محمد کلانترزاده

@m.kalan

15 دنبال شده

21 دنبال کننده

                      شاید مهتاب نظری اندازد و در این شب های بنفش،آسمان را پر از عطر نگین بنماید.
                    

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            ادبیات ایرانی - داستان نوجوان/ این مجموعه روایتگر 150 قصه کوتاه در دهه 40 می باشد که در پنج جلد توسط محمد میرکیانی نوشته شده است.
 این حکایت‌ها که یادآور دوران نوجوانی و خاطرات زندگی محمد میرکیانی در تهران قدیم است با لحنی شیرین نوجوانان را با سبک زندگی، نوع آداب و رسوم، فرهنگ پذیرفته شده در جامعه‌ی دهه‌ی چهل و مسائل سیاسی و اجتماعی رایج در گذشته آشنا می‌کند
کمال میان سال، به واسطه ی یادآوری و نقل خاطرات گذشته‌ی خویش، مخاطب را همراه با خود به دوران کودکی‌اش می‌برد و با ارائه‌ی روایت‌هایی بسیار شیرین و دل انگیز، که خود شخصا شاهد و یا مسبب آنها بوده است، ضمن جلب تمام توجه خواننده به حکایت‌هایش، لحظاتی زیبا و لذت بخش را برای او خلق می کند.
عناوین مجموعه 5جلدی «حکایت های کمال»
سماور زغالی
حوض کاشی
چراغ عروسی
شهر فرنگی
 عکس فوری
محمد میرکیانی در مقدمه این کتاب نوشته است: «کمال که حکایت هایش را می‌خوانید یک آدم معمولی است. قهرمان نیست. هیچ کار باور نکردنی‌ای نکرده. کودکی‌اش را مثل بیشتر شما گذرانده است. حالا کارها و زندگی کودکی او پیش روی شماست. حرف‌هایی که از زبان کمال می‌شنوید، یک کتابچه تاریخ است. تاریخچه زندگی چندین سال گذشته بچه‌ها و مردمان کشورمان.
          
            اولین کتاب تئوری در زمینه داستان‌نویسی که خواندم این کتاب بود. تقریبا هجده سال پیش. البته آن موقع از کانون امانت گرفته بودم ولی چند سال پیش اتفاقی نسخه کاغذی‌اش را دیدم و خریدمش.
کتابی است که برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است. اگر نوجوان علاقه‌مند به داستان دارید یا برای نوجوانان کلاس داستان برگزار می‌کنید می‌تواند منبع خوبی باشد.  
یک علتش این است که خود نویسنده کتاب، جزو قدیمی‌های حوزه کودک و نوجوان نویسی است(گرچه با بسیاری از مبانی و آرای محتوایی  محمدرضایوسفی موافق نیستم) دوم اینکه ناشرش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و آنها در ارائه متون درست و دقیق و اثربخش برای مخاطب خود بسیار کاربلد هستند.
کتاب کم‌حجمی است. می‌شود در یک کارگاه ۱۰ جلسه‌ای ارائه‌ش داد. یا مخاطب آن را در ۱۰ نشست بخواند.
درباره همه چیز داستان به صورت کلی و دور از تخصصی‌نوشتن حرف زده است و یک تصویر کلی از اجزای داستان پیش روی مخاطب نوجوان خود قرار داده است. 
البته کتاب چندان به زبان نوجوانی نوشته نشده است و لحنی رسمی دارد اما با این همه جزو معدود کتاب‌های تئوری داستان است که برای مخاطب نوجوان نوشته شده است.
نکته مثبت دیگر کتاب این است که در آخرین فصل به توضیح واژه‌های خاص پرداخته است تا مخاطب تعریفی کلی و مناسب با سنش داشته باشد.
این همه روی نوجوان بودن مخاطب تاکید کردم یعنی دقیقا چه سنی؟ بازه زمانی ۱۳تا۱۸سال می‌توانند این متن را بخوانند. 
حتی اگر سن بالاتر هم باشد و بخواهد یک متن کاملا ساده و بدون پیچیدگی و سرراست و کم‌حجم بخواند باز هم کتاب مناسبی است.
          
مستر خیمنز یا مستر وایت مسئله این است!

