یادداشت‌های .marisa- (43)

          فضای غمگینی داشت. 
        

          جالب بود. 
        

          ایکاش ادامه داشت. 
        

          من چیز زیادی ازش متوجه نشدم شاید ممکنه چند جلد داشته باشه و من نخونده باشم. 
        

          بد نبود. 
        

          دلنشین بود. 
        

          زیبا بود، زیبا. 
        

          جالب نبود. 
خیلی کش میاد و اتفاقات دیر رخ میدن. 
مگه میشه یک نفر این قدر بیچاره؟ 
خدای من! 
و البته باز هم کلیشه.لِجر عضلانی، پولدار. 
هرچند سلیقه ای. 
        

          عالی بود عالی. حس و حال خوب خونه و دهکده، باغ، تریش و ادی، طنزهای گهگاهی، آیریس. 
فوق العاده بود. 🫠
        

          زیاد دلتون به حال گریسون نسوزه بچه حالش خوب میشه🫠
        

          بی‌نظیر بود. بی‌نظیر. 
        

          عالی بود، عالی. 😭
        

          کم مونده بود واقعا همه‌شون «بمیرن.» 
        

          اوستین واقعا نابغه هست. 
        

          حس ترس و وحشت همیشه با این کتاب همراه هست. 
        

          جلد جنجالی بود. 
        

          عالی بود. 
        

          عالی بود. 
        

          ای‌کاش ویولت کمی قوی‌تر بود، 
خطر اسپویل:«ای‌کاش اخرش یهو زیدن فروپاشی عشقی‌ش را روایت نمی‌کرد.»، ای‌کاش اسم های زیادی که نقشی تو داستان نداشتند را نام نمی‌برد. 
درکل کتاب جالبی بود اخرش اشک ریختم و خلاصه باحال بود. 
        

          واقعا اشکم دراومد از خنده اما نصف یک امتیاز کم کردم چون گاهی کلمات بد استفاده شده بود و شوخی ها بد و نامناسب بودن.