرن شویم و از بدیل های فراوانی که در رگ و پی فرهنگ و تاریخ خود داریم گنجینه های فراوانی که نیاکانمون در هزاره ها برای ما به جا گذاشتن پرده برداریم و از آن ها ساختارهای بومی و متناسب با قواره خود بسازیم ، تبدیل به مقلدانی شدیم گرفتار انواع ناسازگاری ها و ناهنجاری هایی که درون ما و روابط ما رو به هم ریخت . بسیاری از این عوارض اتفاقا منشا بخشی از پدیده هایی چون بحران اقتصادی ، کارتن خوابی ، تفرقه ، شکاف طبقاتی و ... هم بوده اند که از آن ها نیز غافل مانده ایم . و نهایتا پس از ساختن این لیست ها سعی میکنم در نوشته های روزمره خودم ساختارهایی نوین ، مدرن و بر پایه هویت ایرانی خودمون ارائه بدم و برای بسیار مفاهیم و رویه ها بدیل هایی کارآمد رو بسازم .

یادداشت‌های مرتبط به علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

                از نظر من این کتاب، ایده‌ی خوب و جالبی را مطرح کرده ولی در شرح و بیان آن چندان موفق نبوده است.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.