بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت مرضیه افتخاری

                این کتاب ماجرای هجرت موقت یک خانواده ی انگلیسی به جزایر یونان هستش که از زبان "جری" پسر کوچیک خانواده مطرح میشه؛ و درواقع بیان خاطرات کودکیِ خود نویسنده هستش.
ماجرای درگیری های اعضای خانواده با مسئله مهاجرت و البته علاقه و کنجکاوی بی‌نظیر و بی‌اندازه‌ی 'جری' به انواع و اقسام جانور ها، با نثر روان و طنز تو کتابش بیان میشه!
خوندن این کتاب برای من لبخند و آرامش به همراه داشت و توصیف‌های نویسنده از همه چیز مخصوصا حشرات به قدری دقیق و جزئی بود که گاهی مورمورم میشد و نمیتونستم ادامه بدم!(بخاطر ترس بی‌حدم از حشرات😑)
نکته خیلی خیلی جالب تر این کتاب قضاوت‌ها و تحلیل های جری از حالت‌های احساسی حشرات بود! مثلا اینکه(عقرب‌های سیاه دست‌در‌‌ دست و با حالتی جدی در میان کپه‌های خزه میخرامیدند!) یا (یکی از مارمولک ها اتاق مرا انتخاب کرده بود و هرشب با شتاب از دیوار گچی بالا می‌آمد و با کنجکاوی به اطراف نگاه میکرد!) این قسمت ها انقدر برای من جذاب بود که واقعا دلم میخواست به موجودات نگاه کنم که ببینم میتونم همچین برداشت هایی داشته باشم یا نه!
و در آخر هم بسیار دلتنگ روزهایی شدم که موبایل نبود و زمان خیلی بیشتری رو تو طبیعت میگذروندم!
عکس پست هم کتابه در مقابل نزدیک ترین ردی که از طبیعت تو خونمون هست و ناخن کوچیکه‌ی طبیعتی که "جری" تجربه کرده هم نیست!😪🚶🏻‍♀️
خلاصه که اگر شما هم مثل من دلتون یه خونه باغ میخواد تو یه منطقه ی سرسبز و خنک و ییلاقی که تو سکوتش چند وقتی رو بگذرونید و موقعیتش رو ندارید، به شدت توصیه میکنم این کتاب رو بخونید که حداقل تو فضای داستان از این فضا لذت ببرید!
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.