معرفی کتاب طوفان آذرخش اثر ریچارد پل اونز مترجم فرانک معنوی امین

طوفان آذرخش

طوفان آذرخش

ریچارد پل اونز و 2 نفر دیگر
4.5
25 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

69

خواهم خواند

11

شابک
9786004621052
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1399/11/18

توضیحات

        مایکل و الکتروکلن در حال رویارویی با بزرگ ترین موقعیت بحرانی شان تا به امروز هستند. جنبش مقاومت در معرض خطر قرار گرفته است و اعضای الکتروکلن نمی دانند که آیا خانواده هایشان زنده اند یا نه. چیزی که آن ها به طور قطع می دانند این است که الجن تا وقتی آن ها را نابود نکند، متوقف نخواهد شد.الجن حرکتش را شروع کرده است. آن ها حملات جدیدی را به کشور جزیره ای تووالو آغاز کرده اند. اگر موفق بشوند، این کشور اولین مهره ی دومینوینقشه ی اصلی دریاسالار هیچ برای براندازی دنیا خواهد بود که سقوط می کند. ولی شکاف هایی در رتبه هایی بالای افراد الجن پدید آمده است و با این که هتچ همچنان با مشتی آهنین فرمانروایی می کند، نشانه هایی از نفاق در الجن دیده می شود. آیا هتچ به زودی از طرف دشمنان داخلی مورد حمله قرار می گیرد؟ یا خودش اولین ضربه را وارد می کند؟اگر الجن دچار شورش داخلی بشود، آیا الکتروکلن می تواند از این شورش به نفع خودش استفاده کند؟ یا این تنها تله ای است تا یک بار برای همیشه الکتروکلن به دام مرگ کشیده شود؟اوضاع مایکل و دوستانش هرگز تا این حد بد نبوده است و آن ها به زودی به روش هایی مورد آزمون قرار می گیرند که حتی تصورش را هم نمی کردند.
      

لیست‌های مرتبط به طوفان آذرخش

نمایش همه
مایکل وی 9 خائن مایکل وی ؛ انگلمایکل وی : آخرین درخشش

تخیلی های عمیق! (فانتزی‌ها و علمی تخیلی‌ها)

