بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

گردان قاطرچی ها

گردان قاطرچی ها

گردان قاطرچی ها

داود امیریان و 1 نفر دیگر
4.2
147 نفر |
52 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

363

خواهم خواند

53

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

میگن توی جهنم مار غاشیه چنان بلایی سر اهالی نامحترم اون جا می آره که ملت از دستش به عقرب های جرار پناه میبرند.ما هم داریم از دست سیاوش تبریزی به این سرنوشت شوم دچار میشیم! یک ذره بچه اس!اما کل گردان از دستش بیچاره و عاجز شدن.

پست‌های مرتبط به گردان قاطرچی ها

یادداشت‌های مرتبط به گردان قاطرچی ها

            من هیچ‌وقت نفهمیدم #کتاب_نوجوان یعنی چی...
کلاس دوم، سوم دبستان کتابهای #جبران_خلیل رو می‌خوندم و کلاس چهارم دبستان رمان #خرمگس رو خوندم. دوران راهنمایی دوران کتابهای #فهیمه_رحیمی بود و دوران دبیرستان دوران کتاب‌های #دکتر_شریعتی و #دکتر_مطهری و #جلال_آل_احمد
وقتی می‌گن یه کتاب برای نوجوان معرفی کن واقعا مغزم هنگ می‌کنه. بعضی کتابها به نظرم خیلی بچگانه میان و نمی‌دونم آیا یک نوجوان از اون خوشش میاد یا نه؟ یا بعضی‌ها شاید پیچیده به نظر بیان.
خیلی تعریف کتاب‌های #گردان_قاطرچی_ها و #کودکستان_آقا_مرسل رو شنیده بودم.
ولی وسط یک عالم کتاب نخونده کتاب نوجوان؟
اما از اونجایی که به قانون جذب اعتقاد شدیدی دارم این دوتا کتاب رو هدیه گرفتم.
کتاب اول از ماجرای یک پسر شر و شور به اسم سیاوش شروع میشه که کل گردان از دستش عاصی شدن و بیرونش کردن و حالا داره دنبال یک گردان جدید می‌گرده که سر و کارش میفته به گردان #ذوالجناح که همون گردان قاطرچی‌هاست. اونها قراره قاطرها رو آموزش بدن تا در یک عملیات آذوقه و مهمات به منطقه برسونن. 
در کتاب دوم همون سیاوش وارد یک گردان دیگه میشه. گردانی که مخصوص تجدیدی‌هاست و باید درس بخونن و حتما قبول بشن وگرنه اخراج می‌شن.
در هر دو کتاب دو عملیات نفس‌گیر هست. در کتاب اول عده‌ای مجروح میشن و تعدادی قاطر کشته میشن.
در کتاب دوم برخی شهید می‌شن. انگار که کتاب اول مخاطب نوجوانش رو برای اتفاقات تلخ‌تر آماده می‌کنه.
هر دو کتاب پر از ماجراهای مهیج و جالبه. طوری که من نتونستم کتابها رو تا پایان زمین بذارم.
بعضی جاها حتی به صدای بلند خندیدم.
و بعضی جاها به طرز شگفت‌انگیزی گریه کردم.
به نظرم این کتاب میتونه برای بچه‌های نه تا نود و نه ساله جذاب باشه.
ممنون از جناب #داوود_امیریان برای خلق این دوگانه و #انتشارات_کتابستان برای چاپ این دو کتاب.
          
