یادداشتهای پانیذ مالکی (59) پانیذ مالکی 1404/1/19 ماهی سیاه کوچولو [نمایشنامه ی دوزبانه] منوچهر خاکسارهرسینی 3.5 3 ماهی سیاه کوچولو، فقط یک قصه کودکانه نیست. این نمایشنامه، روایتِ دلِ ماهی کوچکیست که جویبارِ تنگ و تکراری را تاب نمیآورد. به جای ترسیدن، راهی میشود… به امیدِ دریا، به امیدِ آزادی. در مسیرش با خطر روبهرو میشود، با قضاوت، با مرگ… اما او انتخاب میکند که “زندگی” کند، نه فقط زنده بماند. ماهی سیاه کوچولو، نماد دلهاییست که نمیخواهند مثل بقیه باشند. دلهایی که دنبال معنای واقعی زندگیاند… حتی اگر پایان راه، روشن نباشد. 1 34 پانیذ مالکی 1403/10/8 آلیور تویست چارلز دیکنز 4.1 10 الیور تویست، نوشته چارلز دیکنز، داستان زندگی پسری یتیم است که در لندن قرن نوزدهم با سختیها و چالشهای بسیاری روبهرو میشود. الیور، از کودکی در شرایطی دشوار بزرگ میشود و با بیعدالتیهای جامعه، فقر، و افراد فرصتطلب مواجه میگردد. این رمان کلاسیک، علاوه بر روایت داستانی جذاب، به نقد عمیق نابرابری اجتماعی، فقر، و سوءاستفاده از کودکان در دوران ویکتوریایی میپردازد. داستان سرشار از شخصیتهای رنگارنگ، پیچشهای داستانی، و پیامهای انسانی است که خواننده را به فکر وامیدارد. الیور تویست اثری است که علاوه بر روایت ماجراجوییهای الیور، تصویری واقعی و انتقادی از جامعه آن زمان ارائه میدهد. 0 29 پانیذ مالکی 1403/9/30 مردی که می خندد ویکتور هوگو 4.1 39 مردی که میخندد اثر ویکتور هوگو، داستان مردی به نام گوینپلین را روایت میکند که خنده ی او تا بناگوش دیده میشود. این شخصیت، که نماد قربانی شدن انسان در برابر قدرت و بیعدالتی است، سفری را آغاز میکند که سرشار از چالشهای احساسی، اجتماعی، و اخلاقی است. داستان در انگلستان قرن هفدهم میگذرد، در دورانی که شکاف طبقاتی عمیق و فساد سیاسی بیداد میکرد. گوینپلین در دل این شرایط سخت، با عشق، دوستی، و تلاش برای یافتن جایگاه واقعی خود روبهرو میشود. رمان با فضایی تراژیک و قلم پرقدرت هوگو، تصویرگر مبارزه یک انسان در برابر قضاوتها و محدودیتهای جامعه است. بدون شک، این کتاب شما را با پرسشهایی عمیق درباره عدالت، شرافت، و معنای واقعی انسانیت مواجه خواهد کرد. 0 4 پانیذ مالکی 1403/9/26 هنر همه فن حریف شدن در احساسات مارک براکت 3.4 9 از ادامه ی خواندن کتاب منصرف شدم چون نویسنده خیلی به حاشیه میپردازه و مطلب رو طولانی میکنه. دنبال راهکار بودم ولی فقط آمار و ارقام و مثال های حاشیه ای رو خوندم که کمک کننده ی من نبود. 1 4 پانیذ مالکی 1403/9/10 بریت ماری اینجا بود (متن کامل) فردریک بکمن 4.1 56 بریتماری اینجا بود اثر فردریک بکمن، داستانی جذاب و عمیق است که به ظرافت، مفاهیمی چون تنهایی، تغییر، و ارتباط انسانی را به تصویر میکشد. بریتماری، زنی میانسال، دقیق و سختگیر، به دنبال معنایی تازه در زندگی خود، به شهری کوچک و تقریبا فراموششده به نام بورگ میرود. سفر او به این شهر، سفری درونی نیز هست که در طی آن نه