یادداشتهای سید هادی میرمهدی (74) سید هادی میرمهدی 1403/10/3 راز شهر تشنه ها (سفرنامه کربلا) سیدمحمد سادات اخوی 0.0 1 بی هدف ترین سفرنامه تعجب از سورهمهر که این چنین کتابی را به چاپ رسانده است. نخونیدش 0 6 سید هادی میرمهدی 1403/9/24 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 259 جزء آخرین آثاری بود که تالستوی ، این قهرمانها نویسندگی روس نوشت. بی ارزشی دنیا ، طمع ، سبک زندگی، پوچی شاید جزء کلید واژه هایی باشند که در متن گسترش دارند ایوان ایلیچ یکی از قضات مهم و برجسته در روسیه بود که بیماری زود هنگام که منجر به مرگ او در ۴۵ سالگیاش شد همان زمانی که تازه ورود در مرحله مهم بازدهی برای هر فرد رقم میخورد. ایوان اما خیلی زود از این مرحله واماند به گونهای که حتی همسرش نیز برایش ارزشی قائل نبود و در عمل طوری وانمود میکرد که بهتر است او نباشد. داستان در اوج فن نویسندگی نوشته شده است . مترجم نیز به خوبی توانسته متن را از آب در بیاورد. جناب آتش برآب بعد از اتمام داستان دو ترجمه خوب و قوی تالستوی از دو شعر ویکتور هوگو را هم ضمیمه کرده که در واقع به نوعی پیوند محکم با داستان مرگ ایوان ایلیچ نیز دارد. 0 7 سید هادی میرمهدی 1403/9/20 جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان رضا امیرخانی 4.3 82 سفرنامه از موضوعات به شدت مورد علاقه من و به قلم امیرخانی اما محبوبتر... سفر به دیار کهن همسایه کشور پهناور ،اما مظلوم و آسیب دیده با فرهنگ و تمدنی به وسعت ایران عزیز خودمون یعنی افغانستان هرات،بلخ،قندهار،کابل و و و از کلید واژه های شهری این سفرنامه شجاعت و شهامت رضا امیرخانی در سفر به این کشور با توجه به مختصات سیاسی آن دوران (1388) جالب توجه بود نکته جالب در نوشته هایش اینکه موقعیت های ترس،استرس ،وحشت و هیجانی از کتاب را طوری به تصویر کشیده که در لحظه مو به تن خواننده سیخ شده و هر آن منتظر عبور از این لحظات سخت و وحشتناک مطالعه است... نمونه اش را در #ارمیا وقتی که در جنگلهای شمال بود و با یک گراز مواجه شد را خوانده بودم... قلمش مانا اگر علاقه به این موضوع هم ندارید این کتاب را صرفا به خاطر قلم توانای نویسنده توصیه میکنم. 0 5 سید هادی میرمهدی 1403/9/20 پناهجویان در گذر تاریخ: در جستجوی امنیت گری وینر 4.0 1 برخی بر این باورند: از زمانی که آدم ابوالبشر از میوه درخت ممنوعه تناول نمود ،از بهشت رانده شد و همین امر آغاز مهاجرت و بی خانمانی بشر را پدید آورد!!! آیا چینش این دو قضیه و چنین استنتاجی منطقی است؟ اگر جواب مثبت پس چرا میلیاردها آدم روی کره زمین بدون استرس در وطن خود می زیند؟ چرا این مقوله شامل قشر خاص از مللی خاص شده است؟ چنین به نظر می رسد که سیاسی کاری در فضای ابر قدرت بودن و نزاع قدرتهای جهان این موضوع را به چالش کشانده... هرگز تصور نشود که دچار توهم توطئه شده ایم... می پرسید چرا؟ خب این کتاب مختصر و مفید را مطالعه کنید،تا گوشه ای از جنایات قدرتهای غرب و شرق عالم را بشناسید و بفهمید که ظلمی در حق بسیاری از مستضعفین عالم شده است. #نشر_ققنوس این افتخار را به نام خود ثبت کرده که کتاب هایی را همچون یک ساندویچ چاپ و منتشر نموده و شما در یک تایم مطالعاتی مختصر کلی مطلب در خصوص موضوع مورد نظر یاد میگیرد. تشکر از ققنوس 0 4 سید هادی میرمهدی 1403/9/20 هفت کشور سیدمحمدعلی جمالزاده 4.0 1 "زندانی گفت: -وقتی از برکت التفات های مدیر،آدم کاملا سر به راهی شدم بنای کار کردن را گذاشتم. از کار کردن خیلی خوشم می آید چون دیگر برای فکر و خیال فرصت و مجالی باقی نمی ماند" معروفه که میگن طرف همه فن حریفه یا آچار فرانسه ست... این صفت در حق مرحوم جمالزاده به راستی صادق است. در نویسندگی،داستان سرایی که به پدر داستان فارسی معروف شده،حالا این هم در فضای ترجمه که اثری فاخر از خود به یادگار گذاشته است. چند اثر را به صورت ترجمه آزاد ترجمه کرده است که هر کدوم منحصر به فرد هستند. این کتاب در واقع ترجمه چند اثر فاخر ادبی جهانی است از نویسندگان مشهور دنیا مثل آنتوان چخوف،الفونس دوده،برناردن دوسن پی یر،و ... می باشد که جمالزاده ترجمه کرده است. گاهی برخی ترجمه ها به ادعای نویسنده برای بار اول بوده که به فارسی صورت گرفته است. 0 4 سید هادی میرمهدی 1403/9/20 کهنه و نو سیدمحمدعلی جمالزاده 3.9 1 برشی از کتاب مولانا-(چمباتمه مشغول خوردن خربزه و شیرینی و آشامیدن چای می باشد)-از همه شما راستی راستی ممنونم.هرچه فکر می کنم می بینم کاری نکرده ام که مستحق این همه لطف و محبت برادران عزیز خودم باشد.تکلیف شرعی و وظیفه وجدانی هر آدم مسلمانی است که نگذارد به برادرانش ظلم بشود.مگر نمی دانید که در کیش و آئین ما مجاهد فی سبیل الله با شهدا در یک ردیف آمده است.تا میتوانید زیر بار ظلم نروید و راضی نشوید به کسی ظلم بشود... نکته برداری: شنیدید میگن طرف یه سر و گردن از بقیه بالاتره... بنده به جد و حقیقت این عبارت رو در وصف مرحوم سید محمد علی جمالزاده صادق میدونم. واقعا در بیان،تخیل،قلم،توصیف و ... بی نظیره از کتابهایی بود که وصف خاصی ازش نشنیده بودم ولی با کمال میل تا آخرین صفحه مطالعه کردم و سرتاسر لذت بخش و طنز آمیز بود. توضیحی نسبت به برش: این برش، بخشی از نمایشنامه باج سبیل بود که ملا(آخوند) بعد از یه گرد و خاک حسابی با یه میرپنج تندخو و خشن که خربزه فروشی را به باد جسارت گرفت و سیلی به گوشش زد به مردمی که برای تشکر از اون هدایایی عطا نمودند،بیان کرد بقیه اش بماند وقتی که خودتون کتاب رو مطالعه کردید... 0 3 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 سفر محمود دولت آبادی 3.7 1 #برشی_از_کتاب "مشیر بی جواب ماند، مختار گفت: لنج!میدونی چیه؟ تو آبای کویت لنج را بستن به مسلسل .خیال کرده بودن اسلحه ای چیزی قاچاق می کنه.لنج مثل الک سوراخ شد و ما مثل گندم ریختیم تو آب. هفتاد نفر چندتایی با گلوله مردن، بیست تایی تو آب غرق شدن، بقیه هم رو آب موندن تا کمک رسید. اما کوسه چندتا دست و پا را قلم کر و برد. یکی من، یکی یه سیاه، یه بحرینی، سه تا عرب مکه ای، یه جهود، دوتا سیک. یکی از سیکاس از کمر نصف شده بود. تو مریض خونه وقتی چشام را واز کردم دیدم یه پام نیست. بعدشم این دو تا چوب را دادن زیر بغلم و گفتن برو در خونه ات... انگار خواب دیده بودم." آخرین جلد از مجموعه کارنامه سپنج محمود دولت آبادی را خوندم و دیشب تموم شد. جالب بود میشد به نوعی یک روح کلی را