به خانه بازگشتم که دیدم باز هم جلوی درب ورودی نشسته! خانم امی مشغول مرتب کردن گاراژ بود. کاری نداشتم و گفتم به بهانه‌ی کمک، کمی با او صحبت کنم تا وقتم بگذرد. درحال پوشیدن لباس راحتی، در مخم به دنبال موضوع گفتگو می‌گشتم که دوباره چشمم به او افتاد. درست همان‌طور که جلوی او ایستادم و با کلید درب را وا کردم، و از روی سرش رد شدم تا وارد خانه شوم، بدون حتی یک میلیمتر حرکت و در کمال آرامش و خونسردی همان‌طور لم داده بود! از خانم امی پرسیدم: شما می‌دونید مستر خیمنز کیه و از کجا میاد این‌جا؟! پرسید: کی؟ مسترخیمنز دیگه کیه؟

            🔸 روزهای پایانی سال، فرصت مناسبی به دست داد که سراغ یکی از شاهکارهای ادبی جهان و یکی از برجسته‌ترین رمان‌های دنیا بروم؛ رمان «جنایت و مکافات» از نابغهٔ بزرگ روس، فیودور میخائیلوویچ داستایفسکی.

🔹 حیرت‌انگیز بود. یک داستان پرکشش، جنجالی، دلهره‌آور، طولانی و البته مشحون از اندیشه. داستایفسکی باز هم با روان‌کاوی و تکاپو برای کشف رازهای ذهن انسان، تلاش کرده بود پرده از راز جنایت‌های آرمانی بردارد؛ آری، جنایتِ آرمانی!

🔸 داستان رمان دربارهٔ تصمیم سختِ جوان فقیر و دانشجوی کم‌بضاعتی به‌نام رودیون رومانوویچ راسکولنیکف است؛ اندیشهٔ بی‌باک او در نظریه‌پردازیِ جنایت آرمان‌خواهانه از سوی ابرانسان‌ها که او را به ورطهٔ جنایت و مکافات‌های آن می‌کشاند.

🔹 دالّ محوری رمان، پاسخ به سؤالی پیچیده و سردرگم‌کننده است: آیا انسان‌هایی وجود دارند که بتوانند فارغ از قیدوبند عرف و قانون، دست به جنایت بزنند و اصلاً ازاین‌بابت نگران و مغموم نشوند و جامعه نیز به آنان، حقّ جنایت بدهد؟!

🔸 نیک می‌بینید که سؤال، سؤالی سخت و پیچیده است. من هنوز به پاسخ نرسیدم؛ زیرا گمان می‌کنم بررسی این مسئله جز با مطالعۀ آرای هگل و نیچه در باب ابرانسان و ارادهٔ معطوف به قدرت، ممکن نباشد. باید دید که آیا جنایت می‌تواند گاهی جنایت نباشد؟ و آیا ابرانسانی وجود دارد؟ سپس باید دید که آیا جنایتی که جنایت نیست، حقّی است برای همه یا هیچ‌کس یا بعضی‌ها؟ و اگر مورد اخیر است، آیا این بعضی‌ها، همان ابرانسان‌هایند؟!

🔹 به‌هرحال آنچه در واقعیت تاریخی بشر می‌بینیم، گاهی تقدیس اشخاصی است که از کشتن و دستور به کشتنِ افراد ابایی نداشته‌اند. حال، یا این کشتارها به‌منظور رسیدن به آرمان‌هایشان بوده (چه الهی و چه بشری) و یا غیرآرمانی، کور و به‌منظور ارضای عقده‌های درونی؛ هم‌چون جنایتِ سویدریگایلوف در داستان.

🔸 داستایفسکی در پردازش داستان بی‌نظیر است. می‌توان به‌جرئت گفت که تقریباً هیچ جمله‌ای در کتاب بی‌هدف نوشته نشده و حتی توصیفات او از محیط و طبیعت، تأثیر به‌سزایی در فهم مضمون داستان دارد. کشش داستانی بالا، مرهون ذهنی خلّاق و نبوغی حیرت‌انگیز است که آدمی را از شدت پیش‌بینی‌ناپذیر بودنِ جریانات داستان، شگفت‌زده می‌کند.

🔹 بنا به گفتهٔ منتقدان ادبی، داستایفسکی شخصیت روحی و روانی خودش را در قالب قهرمان‌های داستان بازپروری می‌کرده. ازاین‌روست که قهرمانان داستان‌های او، هم‌چون خودش دارای رگه‌هایی از افسردگی، مردم‌گریزی و حتی جنون بوده‌اند.

🔸 مطالعۀ این کتاب نیاز به توصیه ندارد. حتماً باید خواند و لذت برد. من این کتاب را سال گذشته تهیه کردم و آن زمان، شناختی از ترجمهٔ مرحوم مهری آهی نداشتم. بنابراین بعدها که در اثر بررسی‌ها متوجه شدم ترجمهٔ ایشان بهتر است، با شک و دودلی ترجمهٔ آقای اصغر رستگار را خواندم. اما با ملاحظات و مقایسه‌های مختصری که کردم، انصافاً نقطهٔ ضعفی در ترجمهٔ ایشان ندیدم؛ بلکه به‌نظر من بهتر از آن ترجمهٔ مشهور هم آمد.