تنها با جامعهای متفاوت روبهرو میشود، بلکه مجبور میشود با خود واقعیاش نیز آشنا شود. پیشنهاد میکنم اول کتاب "مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف" رو بخونید تا متوجه بشید بریت ماری قبلی کی بود و با یه اتفاق توی زندگیش تبدیل به چی شد و راه زندگیشو پیدا کرد. 0 3 پانیذ مالکی 1403/8/3 غرور و تعصب جین آستین 4.0 142 من عاشقانه های کلاسیک زیادی خوندم که خیلی قوی تر از این کتاب بودن، با توجه به محبوبیت و تعریف و تمجید ها از این کتاب، شروع به خوندنش کردم و واقعا ناامید شدم و برام سواله چطور همچین کتابی با داستانی ضعیف انقدر محبوبیت داره؟حقیقتش من زیاد این کتاب رو دوست نداشتم. 2 9 پانیذ مالکی 1403/7/7 الموت: حسن صباح؛ پیر کوهستان ولادیمیر بارتول 4.0 1 کتاب خوبی بود از این جهت که فلسفه و تاریخ و سیاست و اندیشه ی حسن صباح رو کامل شرح داده بود. ولی عجیب بود که این شخصیت رو با وجود اینکه جنایت های بزرگی انجام داده بود بزرگ جلوه داده بود، در حالیکه اندیشه ی حسن صباح زندگی هزاران هزارن انسان رو نابود کرد فارغ از اینکه طرفدارش بودن یا خیر.. و عجیب اینکه خودش هم میدونست چرته که بگن او پیامبر یا خدای بر حقه ولی این تفکر رو تو فکر همه جا میداد که از طرف خداست و کلید بهشت دستشه و با همین خیلی راحت همه رو بازی میداد :) خوندنشو پیشنهاد میکنم. 0 4 پانیذ مالکی 1403/6/12 کودک ابدی فیلیپ فوره 0.0 1 از ادامه ی خوندن این کتاب منصرف شدم. داستان از درد تلخ پدر و مادری میگه که دختر کوچیک ۳ سالشون سرطان گرفته و داستانش هم واقعیه و در واقع اون دختر بچه، دختر نویسنده بوده.. و راستش نمیتونم همچین درد و سختی ای رو که یه بچه متحمل شده رو بخونم. زیادی برام ناراحت کننده ست. 0 2 پانیذ مالکی 1403/5/30 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 456 این کتاب به آدمایی که از زندگیشون راضی نیستن و یا به هر دلیلی ناامید شدن توصیه میشه :) 0 8 پانیذ مالکی 1403/5/22 فرندز؛ دوستان و عاشقان متیو پری 4.2 26 بالاخره این کتاب هم تموم کردم. حقیقتش دلم برای متیو پری خیلی میسوزه.. از این جهت که کل زندگیش دنبال محبت و توجهی بود که هیچ وقت نداشت و خودش سعی میکرد با روابط سطحی و متعدد و اعتیاد جاشونو پر کنه که سالها زندگیشو تحت تاثیر قرار داد و هیچ وقت به چیزی که میخواست نرسید، حتی با وجود اینکه با بازی کردن توی سریال معروف فرندز به ستاره هالیوود تبدیل شده بود.. زمانی هم که تونست اعتیاد رو ترک کنه زیاد طول نکشید و از دنیا رفت و خودش تو کتابش بارها نوشته بود که از مرگ میترسه و به زندگی امید داره و دلش میخواد زن و بچه داشته باشه ولی این آرزوش هیچ وقت برآورده نشد :) و برام خیلی عجیبه که کسی که تونسته نقش چندلر بینگ رو با اون همه شور و هیجان و بانمک بودن بازی کنه، درگیر این همه تروما توی زندگیش بوده و باهاشون میجنگیده!.. دلم گرفت :") 0 24 پانیذ مالکی 1403/5/11 ماه دل انگیز مه جیمز جونز 3.0 1 بالاخره این کتاب عذاب آور رو تموم کردم. هیچی ندارم راجبش بگم داستان بی سر و ته درباره ی یه خانواده که بی ربط با انقلاب قاطی شده بود. من زیاد دوسش نداشتم. 