یادداشت عطیه میرزاامیری

سفر به سرزمین‌های غریب
        کتاب ریتم تندی داشت. خیلی زود از فضایی وارد فضای دیگر می‌شد و حالت تعلیق برای خواننده ماندگار نبود. از طرفی یک سری تعلیقات برای خواننده قابل پیش‌بینی هم بود. اما نمی‌دانم چرا روایت‌ها کشش داشت. شاید به این دلیل که شخصیت قهرمان این کتاب دختری بود که زندگی را با تمام جوانبش به خواننده نشان می‌داد. از خوشی گرفته تا سختی‌ها. ماجراجویی برای قمر داستان صرفا هیجان مثبت نبود. گاهی در خلال همین ماجراجویی‌ها چنان شکسته و فرسوده می‌شد که خواننده همزمان با او می‌ترسید و می‌خواست از مهلکه جان سالم به در ببرد.
کتاب در عین خوب بودن، روایت نابی نداشت. روایتی که هرچند دست چندم و قدیمی بود اما جذابیت هم داشت.
      
2

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.