🔹 درمجموع، میلِ خودتان است که کدام ترجمه را بخوانید. رستگار از ترجمهٔ انگلیسی ترجمه کرده و آهی از اصل روسی. این هم کم‌اهمیت نیست و شاید مرا وادار کند در آینده، بار دیگر با آن ترجمه کتاب را بخوانم. درهرحال باید گفت جنایت و مکافات، کتابی بسیار مفید بود که در زمانی مناسب، توانست کمی ذهنم را به خود مشغول کرده و آرام سازد.
          
            نوشتن از کاندید(ساده دل) نه تنها ساده نیست، بلکه دشوار است.
ما در این اثر با رمانی ساده سر و کار نداریم. کاندید رمانی‌ست کلاسیک، سیاسی و فلسفی، که خود را در دریای زمان حفظ کرده و پس از گذشت قرن‌ها، هم چنان به عنوان اثری قوی و خواندنی حفظ نموده است.
وقایع به شکل طنز بیان می‌شود، اما طنز ولتر دل را نمی‌زند، بیراهه نمی‌رود و برداشت فلسفی‌اش خواننده‌ای چون من را که از فلسفه فراری‌ست آزار نمی‌دهد.
ولتر را پیش از این نمی‌شناختم و در کتاب «سایه باد»، مخلوق زافون به آن لینک شدم. 
از آشنایی با ولتر خرسندم، نویسنده‌ای که پرواضح است که به دنیای خود تسلط دارد، می‌داند چه می‌گوید و انگشت اتهامش را به چه سویی نشانه گرفته است. او نویسنده‌ای قرن هجدهمی‌ست، اما وقتی خواننده داستانش را می‌خواند، افکارش بوی نم و کهنگی نمی‌دهد، اثرش ماندگار است و جذاب، که خواننده را پای خود حفظ می‌کند.
کاندید، فسقلی نیست اما اثری‌ست کوتاه که در قالب نزدیک به یکصد صفحه، خواننده را با خود به سفر دور دنیا می‌برد و با دنیاهای مختلف آشنا می‌کند. 
ریتم کتاب به شکل کاملا یکنواخت در سراسر اثر، متوسط رو به بالاست و برخلاف آن‌چه از آثار فلسفی انتظار داشتم، سرعت خواندن را کم نمی‌کند. سرعت روایت طنزگونه‌ی ولتر، ممکن است خواننده را به این فکر بیندازد که او فقط یک طنزنویس ساده است، اما به نظر من او فلسفه‌ی پانگلوسی را به طور مداوم تکرار می‌کرد و با قلم خاصش او را مورد شماتت و تمسخر قرار می‌داد.
کاندید مردی‌ست  ساده‌لوح اما بی‌آزار که در قصرِ بارونِ توندر تن ترونخ زندگی می‌کرد.
او آموزگاری داشت به نام پانگلوس که در سراسر عمرش یک عقیده داشت:‌ 
«همه چیز در زندگی به نیکی ختم می‌شود.». 
کاندید ساده‌لوح داستان، عاشق خواهر بارون می‌شود، و نویسنده او را به شکل جذابی به سراسر جهان می‌گرداند و او را با تمام تیره‌بختی‌ها و کثافت‌کاری‌های انسان آشنا می‌کند تا ببیند:
-آیا کاندید هم‌چنان به فلسفه‌ی آموزگارش معتقد خواهد بود یا نه؟
-آیا پانگلوس فیلسوف، با دیدن رفتار انسان‌ها، هم‌چنان به فلسفه‌اش پایبند می‌ماند؟
-آیا پایان همه چیز در این دنیا نیکوست؟

هشدار:
اگر به دنبال کتاب کاندید بگردید، دو کتاب خواهید یافت...
نخست همین کتاب که در عنوان نوشته شده «کاندید» و در پایینش نوشته شده «ساده دل» و دیگری کتابی‌ست به همین عنوان اما با ترجمه‌ی استاد «محمد قاضی»، نویسنده‌ی آن‌هم ولتر است، اما من آن را نخوانده‌ام ولی مطلع هستم داستان‌های این دو متفاوت است.
          
