یادداشت‌های ابراهیمی (27)

من تاکنون
        من تاکنون تولستوی را نمی شناختم و مطلبی از او نخوانده بودم. ولی این کتاب شدیدا من را ترغیب به خواندن کتب دیگرش کرد. زیرا فهمیدم با انسانی جستجوگر‌ روبرو هستم.
درباره کتاب
نثر کتاب بسیار دلنشن و گیرا بود.
متن کتاب صرفا اندیشه نویسنده نبود، بلکه زندگی اش بود.
مواجهه نویسنده با سوالات اساسی انسانی بسیار دقیق بود. سوالاتی که هستند و روزبروز تقاضای توجه از وجود انسان برای مواجهه با خود را دارند، ولی انسان از مواجهه با آنها فرار می کند. فرار از طریق استدلالهای عقل خودبنیاد دکارتی. تعبیر نویسنده زیبا بود آنجا که گفت مواجهه عقلی با سوالات اساسی مانند این است که بجای حل معمای ریاضی دنبال اثبات اتحاد باشی. اثبات اتحاد نتیجه اش ۰=0 خواهد بود.در صورتیکه عقل نمی تواند به این سوالات پاسخ دهد.
نقطه اوج جاییست که نویسنده درمی یابد علی رغم پاسخ هیچ عقلی به معمای زندگی، درونش جوششی برای عدم امکان صحیح بودن این جواب است و وی در می یابد که این برای درک این سوال باسد راهی غیر از عقل - به زبان من فراعقل- لازم است. من به این حالت نویسنده می گویم ضرورت اضطرار عقلی.
یافتن خدا در وجود خود توسط نویسنده نیز نقطه اوج دیگریست که بجای استدلال عقلی، خدا را وجدان می کند و گویی خدا در درونش جلوه گری می‌کند. بعد از یافتن خدا به دنبال دین می رود تا سخن خدا را بیابد. و در ادامه جوشش درونش او را راهنمایی می کند تا با تناقضات مسیحیت مواجه شده و آنها را نپذیرد.
توجه
این تجربه امری متعالی است و نباید آن را با تصورات و احساسات مشابه دانست. فهم این تجریه تنها درصورت تجربه امکان دارد و نمی توان به شکل دیگری آن را درک کرد.
سخن بسیار و مجال اندک درباره توصیف ارزشمندی تجربه نویسنده
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

          
این کتاب را می‎توان تنها متن رسمی منتشر شده از متفّکرین جناح اصلاحات دانست که در آن تفکّر و مشی و منش اصلاحات به شکل تفصیلی ارائه می‎شود. رویکرد اصلی این کتاب به کنار نهادن دین به مثابه امری سنتی و غیر علمی (غیرقابل اثبات) است و در ادامه با پذیرش لیبرال دموکراسی، سعی در ساخت جامعه بشری به منظور کاهش درد و رنج انسان‎هاست. از دید این کتاب، تمامی حکومت‎های تمامیت خواه (دارای حاکم) و حکومت‎های گذشته، همگی غیرقابل اصلاح بوده و اصلاحات در مقابل آن‎ها، امیدی به اصلاح ندارد ولی درباره حکومت‎هایی که جنبه دموکراسی دارند، امید اصلاح دارد. خط قرمز اصلی اصلاحات دموکراسی می‎باشد.
این کتاب ابتدا در سال 1394 چاپ شد و در آن تنها مطالب آقای ملکیان ذکر شده بود لکن در سال 1399 چاپ مجدّد یافت که در فصلی منشِ رفتاریِ اصلاحات به قلم آقای حجّاریان به آن اضافه شد.
در این کتاب تناقضات زیادی بین سخنان دو نویسنده یافت می‎شود. از مهمترین تناقضات، تعریف اصلاحات می‎باشد. آقای ملکیان اصلاحات را امری دموکراتیک، مسالمت‎آمیز و تدریجی می‎داند ولی آقای حجّاریان رویکرد متفاوتی داشته و حرکت‎های ضد قانون و غیرقانونی و حتی ایجاد خونریزی را در بعضی شرایط تایید می‎کند.
نثر کتاب کمی ثقیل است. بخش مربوط به آقای حجّاریان بیشتر رویکرد سیاسی داشته و بخش مربوط به آقای ملکیان رویکرد فلسفی دارد.
این کتاب را به همه دغدغه‎مندان حوزه سیاست که خواهان فهم رفتارهای سیاسی احزاب می‎باشند توصیه می‎کنم.
        

1