در کل این مجموعه داستان حاکم دونست. اینکه از جای جای ایران داستان داشت و متعصب بر منطقه خاصی نبود(گرچه ارادت و علاقه ویژه محمود دولت آبادی به شرق ایران خصوصا خراسان را به عینه میتوان دریافت) اینکه پر تلاشی افراد را در شهر و روستای ایران به تصویر کشیده اینکه در آن برهه از زمان مردم بسیار ستمکش بودند این داستان هم که من تقریبا بر اساس تاریخ اتمام کتابهای مجموعه دسته بندی کرده بودم و حدودا به ترتیب نگارش زمانی مطالعه کردم، آخرین داستان این مجموعا بود مختار که در اول داستان به خاطر بحث و جدال با اوستا کار خود از کارگاه او بیرون رفت(یا بگیم اخراج شد) برای کار تصمیم گرفت که به کویت سفر کند بعد از حدود ۵ ماه خبر غرق شدنش داده شد و همسرش خاتون به تلاطمی افتاده بود تا سایه سری بیابد و او را پشتی خود قرار دهد این بود که مرحب به داستان ورود میکنه ..... بقیه اش را باید خودتون مطالعه کنید تا لذت ببرید🥰😇 این برش که قرار دادم مربوط به آخرای داستان هست... اولین مجموعه ای بود که از دولت آبادی خوندم ولی هر کدوم یک شیرینی و جذابیت خاصی را با خود داشت 0 1 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 از خم چمبر محمود دولت آبادی 3.8 3 بریده ای از متن... آه...آدمیزاد گاهی چقدر نفرت انگیز می شود!خودش را می گزد.اما این،جراحتش را بیشتر می کند.این،وجودش را بیشتر به زهر انباشته می کند.در هم میپیچاندش.خوی کژدم را پیدا میکند.می ترسد و می گزد.می گزد و می گزد.آدم اما نمی تواند زیر خاک بخزد.در خاک فرو برود.بیرون است.همین بیشتر می آزاردش. چشم در چشم دیگران چشم در چشم خود... ص 67 باز هم داستانی از روستا چقدر صفا،صمیمت موج می زند روستایی اما مطالبه گر حق خود است... بابتش با همه درگیر می شود و گاه مثل طاهر کاری خطرناک می کند جوری که یک ایل را در گیر خود می کند... ازدواج در سن پایین دختران،ازدواج اجباری،عدم تفاهم در زندگی،تلاش و کوشش بسیار،خیانت اجنبی،همکاری افراد خودی با اجنبی در ارتکاب جرم و خیانت و... از جمله مواردی بودند که همواره کف داستان در جریان بودند... 0 2 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 دیدار بلوچ محمود دولت آبادی 3.9 5 باز دولت آبادی.... کارنامه سپنج کار خودش رو کرد... بخشی از متن برمی خیزم و از بقال مهمان نواز خداحافظی می کنم.او شب را به خانه اش میخواندم،تعارف می کند،من قدردانی می کنم و می گذرم.من غریبم؛ غروب است و غربت مرا در خود می گیرد. _آهای زبان گنجشک،آهای زبان گنجشک! مردی مسافر از خطه خراسان و شهرستان سبزوار که ایامی چند در سیستان و بلوچستان سر می کند. یاد سفر تبلیغی خودم به آن منطقه افتادم. بر عکس تصوراتی که امثال #ریگی و ... از آن منطقه نشان داده اند .مردمانی ساده،بی آلایش،رنجور،بی امکانات و در سختی های بسیار زندگی می کنند. اما خب توصیف #دولت_آبادی به گونه ایست که از اقوام و شهرهای مختلف در آنجا ساکن هستند. به دلیل منطقه آزاد و یا قاچاق و ... دلنوشت:اولین باری که دولت آبادی توسط قلمش برایم دلخوری ایجاد کرد در همین داستان بود که بحث های مذهبی را کمی دور از انصاف مطرح کرد البته که تالیف قلوب از مسائل هامه هست ولی نباید افراط و تفریطی صورت پذیرد...