0 3 پانیذ مالکی 1403/5/4 اوژنی گرانده اونوره دو بالزاک 3.0 16 کتاب جالبی بود. برای زمانی که میخواید یه کتاب راحتخوان و سبک و کلاسیک کنارتون داشته باشید و بتونید با خودتون جاهای مختلف ببریدش و بخونیدش. راستش اولش فکر میکردم داستان قشنگی نداره و صرفا برای گذران وقت میخوندمش ولی انتهای داستان برام خیلی جالب بود و باید بگم ارزش یکبار خوندن رو داره. 0 1 پانیذ مالکی 1403/3/14 بادام وون پیونگ سون 3.9 244 کتابی که توی یک روز تمومش کردم و دوسش داشتم. متن آروم و قشنگی داشت. 0 9 پانیذ مالکی 1403/3/13 رنج های ورتر جوان یوهان ولفگانگ فون گوته 4.0 53 "رنجهای ورتر جوان؛ داستانی تراژدی در پسِ مثلث عشقی که ورتر در یک سمت آن بود و رنج میکشید! رنج میکشید چون نمیتوانست به الهه ی آسمانی خود که اینگونه برای خود مقدساش کرده بود دست یابد. لوته این فرشته ی زیبا در قلب ورتر آتشی برافروخته بود که چندی نپیمایید و خاکستر شد. اما ورتر این عشق را ابدی میدانست؛ همه جا با خود حملاش میکرد، رنج و درد را به جان میخرید و حاضر بود خود را فدای آن کند و یقین داشت این عشق هیچگاه از بین نخواهد رفت.." این داستان برگرفته شده از داستان عشقیِ شاعر و نویسنده ی معروف گوته در دوران جوانی هست. رنجها و مسائلی که گوته در آن زمان و به دنبال عشقی که نمیتوانست به آن دستیابد، همان چیزی است که ما در کتاب میخوانیم..گوته این شیوه ی داستان نویسی خود را، راهی برای رهایی از این درد و رنج دانسته! اما در آن زمان که این رمان معروف شده؛ دختران میخواستند کسی را داشته باشند که مانند ورتر آنها رو اینگونه بپرستد و بسیاری پسران هم به دنبال عشق ناکام خود همانند داستان، خودکشی کردند! اما با این حال گوته حتی در پیری هم به این اثر خودش که در جوانی نوشته افتخار میکرده :))) داستان قشنگی بود و منو یاد رومئو و ژولیت انداخت. 0 17 پانیذ مالکی 1403/1/20 جاناتان مرغ دریایی ریچارد باخ 3.7 133 محدودیت ذهن، چیزی که ما انسانها را در جای خود نگه داشته و مانع حرکت ما به سمت کمال و چیزی فراتر از جسم و تن میشود. اگر بیشتر فکر کنی و بخواهی خود واقعیت را به اشتراک بگذاری، مورد سرزنش و حمله قرار میگیری و طرد میشوی.. آنها از تو یک شیطان میسازند. اما تنها چیزی که تو میخواستی بالهایی برای پرواز به سمت آزادی و کمال است... کتاب کوتاه جالبی بود :) 0 13 پانیذ مالکی 1403/1/15 داشتن و نداشتن ارنست همینگوی 3.4 9 باید بگم هیچی از کتاب نفهمیدم و فیلمشو دیدم که بفهمم قضیه چیه و اونم نفهمیدم. یه سری شخصیت و دیالوگ و اتفاقات در هم و برهم میافتاد که خیلی عجیب بود. بیشتر وایب فیلمای گانگستری قدیمی سیاه و سفید رو میداد که همه با تفنگ به هم شلیک میکنن و آدم بدین. در همین حد متوجه شدم 😂 3 6 پانیذ مالکی 1403/1/13 کتابدار آشویتس آنتونیو ایتوربه 3.3 6 نمیدانم به همچین داستانی، که فقط یک داستان نیست و آرزو میکردم واقعیت نداشت باید چه امتیازی بدهم. خواندن و دیدن چنین موضوعاتی به هیچ عنوان برای شما عادی نخواهد بود. همیشه در طول داستان یک علامت سوال بزرگ در ذهنتان هست که چرا؟؟ چرا حکومت مردانی به خود اجازه ی چنین جنایت های بزرگی دادند؟ قدرت خود را بر روی خون افراد بیگناه بنا کردند و زندگی هایی که میتوانست قشنگ و معمولی باشد را به راحتی گرفتند؟ مسئله ی یهودی ها، فقط مسئله ی جان آنها نبود بلکه فشار روانی که هر روز و هر لحظه میکشیدند و به انتظار مرگ خود مینشستند مسئله ی مهم دیگر بود. آنها دائم از کنار جنازه ها که روی هم تلنبار شده و یا در گورهای دسته جمعی و کوره های آدم سوزی ریخته میشدند، میگذشتند.. و کودک و نوجوان و جوان و پیر، بار روانی زیادی را متحمل میشدند و میدانستند سرنوشت خود آنها هم همین خواهد بود ولی نمیدانستند به کدامین گناه؟ و واقعا به کدامین گناه؟ به جرم یهود بودن که هیچ وقت به انتخاب خودشان نبوده؟؟ قلبم به درد میآید وقتی فکر میکنم این افراد در خانهی خود مشغول عادی زندگی کردن بودند اما محکوم به چیزی شدند که هیچگاه، دل انسان طاقت نمیآورد این بلاها را حتی سر حیوانات بیاورد.. دربارهی مسئله ی آشویتس و هولوکاست و کشتار های دسته جمعی یهودیان نظریه های مختلف هست. چیزهایی هست که بازماندگان گفته اند ولی هیچگاه به اثبات نرسیده و همچنان موضوع بحث برانگیزی هست که "واقعیت چیست؟" و "چه سیاستی پشت این این اتفاق و یهودی ستیزی است؟".. دوست دارم درباره ی این موضوع مطالب بیشتری بخوانم و اطلاعات بیشتری کسب کنم. 0 3 پانیذ مالکی 1403/1/9 آرزوهای بزرگ: متن کوتاه شده چارلز دیکنز 3.9 33 آرزوهای بزرگ کتابی که سالهای مختلف بارها ازش فیلم و سریال دیده بودم و داستانش رو خیلی دوست داشتم ولی هیچ وقت فرصت نکردم که کتابشو بخونم. هرچند که کتابی که ازش خوندم نسخه ی خلاصه شده و برای نوجوانان بود و قطعا نسخه کاملش رو هم خواهم خوند؛ ولی بینهایت این کتاب رو دوست داشتم. شخصیت پردازی های چارلز دیکنز و داستانهایی که با هم ربط داشت واقعا تمیز و هوشمندانه بود. داستان روی پیپ و خانم هاویشام و استلا میچرخه؛ پیپ بیچاره از کودکی توسط خانم هاویشام انتخاب شده بود که وقتی بزرگ شد عاشق و دلبخاته ی دختر خوانده اش استلا بشه و استلا دل پیپ رو بشکنه. چرا؟ چون خانم هاویشام تو جوونی دلش توسط مردی تو روز عروسیش شکسته بود و تا زمانی که زنده بود لباس عروسش رو از تنش در نیاورد و حتی کیک عروسی و میز پذیرایی عروسی خودش رو دست نخورده گذاشته بود تا زمانی که همونجا بمیره و حالا خانم هاویشام استلا رو از کودکی جوری تربیت کرده بود که دل مردها رو بدست بیاره و بعد اونا رو بشکنه و خورد کنه و انتقام قلب شکسته ی خانم هاویشام رو از تمام مردها بگیره.. اما سرنوشت برای پیپ و استلا جور دیگه رقم میخوره، هردو چالشها و فراز و نشیب های زیادی رو پشت سر میذارن و داستان