بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سفر به سرزمین‌های غریب

سفر به سرزمین‌های غریب

سفر به سرزمین‌های غریب

سونیا نمر و 1 نفر دیگر
3.4
15 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

25

خواهم خواند

13

سفر به سرزمین‌های غریب یک فانتزی شرقی شبیه قصه‌های سندباد و علی‌باباست؛ کتابی که خوانندگانش را به سرزمین‌های ناشناخته‌ی‌ جهان عرب می‌برد. این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی اتصالات، مهم‌ترین جایزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان جهان عرب، شده و روح تازه‌ای را به ادبیات خیال‌پردازانه‌ی شرقی می‌دمد.

لیست‌های مرتبط به سفر به سرزمین‌های غریب

پست‌های مرتبط به سفر به سرزمین‌های غریب

یادداشت‌های مرتبط به سفر به سرزمین‌های غریب

کرم کتاب

1402/01/18

            کتاب روان و جذاب و خوش خوان هست‌. ماجرای دختری هست که از وطنش فلسطین سفر می کنه و سعی می کنه به دنبال ماجراجویی هایی که دوست داره بره. 
فضای کتاب، فضای شرقی هست و از این لحاظ جالب و جذابه. خوندش خیلی سریع پیش میره. اما ممکنه حس کنید روایت ها پیچیدگی لازم رو ندارند. این باعث میشه موقع خوندن از خودتون بپرسید‌ فلان اتفاق واقعا در قالب واقعیت شدنیه؟ یا با خودتون بگید آیا از کلیشه های رایج استفاده شده؟ اما بعد متوجه میشید کلیشه ای نیست اما پردازش داستان نیاز به خلاقیت و جزئیات بیشتری داشت.

همچنین بیشتر به عنوان ماجراجویی های سفر قمر (شخصیت اصلی کتاب) در زمان  قدیم بهش نگاه کنید. نه به عنوان یک سفر نامه. اطلاعات زیادی در مورد شهر ها درش نیست و عمدتا فقط به این اشاره میشه که وارد فلان شهر شد، اینقدر مدت درش موند و این اتفاقات افتاد. 

با این وجود خوندش لذت بخش هست. شبیه  گذروندن زمان در کتاب قصه های قدیمیه و حال و هوای لذت بخش خودش رو داره.

کتاب جز کتاب های نوجوان نشر اطراف هست اما برای مخاطب بزرگسال هم گریز خوبی از روزمرگی و محتواهای رایج هست‌.

اگر به عنوان یک والد  دارید این نظر رو می خونید، داستان از زبان یک شخص با فرهنگ عربی روایت میشه و  تم کشور های مسلمان رو در قصه می بینید. اما نمیشه متوجه شد شخصیت اصلی کتاب مسلمان  هست  یا خیر و این ممکنه گاهی سوال برای خواننده ایجاد کنه اما با توجه به اینکه مخاطب کتاب نوجوان هست، احتمالا توی این سن به درک تفاوت فرهنگ  کشور ها در رعایت ریزه کاری های اسلامی و کلا متفاوت بودن فضای قصه با واقعیت رسیدند.  به جز این، فکر نمی کنم کتاب دغدغه ی خاصی برای مخاطب جوان داشته باشه و کتاب مناسبی هست.
          
            چند سالی است که کتاب رمان و داستان نمی‌خرم. از دوستان امانت میگیرم، یا روی اپ های کتابخوانی میخوانم.

به سه دلیل:

۱) جا کم دارم.

۲) رمان و داستان از آن کتاب‌هایی است که معمولا بعد از یک بار خواندن دیگر به آن رجوع نمیکنم.

۳) گرونه آقا! گرووونه! و ترجیح می‌دهم پولش را صرف کتاب‌هایی کنم که می‌دانم دیرتر هم به آن رجوع میکنم. 

این دوستی را که در تصویر می‌بینید بعد از سالها خریدم چون فکر میکردم تافته جدا بافته است. به سه دلیل: 

۱) نویسنده‌اش یک زنِ عرب است ( ترکیب کمیاب در بین نویسنده‌ها!) 

۲) نشر محبوبم چاپش کرده (اطراف)
 
۳) رمان نوجوان بود با شخصیت اول زن، آن هم یک زن ماجراجو که به سرزمین‌های عربی سفر می‌کند. (زنِ عربِ ماجراجو، یک ترکیب کمیاب دیگر).

دوستش داشتم؟
راستش نه.

چرا؟
چون تقریبا هیچکدام از انتظاراتم را برآورده نکرد.