بماند برای اهلش! 0 1 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 عقیل عقیل محمود دولت آبادی 3.9 5 ...دردمندی خود را به طلب رحمت،نمی خواست برای دیگران بازگوید.نمی خواست به رخ بکشد.حالا که آمده،حالا که در او خانه کرده،حالا که قلبش خزیده،دیگر از او است. جزیی از او است.خود او است. او خود،به تمامی رنج است.پس رنج را دوست می دارد.چنین است که فاسد فساد را،زاهد زهد را،کاری کار را،عالم علم را،و رنجور رنج را دوست می دارد. از این رو که در هر کدام از اینها،دو چیز یک چیز میشوند. یکانه می شوند،وحدت دست می دهد.فاعل فعل میشود...ص 50 این تبیین محمود را در فضای طلبگی خودمون داریم و مثال می زنیم که علي(علیه السلام)عدل یعنی اینقدر شدت عدالت امیرالمومنین بالا بود که عینیت وصف عدل در حضرتش متبلور است... کتابی بود شبیه دیگر کتابهای از #کارنامه_سپنج از خطه خراسان رضوی شهرستان خواف ملت زلزله زده و رنجور این بار بحث انتظار را با قلمش به رخ کشید... 0 1 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 با شبیرو محمود دولت آبادی 4.0 3 چه رمزی در این هست که بعضی لحظه ها شخص می تواند موقعیتها و پیشامدهایی را که در آینده زود اتفاق خواهد افتاد حدس بزند، و در این موقعیت پایش را درست همان جا می گذارد که باید بگذارد، و رفتاری را در پیش می گیرد که انگار از صد سال پیش برایش تعیین شده است.پخته و جا افتاده. این باید قسمتی از یک قانون باشد. #باشبیرو این بار داستانی از محمود دولت آبادی اما خارج از فضا و خطه ای که بدان علقه دارد و از آنجا برایمان میگوید... جنوب،بندر،#خلیج_فارس آری #خلیج_همیشگی_فارس با مردمانی خونگرم ،مهربان و با صفا اما باز هم در خفقان سیاسی دوران #پهلوی منحوس این بار فضای داستان از اسامی آکنده است که بوی جنوب میدهد حله،جاسم،عبید،ناخدا زبیر و .... 0 2 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 آوسنه بابا سبحان محمود دولت آبادی 4.0 4 باز هم دولت آبادی این بار آوسنه بابا سبحان! مسیب به راه رسید، پاهایش را از هم باز گذاشت ،رو به مردمی که به نظاره اش ایستاده بودند ایستاد و با صدایی که انگار خروسک گرفته بود شروع به خواندن نوحه حضرت قاسم کرد.می خواند،سینه می زد و کف می ریخت.سر تا پایش خاکستر بود و خاک.... بابا سبحان رسید.بیلش را پای دیوار قهوه خانه انداخت و به طرف مسیب رفت تا بگیردش.... یک افسانه و داستان بلند که گزارشگری از وضعیت جامعه محلی خراسان در دهه 40 میکند ارباب و رعیت،پر تلاشی مردم،زحمتکشی بسیار، نان حلال و ... از طرفی هم برخی از آداب و اخلاق های ناپسند ارباب و بدتر از همه اینکه زمین به یک زن ارث رسیده باشد ... به قول عنوان یک فیلم سینمایی همیشه پای یک زن در میان است خودخواهی،طمع،هوس ،و... که منجر به قتل جوانی زحمتکش و روستایی میشود که خود هم در آن زمین سهامدار است گرچه داستان بود ولی ... عجب از جهل ما مردم..... 0 1 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 بیابانی و هجرت محمود دولت آبادی 3.9 3 بخشی از کتاب:...اما همینی که به این قبیله پیله کردی گناه کردی.انگار دندون پیغمبر را شکستی.اون وقت دیگه هرچه دیدی از چشم خودت دیدی .