هانیه

هانیه

@Haniie_ech

10 دنبال شده

29 دنبال کننده

            ?maybe in another life
          

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

باشگاه ال‌کلاسیکو

548 عضو

سفر به دور اتاقم

دورۀ فعال

ملکهٔ جنایت 👸🏼🔪

224 عضو

قتل در خانه کشیش

دورۀ فعال

ال‌کلاسیکو پلاس +

42 عضو

باریس گادونوف

دورۀ فعال

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

هانیه پسندید.
نیایش ها

4

هانیه پسندید.
سنگی بر گوری
          سنگی بر گوری واقعا کتاب عجیبیه. من از جلال تا قبل از این فقط مدیر مدرسه و چندتا داستان کوتاه رو خونده بودم. تصورم از جلال ، تصورم از قلمش و حتی شخصیتش، به واسطه همون ها شکل گرفته بود ولی این کتاب واقعا متفاوت بود. یک «خودگویی» یا مثلا «سخن با وجدان خود». و نه درباره ی هر موضوعی، بلکه درباره عقیم بودن جلال و مسأله اش با بچه دار شدن، موضوعی که حرف زدن ازش ـ و نوشتن ازش ـ اصلا چیز راحتی نیست، خصوصا که جلال تا این حجم بی پرده و حتی گاهی منفور خودشو جلوه کرده؛ یک «منِ به تمام معنا» با همه ی جنبه های خوب و بدِ «منِ انسانی».

این که هر جمله از جمله ی قبل متفاوت بود و تو اصلا حتی به لحاظ ساختاری ـچه برسه به لحاظ مفهومی ـ نمیتونستی پیش بینی کنی که جلال چی میخواد رو کنه. درواقع فکر میکنم خودش هم نمیدونسته چی میخواد رو کنه. بقول خودش «فقط نوشتم» و چقدر این نوشتن خوب بود. بماند که همون صفحات اول چطور با نیش تلخ نوشتارش میخکوب شدم و حتی بهم برخورد!

راستشو بگم وقتی کتاب تموم شد، حس میکردم من به جای جلال به واسطه ی نوشتن این «درهم‌ریختگی» آروم شدم. صفحات آخر قشنگ اون به آرامش و ثبات رسیدن جلال رو می‌تونستم از ته قلبم بفهمم.
خیلی این کتاب رو دوست داشتم. خیلی. و ممکنه دوباره برم سراغش.

پ.ن ۱: برای نویسندگی مبنا امتیازم نرسید برم دوره حرفه ای، فلذا یه نیمچه دوره گذاشتن برا امثال من که یسری تکلیف کمتر از دوره های اصلی انجام بدیم بلکه امتیاز خودمونو برسونیم به حرفه ای. یکی از تکالیف رونویسی بود. از چندتا نویسنده ی مشخص. یکی شون هم آقای جلال آل احمد. و منِ بی حوصله ی ناامید از پذیرفته نشدن در دوره ی حرفه ای؛ به کتابی رایگان از جلال در «طاقچه» بسنده کردم. بیشتر دلم میخواست از سر خودم باز کنم. ولی واقعا خوشحالم که بیش از نیمی از این کتاب رو رونویسی کردم.

پ.ن ۲: دعا کنین دیگه امتیازم برسه برای حرفه ای🫠
        

74