داستان شگفت انگیز کوانتوم: 100 رویداد شگفت انگیز که عصر کوانتوم را شکل دادندسرگذشت شگفت انگیز کوانتومجزء و کل

تاریخ کوانتوم و فیزیک مدرن

7 کتاب

سالهای ابتدایی قرن ۲۰ ، مصادف با تولد نظریه های شگفت انگیز و اعجاب آور در فیزیک بود. این نظریه در ۱۵ سال اول قرن بیستم متولد شد. تا سال ۱۹۲۷ دوران اولیه رشد خود را طی کرد و تا نیمه اول قرن به بلوغ کامل رسید. فیزیک مدرن شامل دو نظریه است : نسبیت و کوانتوم. کتابهای این لیست تعدادی از منابعی است که چگونگی پیدایش، رشد و بلوغ فیزیک مدرن را بررسی میکند. مبنای بررسی برخی از کتابهای این حوزه زندگی فیزیکدانان تاثیرگذار است. برخی ارتباط پدیده های کشف شده و چگونگی ابداع اندیشه ها را مبنای بررسی قرار داده اند و برخی دیگر به ترتیبِ تقدم و تأخر زمانی، کشف پدیده ها و ابداع نظریه را گزارش کرده اند. به عنوان مثال کتاب «سی سالی که فیزیک را تکان داد» و کتاب «زندگی و زمانه فیزیکدانان بزرگ» زندگینامه فیزیکدانان را مبنای بررسی تاریخچه فیزیک مدرن قرار داده اند. کتابهای «سرگذشت شگفت انگیز کوانتوم» و «سرگذشت فیزیک مدرن» ارتباط و اثرگذاری کشفیات متنوع را در ابداع نظریه های فیزیک مدرن مورد بررسی قرار داده اند که به نظر بنده ارزشمندترین نوع تاریخ نگاری علمی است. کتاب «داستان شگفت انگیز کوانتوم» هم تقدم و تأخر زمانی کشف پدیده ها را مبنای گزارش خود قرار داده است. دسته دیگری از منابع دست اول تاریخ کوانتوم، زندگینامه‌های خودنوشت فیزیکدانان است که یک نمونه از این دسته، کتاب «جزء و کل» اثر «ورنر هایزنبرگ» است.

فرانی و زویی و سهیل

در زندگی لحظاتی هست که هرچه بیشتر به مرگ فکر می‌کنید، که حسش می‌کنید، که صدایش را می‌شنوید، که بویش را استشمام می‌کنید... مثل عاشقی که در تنهایی به محبوبش فکر می‌کند... مثل وقت‌هایی که در شلوغی خیابان بین همهمه‌ی جمعیت، صدایی نمی‌شنوید و احساس می‌کنید کر شده‌اید، اما صدایی گنگ به اعماق گوش‌تان می‌رسد که نمی‌دانید از کیست یا از کجاست... مثل وقت‌هایی که با محبوب خود قهر کرده‌اید و پشت به او خوابیده‌اید، دل‌تان نمی‌خواهد به او نگاه کنید اما با بوی تنش آرام می‌شوید. حالا بیش از هر زمان دیگری این فکرها به سرم می‌زند.

کتاب‌های مرتبط 1

            کتاب «ماه به روایت آه» نگاهی زیبا به زندگی ماه بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام، نوشتۀ زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد، شاعر و طنزپرداز و نویسندۀ توانمند کشورمان است.
نثر این اثر زیبا، فاخر و در عین حال روان است و خواندنش بسیار لذت بخش.
ماجرای این کتاب از آغاز تا انجام، از زبان 12 راوی روایت می شود؛ از جمله: «مسلم ابن عقیل، ام البنین، لبابه، زینب سلام الله علیها، امّ کلثوم علیهاسلام، امام حسین علیه السلام، عبیدالله ابن عباس ابن علی و چند تن که بعضی حتی در صف دشمن قرار دارند.»
داستان از پیش از تولد ابوالفضل علیه السلام و ماجرای خواستگاری عقیل ابن ابیطالب از ام البنین برای برادرش امام علی علیه السلام آغاز می شود و تا پس از ماجرای کربلا ادامه می یابد.
هر راوی بخش هایی از زندگی حضرت عباس علیه السلام را روایت می کند و کتاب، هم خواندنی است و هم اگر اهلش باشید، گاه دل و جانتان را می سوزاند و اشکتان را بی اختیار جاری می سازد.
خداوند ابوالفضل زرویی نصرآباد را بیامرزد. روحش شاد و یادش گرامی.
خواندن کتاب را به علاقه مندان خاندان عصمت و طهارت توصیه می کنم.
ـ نمونۀ نثر کتاب: «... خدایا، چه مهربان است زینب. بی او در مدینه، دور از مادر و خویشاوندانم چه می کردم؟ تحمل روزهای سخت آخر بارداری، آن هم بی وجود مهربانی و امید آفرینی زینب ... حتی تصورش را هم نمی توانم بکنم. این روزها و ماهها، زینب برای من، هم دوست بوده است، هم خواهر، هم مادر؛ و اگر شرم از ریحانه و دردانۀ رسول خدا مانع نبود، می گفتم: هم دختر. پرنیانِ وجود این فرشتۀ نجابت، مهربانی و شکیبایی را از تار صفاتِ مردانۀ علی و پودِ عفاف و عاطفۀ فاطمه بافته اند. ...»