هرجا دستشون برسه می زننت.هم و غمشون اینه که یه جوری اره ت کنن.چون این آدما حیثیتشون راه نمیده نفس کشیدن آدمی را که به اشون بی حرمتی کرده تحمل کنن. دیگه سایه شم با تیر می زنن. تازه،هیچ نفرشون هم تک نفر نیست.هر آدمشون یه فوجه.حکم زنجیر انوشیروان را دارن.دست به حلقه اولش بزنی صدای حلقه آخرش در اومده.اون وقت تو چی هستی؟ یه قارچ آدم که با یه آسمون قرنبه دنیا اومدی و با یه رگبارم از دنیا میری.بدتر از من لحافت آسمونه و فرشت زمین تو جلو آدمی مثل اون یه ملخی.ها بهت کنه کباب شدی حالا منکری؟ برو تا یقینت بشه.... دو داستان غم انگیز سالار سلیمان و ذورالفقار که هر دو در زندگی رعیتی خودشون با شکست مواجه میشن و زمونه بدجوری روی سرشون خراب میشه... باز هم مثل همیشه قلم محمود جذاب،شیوا و دوست داشتنی الحق و الانصاف دولت آبادی یکی از بهترین قلم های ادبیات معاصر رو داره... توصیفات از طبیعت،احوال افراد،دور و بر جامعه همش انسان رو جذب خودش میکنه. 0 1 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 گلدسته و سایهها محمود دولت آبادی 3.7 3 سکوت طولی نکشید.مرد خاکستر چپقش را دور ریخت و رو به نایب گفت: _میگم حاج آقا حقیقتا هم هر کی گفته تهران مثل شکمبه گاو میمونه راست گفته.معلومه که آدم عاقلی بوده،چیزی حالی اش می شده و گفته.بی خودی یه حرفی رو نزده.حقیقتا شهر خیلی گشاد و فراخ و ماشاءالله پر درد سریه.هزار ماشاءالله.........ص 83 دو داستان یکی از متولی امامزاده ای در روستا که به تازگی به این سمت رسید و ... دیگری هم ماجرای نایب،اکبر،مرد زابلی و طفل خردسال ... گزیده کتاب رو آوردم چون هنوز و صد البته به نحو شدیدتر #تهران امروز همین توصیفی رو داره که 55 سال پیش دولت آبادی اونو این طوری به تصویر کشیده... #شهر_هزار_ملت سبک ادبی روان و سلیس نویسنده خواننده رو به خودش جذب میکنه خصوص این کتاب مواردی رو داره که نقد آن کارساز میتونه باشه بعد از همراهی طفل با نایب که اعتراض مرد زابلی به اکبر را همراه داشت در ص 105 اکبر از خودخواهی خودش در شیوه تفکر و عقیده میگه که در گزاره های دینی مخالف این سبک بیان شده(اگر میتونستم جلو همه منحرف های دنیا رو بگیرم و نمی گرفتم مقصر بودم.اما جلو این یکی رو گرفتن چه دردی رو دوا می کنه؟) 0 1 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 ادبار و آینه محمود دولت آبادی 3.7 6 در دنیا تنها یک چیز را _در صورتی که صاحبش آن را شناخته و به اهمیتش آگاه باشد_نمی توان ربود و یا به نحوی غارتش کرد.آن اندیشه است.زیرا اندیشه بدون اراده انسانی در خارج از وجود صاحبش نمی تواند باشد.اندیشگری را نیز نمی توان گناه شمرد و خنثی کرد.کریم نیز در پناه همین قانون به درونش پناه می برد،درونی که انباری از نارضایی شده بود.... ترسیم فضای جامعه ایران در دهه 40 و 50 کاری بود که از این نویسنده توانا ماندگار شد... علقه ای عجیب به بیرجند و منطقه خراسان داره... 0 0 سید هادی میرمهدی 1403/9/19 گاواربان محمود دولت آبادی 3.8 5 ... و گفت خیال دارد کاری کند که اجباری ها دستشان به بال یکی از بچه های قلعه هم نرسد... و گفت که غصه اش را نخورد،چون که آدم اگر پیش از بلا شروع به غصه خوردن کند