یادداشت‌های زهرا راکیان (20)

سینوهه: پزشک فرعون
          یک روز یکی می گوید که من چون فرزند خدایان هستم ، برتر از دیگران می باشم و روز دیگر می گویند که ما چون زر و سیم داریم ، برتر از دیگران هستیم
و یک روز دسته ای پیدا می شوند و می گویند که ما چون در بزرگ ترین مدرسه مصر _دار الحیات_ تحصیل کرده ایم و دانشمند هستیم ، برتر از دیگران به شمار می آییم .
ولی منظور تمام کسانی که تا پایان جهان به مناسبت داشتن اصالت خانوادگی یا بلندی ریش یا داشتن تحصیلات عالی خود را برتر از دیگران می دانند ، این است که بر فرق سایرین بکوبند و پشت آنها را با چوب زخم کنند و آنها را مثل چهارپایان وادارند که برایشان به کار مشغول شوند و نتیجه ی کار آنها را به رایگان در ازای یک لقمه نان و یک پیمانه آبجو از دستشان بگیرند .
انسان را باید از روی قلب او مورد قضاوت قرار داد و اگر می‌خواهید بدانید چرا افراد با هم مساوی هستند و یکی بر دیگری مزیت ندارد، آنها را در موقع بدبختی و بخصوص نا‌خوشی و رنج مورد قضاوت قرار دهید تا بدانید که همه یک‌جور می‌نالند و اشکی که از تمام چشم ها بیرون می‌‌آید، از یک جنس، یعنی آب شور است‌؛ 
کسانی که حرف مرا می شنیدند، قاه قاه می‌خندیدند و می‌گفتند: سینوهه بدون تردید تو دیوانه هستی...!
        

0