24 کتاب

به شخصه، از بین کتاب‌های فانتزی و علمی تخیلی، فقط اونایی رو می‌پسندم که به قول خودم "مبنا" دارن. اونایی که کافیه چند گزاره رو از نویسنده بپذیری، تا بقیه اتفاقات براساس اون‌ها جلو برن و زیادی تخیلی و کودکانه نباشن. اونایی که قانون دارن، ازش پیروی می‌کنن، و میشه حین خوندنشون از مفاهیم فلسفی، انسانی و یا علمی که درونشون نهفته‌ست لذت برد. دو تا از مجموعه کتاب‌هایی که می‌ذارم علمی تخیلی هستن، علمی تخیلی‌های خیلی خیلی قوی! از اونجایی که این ژانر تو اسمش "علمی" داره، فقط اون خیلی قوی‌ها می‌تونن به این لیست راه پیدا کنن! :) _درباره مجموعه هری‌پاتر، اون جلد‌هایی که به نظرم مفاهیم عمیق فلسفی یا توضیحات مبنای داستان درشون بیشتره رو اضافه می‌کنم. چون همه با اینکه چند جلده و ترتیب چطوره آشنا هستن! توضیحات هر کتاب: هری پاتر و محفل ققنوس؛ بخش ۲ و ۳: این رو به واسطه توضیحاتی که درباره ذهن میده و بحث هری و دامبلدور در بخش سوم، درباره سیریوس گذاشتم. به خصوص اون دیالوگ طلایی: +هری، رنج کشیدن نشون میده تو هنوز یک انسانی! درد بخشی از انسان بودنه. -پس من نمی‌خوام انسان باشم. و در کنار این‌ها، بخش پیشگویی هم نکات مهمی داره. هری پاتر و شاهزاده دورگه؛ بخش اول و دوم: شاهکاره این جلد شاهکاااااررررر. مخصوصاً به واسطه جلساتی که هری با دامبلدور داره و توضیحاتی که داده میشه. مفاهیم خیلییی عمیق فلسفی تو این کتاب جا داده شده. از مفهوم پیشگویی و جبرش و اساس جادویی که در دنیای هری پاتر می‌بینیم، خیر و شر و نکته‌ای که مدام در کتاب تکرار شده و نمی‌دونم دلیلش دقیقا چیه؛ فداکاری لیلی اونقدر قوی بود که جلوی طلسم ولدمورت رو گرفت. اما چرا؟... اگه دنبال جواب این سوال‌هایین، تو فیلم بهش نمی‌رسین! سریع برین سراغ شاهزاده دورگه. در کنار همه این‌ها، داستان کاراکترهای فرعی و مرگ‌خواران هم گسترش پیدا می‌کنه که برای هر پاترهدی لازمه این قصه‌ها رو بدونه! هری پاتر و یادگاران مرگ؛ بخش ۱ و ۲: مشخصه دیگه... مفهوم مرگ، روح، ذهن... مفهوم هورکراکس. جدال‌های درونی که این‌جا داریم و داستان گذشته‌ دامبلدور. نمیشه خوندن این کتاب رو از دست داد:) مجدداً تاکید می‌کنم که عمراً این خوشگلیا رو تو فیلم پیدا کنید! مجموعه مجیستریوم: یه فانتزی متفاوت و نفس‌گیر. اصلا اساس جادوش فلسفیه! مفاهیم نیستی، روح، مرگ، وجود، ذهن و... پیشنهاد می‌کنم هیج جوره از دستش ندین. حقیقتا جزو بهترین‌هاست. از خیلی جنبه‌ها شبیه هری‌پاتره، ولی در هم پیچیدگی قهرمان و ضدقهرمان اصلی خیلی بیشتره و خیر و شر نسبی‌تر و ناواضح‌تره. قلم نویسنده به اندازه جی‌کی‌رولینگ قوی نیست اما به نظرم خوندنش واقعا می‌ارزه! مجموعه داس مرگ(علمی تخیلی): فوق العااااااادهههه. دیگه چی میخواین به جز یه هوش مصنوعی خداگونه، بشری که مرگ رو مغلوب خودش کرده و همزمان معنای زندگی رو از دست داده، آدم‌هایی که کارشون شده کنترل جمعیت، خوشه‌چینی، یا همون "قتل" این کتاب سرشار از مفاهیم پیچیده‌ست، از اون کتابایی که وسطش یه نفس عمیق می‌کشی و اشکت درمیاد که وای از این نویسنده...! قلمش روونه و به شدت زیبا. پر از حوادث نفس‌گیر و ریتم داستانیش هم خوب و درسته. شخصیت‌پردازی هم که بیییی‌نظییییر. همین که یه کتاب فقط درباره قصه‌های فرعیشه این موضوع رو ثابت می‌کنه. خلاصه که همه جوووووورههههه پیشنهاد میشه. فکر می‌کنم برجسته‌ترین کتاب این لیست باشه. تنها نکته منفی که درباره‌ش به ذهنم می‌رسه، عدم توصیف کامل ظاهر کاراکترهای مهمه. مجموعه مایکل وی(علمی تخیلی): یه مجموعه عالی برای دوست‌داران علم! یه علمی تخیلی که انصافا خیلی علمیه!😂 هیجان‌انگیز و نفس‌گیره و از خوندنش لذت خواهید برد. کشش داستانی خیلی خوبی هم داره و به تعداد زیادی از کاراکترها به خوبی پرداخته شده. این یکی زیاد فلسفی نیست اما بازم به شدتتتت پیشنهاد میشه. مسائل علمی که توش مطرحه خیلی خیلی جذابن. همه چیز براتون در طول داستان روشن میشه و اتفاقی نیست که بیفته و تا آخر داستان نفهمید که دلیلش چی بوده و کلاً لازم نیست در طول خوندنش بگید: واه! این دیگه چه چرتی بود که نویسنده چپونده تو داستان!😁 فرض اصلی رو که بپذیرید تمام اتفاقات علمی و منطقی هستن. حقیقتش فکر می‌کنم برای اطلاعات علمی‌ هم فوق‌العاده‌ست! به نظرم بهترین علمی تخیلی "نوجوانانه" هم محسوب میشه. حتما امتحانش کنید!