بلا زودتر اورا از پا می اندازد... حاشیه: گاواربان ،ایده ای سیاسی اجتماعی که در سال 48 تو سط دولت آبادی نگاشته شد... دردی بود که جامعه ایران زمان از آن رنج می برد، سخت کوشی کمی امکانات قناعت کم حرفی از ویژگی های اهالی قلعه ... اما با ورود اجباری ها ، علی رغم فرهنگ سازی اما همانند دیگر ممالک با خشونت،تندی،عصبیت و توحش دنبال استثمار جامعه خود بود... توصیف زمانه در نگارش محمود ظریف و زیبا بود پ ن:متنی که از کتاب گزارش شد را اقتباسی از کلام اهل بیت علیهم السلام (البلاء موکل بالمنطق) دانستم... به همین جهت انتخابش نمودم... 0 0 سید هادی میرمهدی 1403/9/18 از عشقاباد تا عشق آباد جلد 2 منصور انوری 5.0 1 🕋🕌 توفیقی حاصل شد تا این کتاب خواندنی را مطالعه کنم. گونه معرفی این بار کمی تفاوت داره... چون خود کتاب را متفاوت دونستم... 🔹️غرض نهایی: تبیین مفهوم "توسل" به عنوان یکی از مسلمات اندیشه اعتقادی شیعیاسلامی 🔸️غرض متوسط: گزارشگری گوشه ای از تاریخ ایران عزیز پس از رخداد ۱۵ خرداد و اعتراضات مردم ایران در خصوص ظلم و استبداد عصری و همچنین نگاهی به جریان حمله ارتش سرخ (سیاه)شوروی به ایران 🔹️غرض ابتدایی :قلم زنی ادبی نویسنده در پیشروی داستان توضیح: واقعا باید به جناب استاد انوری عزیز دست مریزاد گفت که این چنین هنرمندانه ،ماجرایی که کمتر از یک شبانه روز اتفاق افتاده است، در بیش از ۱۰۰۰ صفحه قلم فرسایی نموده اند. چقدر زیبا میتوان یک ایدئولوژی مذهبی را در قالب یک داستان به تصویر کشید که دائما همراه با وقایع پر مخاطره باشد... از اول کتاب شما در اوج بودن داستان را تجربه خواهید نمود... و این اوج گرچه شدت و ضعف دارد اما مانایی آن را با تمام وجود لمس میکنید... پرده های مختلف داستان (ایلیاتی ها، سرهنگ واسیلی روسی و خانواده اش در شوروی، گروهبان تقی اوف در ترکمنستان، پاسگاه مرزی باجگیران، ستوان گرگیج و همراهانش، مرور خاطرات ذهنی استوار اسدی و و و ) چنان تلاطمی در ذهن شما بوجود می آورد تا کتاب را به پایان نرسانید آن را زمین نخواهید گذاشت... پانوشت: به عنوان یک اثر هنری ادبی که در کنار سایر کارهای روز مره شما قرار میگرد وقتی اختصاص داده و مطالعه شود... 🔆 اگر فیلنامه شود و توسط کارگردانان خوبی همچون #مجید_مجیدی یا #ابراهیم_حاتمی_کیا و امثال این بزرگواران به اکران سینمایی برسد از آثار ماندگار سینمای ایران خواهد شد... 0 0 سید هادی میرمهدی 1403/9/18 منازعه فلسطین و اسرائیل تمرا اور 3.2 5 برگی از تاریخ که در برخی مسائل هنوز هم در هاله ای از ابهام است... بیانیه بالفور وزارت امور خارجه 2 نوامبر 1917 لرد روتشیلد عزیز، بسیار خوشوقتم به نمایندگی از دولت اعلیحضرت همدلی خود را با خواسته ها و آمال یهودیان صهیونیست که به هیئت وزیران تقدیم و با آن موافقت شده ابلاغ نمایم. دولت اعلیحضرت تشکیل وطن ملی برای ملت یهود در فلسطین را با علاقه دنبال می کند و برای فراهم کردن امکان برپایی آن تمام تلاشش را خواهد کرد.