ز.مزارعی

1401/02/04

            به نام خدا 
سلام
نقد کتاب:گردان قاطر چی ها
نویسنده : داوود امیریان
نقاط مثبت:
طنز پردازی نویسنده بسیار خوب بود.
تشبیه ها بسیار خوب بود.
کتاب بسیار خوب انسان را جذب می کرد. طوری که اگر من کتاب را بر میداشتم تا چند ورق بزنم نمی توانستم آن را رها کنم.
من اول فکر می کردم یوسف و سیاوش هم را می شناسند ولی این طور نبود ولی بالاخره با هم آشنا شدند.
آن قسمت که آقا ابراهیم داشت مسئولیت جدید یوسف را به او می گفت بسیار بسیار خنده دار و جالب بود.
نقاط منفی :
کمی اشتباه تایپی داشت مثل :سانش یعنی شانس.
من از بخش سرگین ها یا وقتی که یوسف در سرگین ها فرود آمد یا وقتی که رزمنده ها بیسکوییت های سرگینی را خوردند اصلا خوشم نیامد.
کلمات بد و نا مناسبی که در داستان بود را مناسب چنین داستان طنز پردازانه ای نمی دانستم.
متاسفانه من نفهمیدیم که دوران چه جنگی بود.


ودر آخر بعضی از دوستان گفتند که پایان کتاب را دوست نداشته این. البته من مثل آن دوستمون جلد دوم این کتاب را نخواندم ولی از پایان این داستان خوشم آمد.
و من درست نفهمیدم برای چه مش برزو و پسرش را دستگیر کردند.
ای کاش در کتاب لباس کردی را نیز توصیف می کردند چون من تا به حال چنین لباسی ندیده و یا اگر دیده به یاد ندارم.


کتاب بسیار جالب و طنز و طنز پردازانه ای بود.
تا کتاب بعدی خدا نگهدار.
          
Dorsa

1401/03/13

                کتاب خوبی بود و شروع جالبی داشت،

یک جاهایی فک کردم که داره درباره‌ی دو شخصیت جدا که به هم مربوط نیستن صحبت میکنه و انگار از موضوعی به موضوع دیگه‌ای می‌پَرید  (توی یکی از قسمت‌هاش درباره سیاوش صحبت می‌کرد و توی قسمت دیگه درباره‌ی یوسف)  ولی توی فصل ششم که اومد اون دوتا رو به هم مربوط کرد جالب بود.

اینکه به جبهه از زاویه‌ی طنز نگاه میکرد هم خوب بود.

در کل کتاب خوبی بود ولی از نظر من می‌تونست پایان بهتری داشته باشه،
ب نظرم پایانش سطحش نسبت به بقیه‌ی قسمت‌ها پائین‌تر بود و با بقیه‌ی کتاب خوب جور در نمی‌اومد!
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            به نام خدا 
سلام
نقد کتاب:گردان قاطر چی ها
نویسنده : ملیسا افشار 
نقاط مثبت:👇
طنز پردازی نویسنده بسیار خوب بود و این طنز ها کتاب را جالب کرد.
کتاب بسیار خوب انسان را جذب می کرد. طوری که اگر من کتاب را بر میداشتم تا چند ورق بزنم نمی توانستم آن را کنار بگذارم. 
من اول فکر می کردم یوسف و سیاوش هم را می شناسند ولی این طور نبود ولی بالاخره با هم آشنا شدند.
آن قسمت که آقا ابراهیم داشت مسئولیت جدید یوسف را به او می گفت بسیار بسیار خنده دار و جالب بود.
نقاط منفی :👇
کمی اشتباه تایپی داشت مثل :سانش یعنی شانس.
من از بخش سرگین ها یا وقتی که یوسف در سرگین ها فرود آمد یا وقتی که رزمنده ها بیسکوییت های سرگینی را خوردند اصلا خوشم نیامد.
کلمات بد و نا مناسبی که در داستان بود را مناسب چنین داستان طنز پردازانه ای نمی دانستم.
متاسفانه من نفهمیدیم که دوران چه جنگی بود.

ودر آخر بعضی از دوستان گفتند که پایان کتاب را دوست نداشته این. البته من مثل آن دوستمون جلد دوم این کتاب را نخواندم ولی از پایان این داستان خوشم آمد.
و من درست نفهمیدم برای چه مش برزو و پسرش را دستگیر کردند.
ای کاش در کتاب لباس کردی را نیز توصیف می کردند چون من تا به حال چنین لباسی ندیده و یا اگر دیده به یاد ندارم.🌹