چه انتظاراتی؟

🔸از آنجایی که نشر اطراف سالهاست در حوزه‌ی روایت فعالیت تخصصی دارد، توقع داشتم رمانی را برای ترجمه انتخاب کند که روایت جان دار تری داشته باشد.

 داستان اما طرح مشخصی ندارد، گره ی خاصی هم ندارد. پر است از اتفاقات و فراز و فرودهای متعدد که هیچکدام عمق پیدا نمی‌کنند. از آن داستان‌های تقریبا پرکشش که خیلی زود از خاطر می‌روند.

🔸از آنجایی که شخصیت اول داستان یک دختر ماجراجو است، انتظار داشتم وقتی این دختر در موقعیت‌های ماجراجویانه ای که اغلب پسرانه یا مردانه تلقی می‌شوند قرار می‌گیرد، به مسائل خاصی که با آن درگیر می‌شود بیشتر پرداخته شود و مخاطب نوجوان درک عمیقتری نسبت به کلیشه‌ها و محدودیت‌های فرهنگی که در جوامع مختلف وجود دارد پیدا کند. اما نویسنده فرصت‌های خوبی که برای عمیقتر شدن درباره این موضوعات دارد را به راحتی هدر می‌دهد، و حتی از آن بخشی که  «قمر» مجبور می‌شود برای کار در کشتی لباس مردانه بپوشد، بدون ایجاد چالش خاصی در داستان، یا ایجاد سوال یا تلنگری در ذهن مخاطب، عبور می‌کند.

🔸نویسنده عرب است، قهرمانش هم به سرزمین‌های عربی زیادی سفر می‌کند. انتظار داشتم از منظر نگاه قمر، با حال و هوا و فرهنگ خیلی از سرزمین‌های عربی و تفاوتهایی که با هم دارند آشنا شویم. اما جز تغییر نام کشورها، تقریبا تفاوت دیگری در مکان‌ها نمی‌بینیم.

🔸توقع داشتم ترجمه‌ی خوبی داشته باشد، که انصافا ترجمه خیلی خوب بود و این انتظارم برآورده شد😁

🔹اگر کتاب را خوانده‌اید و دوستش داشته‌اید، خوشحال میشوم نظرتان را در موردش بدانم. 

          
            معرفی یکی از دوستان باعث شد برم سراغ این کتاب و وقتی دیدم نویسنده یه زن فلسطینیه و کتاب در مورد ماجراجویی‌ها و سفرهای یه دختر عربه مشتاق شدم بخونمش. 
قبلا  هم گفتم که خیلی دوست دارم داستان‌هایی از ملل مختلف جهان بخونم و به نظرم اومد این کتاب گزینهٔ خوبی برای گشت و گذار تو فضای ملت‌های عرب باشه. 

اوایل کتاب بد نبود، هر چند که خیلی جذاب هم نبود. همینطور که گذشت بی‌مزه‌تر و بی‌مزه‌تر شد، مخصوصا با شروع مسافرت‌های دختر ماجراجوی قصه، یعنی قمر. 
کلا انگار هیچ طرح داستان مشخصی وجود نداشت و صرفا یه سری اتفاق بودن که پشت هم رخ می‌دادن و هیچ گره خاصی وجود نداشت. واقعا دیگه حس ادامه دادنش رو نداشتم و اگر تشویق دوستان نبود رهاش می‌کردم. 

از حدود ۳۰-۴۰ درصد داستان یه مقدار جذاب‌تر شد و در نهایت ماجرایی پیش اومد که واقعا دلم می‌خواست بدونم تهش چی میشه و سر همین این ۶۰ درصد رو تو زمانی به مراتب کمتر از اون ۴۰ درصد اولیه خوندم. 

قابل حدس زدن هست که وقتی قصه در مورد یه دختر ماجراجو باشه با بحث محدودیت‌های مختلف پیش پای جنس مونث طرف باشیم. کتاب کلا اون اولا نگاه‌های سنتی به زن رو با مطرح کردن یه جامعهٔ به شدت بسته و عقب‌افتاده نقد می‌کنه، مثلا حجاب داشتن زن‌ها هم یکی از همین نگاه‌های سنتیه. 
ولی خب بقیهٔ جامعه‌شون (که شامل کشورهای متعدد و متنوع می‌شد) خیلی با این روستا فرق داشتن. تا جایی که یادمه فقط یه گزینه بود که می‌تونم بگم محدودیت توچشمی محسوب می‌شد و در مجموع نسبت به یه سری کتاب‌های دیگه‌ای که خوندم وضع خانم‌ها اونقدرا هم تو این کتاب بد نبود :)

در نهایت اینکه انتظار داشتم کتابش یه مقدار عربی‌تر باشه... نمی‌دونم... شاید نزدیکی فکر و زندگی ما به فرهنگ عربی باعث شد من به نشانه‌های این فرهنگ تو کتاب درست توجه نکنم ولی کلا این کتاب غیر از اسامی و مکان‌ها اونقدرا حس فرهنگ عربی بهم نمی‌داد... 

