یادداشت‌های نرجس تسلیمیان (32)

        مثل دیگر آثارِ عباس معروفی قلم بسیار جذاب و گیرایی دارد. شرح جزییات بسیار زیاد است و ناخودآگاه تصویرها را به ذهن می‌آورد.  
اخلاقی نیست اما خب داستان دختری بلاتکلیف در زمانه‌ای بلاتکلیف‌تر را ملموس بیان کرده.
پایانِ کتاب حیرت‌آور بود که این همه حوادث اتفاق افتاده بود و حال آنکه سال بلوا هنوز نیامده بود...

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

          فکر می‌کردم برای خواندنش اول باید توران میرهادی را بشناسی، بعد باید بدانی او با مدرسه‌ی فرهاد چه تلاشی برای تعلیم و تربیت فزندان ایران کرده، اصول و بنیان‌های تربیی‌اش را در تربیت و رشد بچه‌های مدرسه بدانی؛ و در نهایت بروی سراغ این کتاب تا ببینی چه مادری توانسته توران میرهادی پرورش دهد.
ولی راستش من اینها را نمی‌دانستم. از توران میرهادی فقط نامی شنیده بودم و جمله‌ی معروفش که" غم بزرگ را تبدیل کنید به کارِ بزرگ".
کتاب که به دستم سید و شروع کردم به خواندن دیدم‌مادرش چه زیبا و استوار زندگی کرده و چه فرزندانِ موجّه و اصیل و عمیقی پرورش داده.
بعد از خواندن فهمیدم هیچ نیازی به شناخت توران و مدرسه‌ی فرهاد و ... نیست، مادر که باشی بعد از خواندن این صفحات با خودت می‌گویی اگر این چنین می‌شود مادری کرد، پس ما تا به حال چه می‌کردیم...
چه جوانه‌ها که می‌شود در هر کودک رویاند و چه نهال‌ها که در هریک می‌توان پرورش داد...
هرکدامشان چقدر ظرفیت رشد و تعالی دارند 

صد افسوس از کودکانی که دارند در کنار مادران و پدرانِ خودخواه و ناآگاه، نازپرورده و بی‌مهارت وطلبکار از دنیا بار می‌آیند، افسوس...


        

5

        ایده‌ی کتاب بسیار بدیع و جذّاب است و نحوه‌ی پرداخت به مساله بسیار عمیق و دقیق.
مساله چیست؟ افسردگی
افسردگیِ "نورا سید" که گمان می‌کند درخت پرشاخ و برگ و تنومند زندگی‌اش، از ریشه گندیده است، پس هر جوانه‌ی نو نیز محکوم است به فنا.
نورا در یک حادثه‌ی خودخواسته قصد رفتن از دنیا را دارد ولی در اتفاقی عجیب توان آن را می‌یابد که به جای حرکتِ معمول در طولِ یک زندگی، بسیار بسیار زندگیهای موازیِ خودش را در امکانهای مختلف ببیند و حتی کم و بیش آنها را زندگی کند و انواع فراز و نشیب‌ها را از سر بگذراند؛ و هرجا که احساس ناامیدی کرد برگردد سرجای اولش، به کتابخانه‌ی نیمه شب.
(بین مرگ و زندگی یه کتابخانه هست و توی اون کتابخانه قفسه‌ها و کتابها بینهایتن. هر کتاب فرصت تجربه‌ی یه زندگی تازه‌ست، زندگی‌ای که می‌تونستی داشته باشی. با خوندن هرکتاب می‌تونی ببینی اگه انتخاب‌های متفاوتی می‌کردی اوضاعت چطور پیش می‌رفت...) 

این رفت و برگشتها، این فراز و نشیبها، ترس و دلهره‌ها، عشق و تعلّق‌ها، یک چیز جدید در نورا رویاند:  "امید"
امید به اینکه در همان زندگیِ فلاکت‌بار و ناامیدانه‌ی خودش امکان کاشتن بی‌نهایت دانه و برداشت بی‌نهایت میوه دارد که گویی تازه چشمش به روی آنها باز شده است 
و خب
زندگی شاید همین باشد...


به نظر من بعضی از جمله‌ها  را بهتر و زیباتر می‌شد ترجمه یا حتی ویرایش کرد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        شیرین و جذاب مثل همیشه‌ی خانم غفارحدادی.
این کتاب روایت سطحی و مختصر خانواده‌ای اهل غزه است، که به ناچار در اقصی نقاط دنیا ساکن هستند و سالی یکبار در لبنان گردهم می‌آیند و دیدار تازه می‌کنند. حاوی اطلاعات ارزشمند و البته جذاب و دانستنی از لبنان.

به شدت منتظر کتاب اصلی که دلیل سفرشون بوده و براش مصاحبه می‌گرفتن، هستم✌️
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        تصویری واقعی از زندگی در رام‌اللّه، با وجود حکومت نظامیهای سخت و ظالمانه، تحقیرها، کمبودها و ...از زاویه‌ی دید یک پسر نوجوان

علاقه‌اش به وطن و مقاومت برای نجاتِ آن؛ خشمش نسبت به ظلم و ظالمان، و ترکیب اینها با دنیای پر تلاطم نوجوانی فضای جذابی را برای کتاب ساخته.

کتاب برای نواجوانان بسیار سالم و بی‌حاشیه است، البته که بستگی به میزان حساسیت خانواده دارد.


درتوصیفات شخصیتها و حتی ظاهرشان جای کار بیشتری داشت.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

        پیامهای اعتقادی و اخلاقیِ کتاب به نظر من بسیار گل‌درشت و مستقیم بود.
بعنوان یک رمان جذابیت نداشت.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

        در ستایش نقش مشاورِ خوب

کسی که تو را به اعماق وجودت ببرد و از آنجا چیزهایی استخراج کند که خودت پیش از آن نیافته بودی، به ویژه در آغاز نوجوانی که گویی در دنیایی بزرگ گم شده‌ای و هیچکس و هیچ‌چیز را نمی‌شناسی، مخصوصا خودت را.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0