کتاب بامزه ای بود من از رولددال ماتیلدا، انگشت جادویی،من و زرافه و پلی،تمساح غول پیکر و... رو خونده بودم و این دفعه نوبت داروی شگفت انگیز جورجه. این کتاب در مورد جورج هست که یه مادر بزرگ بد اخلاق و بد جنس داره و میخواد یه دارو درست کنه تا بتونه اون رو به مادربزرگ بهتری تبدیل کنه اما همه چیز خوب پیش نمیره!! من این کتاب رو دوست داشتم و برام جالب بود . قصه های رولددال جالبن ولی معمولا تصویرگری اش رو دوست ندارم نمی دونم هم چرا برنده جایزه شده؟! شاید سلیقه من متفاوته😶
        

                داستان درباره دختری هست که یه انگشت جادویی داره که خود به خود میره سمت کسی که دخترک ازش عصبانیه و اون رو جادو میکنه. بد نبود دوست داشتم ولی نه اونقدر که بگم عالی بود چون بیشتر داستان حول محور خانواده همسایه بود. انتظار بیشتری ازش داشتم ولی خوندش تونست سرگرمم کنه.
        

                ماجرای این کتاب در شهر دود هست جایی که یک جادوگر به دلایل عجیب و غریبی تعداد زیادی بچه رو زندانی کرده!!
و آرشین و کاظم و مهسا اینجا وارد عمل میشن تا جلوش رو بگیرن.
کتاب در کل کتاب قشنگی بود و دوست داشتم و به شماهم پیشنهاد میکنم.
        

                داستان درابره دختری هست به نام وینی که چهارشنبه هارو توی خونه ی درختی اش زندگی میکنه و اونجا بهش خیلی خوش میگذره تا اینکه بقیه ی دوستاش هم میخوان باهش توی خونه ی درختی زندگی کنن و اون پایین هم کلی پدر و مادر میخوان بچه هاشون و پس بگیرن... کتاب خیلی خیلی زیبایی بود و قلم نویسنده واقعا برام جذاب بود.
        

                سلام. توی این یادداشت میخوام کتاب جویندگان سرنخ پرونده ی سرقت میمونیزا رو با پرونده ی کتاب فروش عجیب و غریب مقایسه کنم:
* اول از همه من جلد قبلی اش رو خوندم و یادداشت اون هم نوشتم که بهتره اول اون رو بخونین.
*این جلد برخلاف قبلی  داستانش بهتر بود و همون طور که می بینید برای این جلد یه ستاره بیشتر گذاشتم. 
*داستان این یکی جذاب تر بود و حالت کارآگاهی بیشتری داشت و همون طور که در یادداشت قبلی گفتم داستان جلد قبلی رو می تونستم از قبلی پیش بینی کنم و ضایع بود و جذابیت زیادی نداشت.
*در کل بخوام بگم پرونده ی سرقت میمونیزا کمی تونست نظر من رو نسبت به این مجموعه عوض بکنه ولی بازم زیاد تشویق نشدم که برم دوتا جلد دیگه اش هم تهیه کنم.
*جویندگان سرنخ  داستانی مناسب برای حداقل سن 9 سال هست و بچه ها از 6/5 سال میتونن مطالعه بکنن.
        

                سلام.
خب این کتاب اولین تجربه ام از مجموعه کتاب جویندگان سرنخ بود و من ازش انتظار خیلی خیلی بیشتری داشتم.داستان می تونست جذاب تر باشه . 
معما ای که پپا و مکسی ( شخصیت های اصلی ) می خواستن حل کنن هم خیلی ضایع بود ، می تونستم از همون اول کامل حدس بزنم قضیه چیه .
 در کل خوشم نیومد و برای منه 12 ساله بچگانه بود، شاید هم داستان اش میتونه برای سنین پایین تر بهتر باشه. 
من جلد دیگه اش ( پرونده ی سرقت میمونیزا) هم میخونم و نظرم رو میگم شاید بتونه دیدگاهم رو نسبت به جویندگان سرنخ تغییر بده.
 راستی ممنون میشم اگر این کتاب رو مطالعه کردین نظرتون رو بامن به اشتراک بذارید.
        