تو معرفی نشر اطراف برای این کتاب این جمله رو نوشته: «سفر به سرزمین‌های غریب یک فانتزی شرقی شبیه قصه‌های سندباد و علی‌باباست»
به نظرم این اصلا معرفی درستی نیست. تو این داستان حتی یه عنصر فانتزی هم وجود نداره و تمام اتفاقات کاملا رئال و واقعی هستن، برخلاف قصه‌های سندباد و علی‌بابا... نمی‌دونم چرا اینقدر بین ما ایرانی‌ها این واژهٔ فانتزی اشتباه استفاده می‌شه 🙄

کلا هم اون چیزی که من خیلی دوست دارم خوندن از افسانه‌های ملت‌های عربه، دلم یه کتابی می‌خواد که این افسانه‌ها رو در قالب یه داستان قوی آورده باشه، یه چیزی تو مایه‌های مجموعهٔ شب زمستانی که افسانه‌های روسی رو هنرمندانه با اتفاقات واقعی تاریخی مخلوط کرده بود... اگه کسی همچین کتابی می‌شناسه بگه!
          
            

کتاب را در فیدیبو جستجو کردم .چند بار .بدون اینکه کتاب را بخرم. طرح جلد کتاب هیچ جذابیتی برایم نداشت.فونت نگارش نام کتاب و گرافیک کار،ناخوانا و زشت به نظر می رسید.
به نظر می آمد جز آن دسته کتاب‌هایی است که سالها پیش برای نوجوانان چاپ شده و حالا دارم یک نسخه زیر خاکی آن را می بینم.ولی خبری از نسخه جدید نبود.

این کتاب همین اواخر توسط نشر اطراف چاپ شده است.سعی کردم به ناشر اعتماد کنم و با پیش زمینه ذهنی خوب کتاب را شروع کردم.

داستان،داستانی قصه گو است و به مخاطب می فهماند شبیه داستان سندباد یا هزار و یک شب در گوشه مبل بخزد و غرق عجایب دنیای قدیم شود.
حدود بیست درصد ابتدای کتاب به شرح روستایی عجیب می پردازد و سپس شخصیت وارد غصه می شود.
از همینجا کشش داستانی کم می شود.مخاطب متصور است با شروع سفرهای شخصیت تعلیق و جذابیت روایت بالا رود ولی هیچ کدام از وقایعی متعددی که پیرنگ داستان را شکل می دهند ،مخاطب را راضی نمی کند.
اتفاقات خارق العاده نیست در صورتی که سبک قصه گویی کتاب او را متوقع کرده است که هیجان بیشتری طلب کند.
تدریجا شباهت وقایع سبب کسالت خواننده می شود. شخصیت مدام در حال جا به جایی است.
نویسنده وارد جزئیات نمی شود.داستان یک خاطره گویی کلی است.و اشخاص به شکل داستان پردازی های امروزی،شخصیت خاصی برای معرفی ندارند.

بگذارید با ادبیات داستانی ایراد کار را بگویم.
پیرنگ با وقایع متعدد و کم عمق گسترده شده است در صورتی که نویسنده می توانست با تعداد وقایع کمتر ولی عمیق تر،جذاب تر و با جزئیات بیشتر خود را نجات دهد.

نکته جدیدی که در این کتاب چشم گیر است توجه به جنس زن و دختر در خلال داستان ماجراجویانه است.این سبک داستانها بیشتر پسرانه است و کنش های قهرمانانه  در جنس پسران دیده می شود.دختران عموما  در پشت شخصیت مرد ایستاده اند یا منفعل هستند اما در این داستان این‌گونه نیست.
دختر جسارت می کند حرکت می کند از هوش خود برای مشکلاتش استفاده می کند و اگر در جایی به جنسیت او توجه شود به خاطر دانایی اوست و بر وجوه زنانه اش تاکید نمی شود.این نوع نگاه که ارزش های دیگری را در دختران مورد توجه قرار می دهد بسیار ارزنده است و جز ارزش های این کتاب است

کتاب مناسب نوجوان ۱۲ تا ۱۸ سال است.


#سفر
#ماجراجویی
#دریانوردی
#داستان_قصه_گو
#خاورمیانه
#شمال_آفریقا
#هند
#جنوب_اسپانیا