اما باید به روشنی دانست که هرگز نباید کاری بر خلاف و به زیان حقوق شهروندی و دینی گروههای غیر یهودی ساکن فلسطین ،یا حقوق و موقعیت سیاسی یهودیان در دیگر کشورها انجام شود. سپاسگزار خواهم بود اگر این بیانیه را به استحضار اتحادیه صهیونیسم برسانید. این بیانیه آرتور بالفور وزیر خارجه بریتانیا بود که خطاب به مقامات یهودی برای ایجاد کشور جعلی اسرائیل صادر شد... دو دلیلی که می توان در نتیجه مطالعه این کتاب در ایجاد این نزاع طولانی مدت در کشور فلسطین میان یهودیان و مسلمانان به دست آورد 1 ضعف و رو به افول بودن امپراطوری عثمانی 2 خود شیرینی انگلیس حرفهای بسیاری نهفته و در این کتاب گفته شده و همچنین نگفته شده است. (لتجدن أشد الناس عداوة للذين آمنوا اليهود...) 0 0 سید هادی میرمهدی 1403/9/18 سفرنامه ناصرخسرو ناصرخسرو قبادیانی 4.0 1 وقتی یک پروژه، به اصطلاح عامیانه امروزی ،شیک و مجلسی اجرا میشه و به ثمر میشینه ... 🔹سفرنامه (در واقع اولین سفرنامه حج) 🔸بر اساس قدیمی ترین نسخه 🔹محقق توانا 🔸کار پژوهشی حرفه ای 🔴بهترین ناشر 🔹مدیر شایسته اصلا همه موارد دست به دست هم داده تا یک اثر و نسخه که قدیمی ترینش در هند پیدا شده به چاپ برسه... برشی از متن کتاب "مسجدی که ما در آنجا بودیم.اندک رنگ شنجرف و لاجورد با من بود، بر دیوار آن مسجد بیتی نوشتم و به رنگ،شاخ و برگی در میان آن بردم.ایشان بدیدند،عجب داشتند ،و همه اهل حصار جمع شدند،و به تفرج آن آمدند.و مرا گفتند که اگر محراب این مسجد نقش کنی صد من خرما به تو دهیم! و صد من خرما نزدیک ایشان ملکی بود.چه تا من آنجا بودم از عرب لشکری به آنجا آمد و از ایشان پانصد من خرما خواست،قبول نکردند و جنگ کردند. و ده تن از اهل حصار کشته شد و هزار نخل بریدند و ایشان ده من خرما ندادند.چون با من شرط کردند،من این محراب نقش کردم و آن صد من خرما بدادند..." فراز و فرودهای قشنگی وجود داره که این تیکه از کتاب رو بخاطر وفای به عهد مردمان فلج که با ناصر خسرو بسته بودند گذاشتم. حتما حتما بخوانید ،با همین تحقیق... ممنون از دکتر توکلی و انتشارات فخیم علمی فرهنگی و مدیریت محترم سرکار خانم رضایی 0 0 سید هادی میرمهدی 1403/9/17 خانواده تیبو جلد 1 روژه مارتن دوگار 4.3 19 بخشی از کتاب خانم فونتانن زیر لب گفت: _مرد بیچاره. لحنش آنتوان را به لبخند واداشت.پرسید: -به حال او دلسوزی می کنید؟ -که چرا نتوانسته است اعتماد پسرهایی مثل شما را به خود جلب کند. -تقصیر او نیست،و تقصیر من هم نیست.پدرم از کسانی است که در عرف عام آن ها را مرد عالی مقام و محترم می نامند من به او احترام می گذارم.ولی چه می شود کرد؟ما هرگز در هیچ زمینه ای نه تنها فکر مشترک بلکه حتی شیوه مشابه در تفکر نداشته ایم.هر موضوعی که مطرح شده است،هرگز نتوانسته ایم از دیدگاه واحد به آن نگاه کنیم.... داستانی از تبار فرانسوی آن در فضای ادبیات فرانسه ،نویسنده ای بسیار قوی و ارائه کننده ایده اصلی داستان در مرتبه ای بالا از ادبیات.... البته تحلیل و قضاوت درباره کل کتاب باید بعد از خواندن 4 جلد گفته شود... خانواده ای مسیحی و مذهبی که اتفاق بسیار عجیب فرار از منزل برای یک نوجوان نوپا ،آنان را درگیر می کند... پ ن تعریف مقام معظم رهبری از کتاب در نمایشگاه کتاب انگیزه اصلی برای مطالعه شد انصافا هم کتاب فوق العاده ای است. بماند که مترجم مرحوم ابوالحسن نجفی در این اثر نقش مهمی را ایفا کردند. مطالعه جلد اول تمام شد. 0 2