                داستان در مورد رالف کوچولوئه که نمی تونه قصه بنویسه ولی دوستش بهش کمک میکنه و رالف میتونه تعداد زیادی قصه بنویسه. در کل بهمون میگه که ما میتونیم از اتفاقاتی که برامون پیش میاد قصه های قشنگی بنویسیم
        

                حتما حتما تابه حال شده موقع  نقاشی، یک چشم را از آن یکی بزرگتر بکشید و  تنبلی تان بشود و نخواهید از پاک کن استفاده کنید و آن چشم دیگر را هم بزرگ می کنید تا اندازه آن دو  یکی بشود و می بینید از آن یکی هم بزرگتر شده و..... خب این کتاب هم دقیقا همین است. در این کتاب نقاشی های فردی را می بینید که همین کار را با نقاشی اش میکند و اشتباهات پی در پی برای نقاشی اش اتفاق می افتد و او برای هر اشتباه، یک راه حل دارد!  و از پاک کن هم در این کتاب خبری نیست. بدون معطلی این کتاب تهیه کنید
        

                در اوایل کتاب اصلا فکرش را نمیکردی کتاب به چنین جاهایی برسد.
اینکه تام دست هی لی نماند واقعا  خیلی خوب بود.
سینت کلئر ارباب خوبی بود ولی ای کاش سند آزادی تام را امضا می کرد تا کار به چنین جاهایی نرسد.
همه ی اینها از یک بدهی شلبی شروع شد...
درست است سینت کلئر ارباب بدی نبود، ولی همسرش اصلا ارباب خوبی نبود. او تام را به بازار برده عمومی برد😓 بعد هم شخصی مانند تام به دست لگری افتاد و به دست همان لگری کشته شد... در صورتی که اگر اگر اگر جورج شلبی زودتر می رسید  یا سینت کلئر آزادش می کرد هیچ کدام از این اتفاق ها نمی افتاد و تام به کلبه خود می رسید. تازه شلبی هم مرده بود... و مرگ شلبی باعث شد جورج دیر برسد. کتاب پر از مرگ و شادی بود اما با همه ی این اتفاقات تلخ، لیزا و خانواده اش و پسر و دخترشان به کانادا رفتند و به خوشی زندگی کردند و علاوه بر این کاسی دوباره پسرش را ملاقات کرد!! می بینید؟ واقعا کتاب عجیبی است. و از خواندن آن بی نهایت لذت می برم... هریت بیچر استو واقعا آدم معرکه ای بوده که میتوانید عکسش را مشاهده کنید.⬇
        

                قصه های قلک از چندتا داستان درباره سواد مالی تشکیل شده که توی هر کدوم بهمون یاد میدن که چطوری پول مون رو مدیریت کنیم. مثلا داستان خانواده ای که میرن سفر و یکی رو میکنن مادر خرج یا داستان دختری که باید بین خرس عروسکی و مرغ سوخاری یکی رو انتخاب کنه.  تصاویر خیلی زیبایی داره و داستان هاش واقعی هستن .
        

                به طور کلی داستان سرگرم کننده و جالب و طنزه و پیام اصلی اش استفاده از کالای ایرانیه
        

                در هر صفحه از کتاب یک سوال نوشته شده ( درباره خدا، آفرینش،بهشت و جهنم و..) و (مثلا) خدا اون رو پاسخ میده.
        

                در هر فصل این کتاب ما نامه یک دختر به پدرش رو میخونیم . نامه ای بی ریا و با احساس و زیبا از زبان یک دختر.. دختر هایی با شرایط مختلف. هر بار با خواندن نامه ی کوثر از خوندش لذت می برم. نامه ها نه خیلی کوتاه هستن و نه خیلی طولانی و این یک نکته مثبت به حساب میاد .  در کل بنظرم ایده نوشتن همچین کتابی جذابه. به تمام دخترها پیشنهاد میکنم که این کتاب رو تهیه کنن. راستی! شما این کتاب رو خوندین؟ نظرتون چی بود؟ و حتما بگین که نامه کدوم دختر رو بیشتر دوست داشتین.
        

                کتاب کتاب قشنگی بود.
تو رو می برد توی حال و هوای قبل از انقلاب ومنی که توی اون اتفاقات حضور نداشتم به خوبی تونستم تصور کنم که چه شکلی بوده.
کتاب خاطره ی شهادت زینب ( میترا ) کمایی رو در هر فصل از زبان یکی از اعضای خانواده زینب روایت میکنه.
        

                من تمامی جلد های  قهرمانان کربلا را خوانده ام و خیلی هم دوست داشتم، اما جلد ام البنین جور دیگری به دلم نشست💖💖