معرفی کتاب انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر اثر یوال نوح هاراری مترجم نیک گرگین

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
82
خواندهام
331
خواهم خواند
356
نسخههای دیگر
توضیحات
صد هزار سال پیش، دست کم شش گونه ی انسانی در زمین زندگی می کردند. امروز تنها یکی به جا مانده است:چه طور گونه ی ما در نبرد برای سلطه بر دیگران پیروز شد؟ چرا نیاکان شکارگر-خوراک جوی ما اقدام به ساختن شهرها و برپایی پادشاهی کردند؟ چگونه به خدایان و ملت ها و حقوق بشر ایمان آوردیم، به پول و کتاب ها و قوانین اعتماد کردیم، و خود را برده ی بوروکراسی و مصرف گرایی و حرص و آز برای خوشبختی ساختیم؟ دنیای ما در هزاره ی آینده چه شکلی به خود خواهد گرفت؟انسان خردمند به گونه ای جسورانه و همه جانبه و بحث انگیز هر آنچه را تاکنون گمان می کردیم در مورد انسان می دانیم به چالش می کشد: افکارمان، رفتارمان، اعمالمان، اقتدارمان ... و آینده مان را.
بریدۀ کتابهای مرتبط به انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر
نمایش همهلیستهای مرتبط به انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر
نمایش همهپستهای مرتبط به انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر
یادداشتها
1400/11/7
23
1400/10/27
9
1401/2/30
18
1401/6/31
12
1400/10/4
9
1400/8/24
10
1403/2/26
0
1403/5/6
6
1403/3/5
4
1403/11/1
هر چیزی که میخواد راجع به هخامنشی ها بگه، میگه هزاره اول پیش از میلاد. خیلی بامزست یعنی به عبارت دیگه ۵۰۰ سال خطای دقت داره موقعی که داره روایتشو بیان میکنه. شما وقتی میخوای بگی پول به وجود اومد باید بگی سال فلان اولین نمونه پول رو داریم دیگه، بقیه جاها هم همین کارو کرده جاهایی که به ایران مربوط نمیشه همین دقت رو خیلی روشن توی حرفاش میبینید. درباره ایران خیلی معلومه که یک آلرژی یا یک اختلال بینایی، در واقع کوربینی وجود داره که باعث میشه نتونه نگاه کنه بهش. نمونه های اینطوری زیاد داریم حالا در مورد ایران دارم میگم مثلا سمرقند معلومه که یک شهر ایرانیه، میگه سمرقند شهری در آسیای مرکزیه، آسیای مرکزی نداشتیم اون موقع. آسیای مرکزی یک مفهوم مدرن برای قرن نوزدهم به بعد برای دوره استعمار هست. سمرقند یک شهره از اول تا آخرش ایرانی بوده، الان هم فارسی زبانن همه ی مردمش و همشون ایرانی هستند با این همه بلایی که روس ها و استعمارگرها سرش در آوردن. قرن بیستم که بیشترین حجم کشتار دوران مدرن رو داریم ۵ درصد جمعیت به دست دیگران کشته شدند یعنی بین ۲ تا ۸ برابر دوران پیشا کشاورزی خشن تر بودند مردم بیشتر همدیگر رو میکشتن برای همون دوره ی جاندارهایی هستن که هراری میگه. یا مثلا یونانی ها و هندی ها مگه کم میکشتن؟ شما وداها رو بخونید که برای چهارچوب دینی هندی هاست همش درمورد کشتار داستیه ها، مردم بومی هند هست. منابع یونانی رو بخونید. این آدم به عنوان مورخ دیگه باید اینهارو خونده باشه و اونجا میدونید که کشتن اصلا ربطی به یکتا پرستی نداره، ربطی به دگم دینی نداره. دگم دینی بعدا توجیح میکنه جنایت رو. موقعی که شما نظام اخلاقی دارید موقعی که خیر و شر تفکیک میشن ناچار هستی توجیحش کنی و این بعد از زرتشت ضرورت پیدا میکنه و همون دستگاه فلسفی که خیر و شر رو تفکیک میکنه دستمایه ای رو هم فراهم میکنه که با همون وسیله با همون دوز و کلکی که از توش بیرون میتونیم بیاریم جنایت رو هم توجیه کنی یعنی اخلاق رو یه جورایی دور بزنی منتها این دید اصلا وجود نداره توی کتاب. بق
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1