یادداشت‌های تندیس اسدآبادی (23)

        از اولی که داستان شروع میشه یه رازی رو شخصیت داستان پنهان میکنه.کتاب جذابیت نداره و خیلی معمولیه نویسنده هاش سعی میکنن با نگفتن اون راز خواننده رو برای خواندن ادامه ی داستان ترغیب کنن.کلی داستان و رمان این مدلی هست. کاملا کلیشه ای با جمله های تکراری که بعدا اصلا یادم نمیمونه خوندمش.
یه چند وقت هست تمرکز و حوصله ی خوندن
کتابای عمیقو ندارم دلم یه داستان سرگرم کننده میخواست ،سرگرم کننده نبود😅 خسته‌کننده بود.
اون قسمتای که سوم شخص داره نحوه ی اشناییش با ریچارد رو میگه دوس ندارم.
اون قسمتایی که اول شخص یعنی نلی داره بعد از جداییشو تعریف میکنه بهتره.


      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3