خیلی جالب پیش میره.. 0 15 پانیذ مالکی 1403/1/4 شازده کوچولو آنتوان دو سنت اگزوپری 4.4 420 داستانی که این کتاب داره، به ظاهر ساده هست ولی وقتی وارد بطن ماجرا میشیم و عمیق تر فکر میکنیم، میبینم که نویسنده به چیزی فراتر از تعلقات دنیوی رسیده. انسان موجودی تنها در این جهان و به تنها چیزی که فکر میکنه پول و مادیات و ارتقای سطح زندگی و غرور و خود پسندی و تسلط روی آدمای دیگه ست..چیزی که شازده کوچولو با سفرش تو اخترک ها و سرزمین های دیگه بهش میرسه.. انسان همیشه فکر میکنه چیزی بهتر از اون چه که داره وجود داره و برای همین خیلی راحت چیزی رو که مدتها روش وقت گذاشته رو رها میکنه تا به اون برتر و بهتر برسه.. همونطور که شازده کوچولو گلش رو رها کرد و بعد فهمید درسته که ممکنه گل های بهتر و یا همانند گل خودش تو جهان وجود داشته باشه ولی ارزش گلش به اندازه عمریه که به پاش صرف کرده.. فهمید وقتی کسی رو اهلی کردی نسبت بهش مسئولی و اون فهمید نسبت به گل خودش مسئوله..چیزی که خیلی انسانها فراموشش کردن و خیلی راحت دیگران رو و حتی داشته های خودشونو پشت سر رها میکنن و فراموش میکنن که زمانی براش وقت صرف کردن. اون چه که با چشم دل میتونیم ببینیم، نمیشه با چشم سر دید.. اگه دنبال شازده کوچولو میگردید، بهتره شبها به آسمون وقتی که ستاره ها دارن میدرخشن نگاه کنید و صدای خنده های اونو بشنوید.. 2 10 پانیذ مالکی 1403/1/1 خلیج نقره ای جوجو مویز 3.4 6 اولش که این کتابو شروع کردم و نظراتی که راجبش نوشته بودن رو دیدم، از انتخابم و خوندن این کتاب ترس داشتم.. ولی الان که کتاب رو تموم کردم انقدر هیجان دارم که اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم بنویسم. اول از همه باید بگم که از وایب آرومی که داستان داشت و فضای قشنگی که داستان توش پیش میرفت خیلی خیلی لذت بردم :) وقتی کتابو میخوندم همش درحال تصور کردن خلیج نقره ای بودم؛ فکر میکردم نزدیک خلیج وایسادم، یا تو قایق های موبی و اسماعیل هستم و نسیم ملایم میخوره بهم، پرنده های دریایی بالای سرم پرواز میکنن و دلفین ها و نهنگ ها وقتی که تو قایق هستم کنار قایق به استقبالم میان... بعد از اون آدمای داخل داستانن که حس خوب منتقل میکنن، حس همدلی، حس دوستی، حس صمیمیت، حس خانواده.. حس اینکه تموم مشکلات و غم و اندوه تو اهمیت داره و همه و همه دارن براش تلاش میکنن تا تو از اون غم رها بشی؛ راهی پیدا میکنن که مسیرت رو پیدا کنی و مهم تر از همه هیچ وقت ناراحتی و سختی رو تنهایی به دوش نکشی. نمیدونم چرا انقدر در حق این کتاب اجحاف شده، همیشه نباید یه کتاب تراژدی داشته باشه یا اتفاق خیلی خاصی توش رخ بده که بهش بگیم کتاب خوبیه.. در کل بخوام بگم به عنوان شخصی که این چهارمین کتابیه که از جوجو مویز خونده و به عنوان یه توصیه، از مسیر داستان های نویسنده لذت ببرید و بهش به عنوان یه تجربه ی جدید از زندگی افراد داخل کتاب نگاه کنید.. اونوقته که کتابای مویز براتون شیرین میشه 🥰 0 8