1

یادداشت‌ها

        «جدی‌ترین تهدید برای یک دیکتاتور، از بیرون نیست. بلکه از درونه. اولین قانون اینه که تو باید همیشه بین زیردستات تفرقه بندازی. مردم متعهد انقلاب زیر خاکسترن. مردمی که دچار تفرقه بشن، مردم مغلوبن.»

جلد پنجم مایکل وی با بمباران مرکز مقاومت شروع می‌شود. وقتی مایکل و دوستانش تصور می‌کنند همه‌ی عزیزان خود را از دست دادند، اما وقتی به مقر نابود شده می‌رسند متوجه می‌شوند که آنجا پیش از حمله الجن تخلیه شده‌است. از طرفی هتچ که تصور می‌کند مقاومت را نابود کرده بیشتر از قبل دیوانه می‌شود و تصمیم می‌گیرد برای خودش یک کشور داشته باشد تا کم‌کم دنیا را هم تسخیر کند. برای همین به کشور کوچکی در نزدیک استرالیا به نام «تووالو» حمله و آنجا را به نام جزایر هتچ نامگذاری می‌کند. «ریچارد پل اوانز» در این جلد اوج وحشی‌گری و خشونت خودش را به تصویر می‌کشد، آن قدر که تصور می‌کند نکند نویسنده هم مثل هتچ جنون خشونت دارد؟ وگرنه این حجم صحنه‌های عجیب، مثل بریدن زبان آدم‌ها، انداختنشان در قفس میمون‌ و ... هیچ لزومی ندارد. هر بار آرزو می‌کنم کاش خشونت این مجموعه کمتر از این بود که داستان را این طور تحت الشعاع قرار ندهد.
دیوانگی هتچ در این جلد مقدمات سقوطش را فراهم می‌کند. اعضای وفادارش به او خیانت می‌کنند و به الکتروکلن می‌پیوندند. نکته اینجاست که ضعف شخصیت‌پردازی باز هم خودنمایی می‌کند. نویسنده یکی از اعضای قدیمی الجن به نام «ولچ» را ناگهان وارد قصه می‌کند. هتچ ناگهان ولچ را به مرگ محکوم می‌کند و «کوئنتین» چون ولچ را مثل پدر خود می‌داند علیه هتچ توطئه می‌کند. از بین این شخصیت‌ها ما فقط با هتچ آشنایی کافی داریم. باقی آن‌ها برایمان موجوداتی بی‌چهره هستند. اما نویسنده بالاخره خوب از پس این قسمت داستان برمی‌آید. به جای راه انداختن یک جنجال جدید و رویارویی مجدد هتچ و مایکل وی تمرکز داستان به روی اعضای داخلی الجن می‌رود. به همین خاطر ما بیشتر با ماجرای خیانت کوئنتین همراه می‌شویم.

نویسنده در پایان این جلد مثل جلدهای قبل کاری می‌کند که شما را برای خواندن جلد بعدی مشتاق کند. «صدا» را وارد قصه می‌کند. رهبر مقاومت که تا الان یک شخصیت مرموز و مخفی بوده شخصاً وارد مبارزه می‌شود تا شما را به جلد ششم بکشاند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7