یادداشت‌های Zahra (8)

Zahra

Zahra

5 روز پیش

          •درباره‌ی کتاب:
این کتاب را چند سال پیش از دوستی هدیه گرفتم و به دلایلی فرصت نشد که سراغش بروم و بعد از آن‌هم به خاطر معروفیت بسیار کتاب و اینکه در اکثر موارد از کتاب‌ها و فیلم‌های محبوب و شناخته شده خوشم نمی‌آید و سلیقه‌ی اکثریت را نمی‌پسندم، مطالعه‌ی این کتاب تا همین اواخر به تأخیر افتاد. زمانی که در نهایت خودم را مجبور به مطالعه‌اش کردم، به این جمله روی جلد کتاب از مجله‌ی آلمانی اشپیگل برخوردم: «کسی که از این رمان خوشش نیاید بهتر است هیچ کتابی نخواند.» و حقیقتش ذره‌ای تأثیر مثبت بر من نگذاشت و تمام سعی‌ام را کردم که نگذارم روی نظرم درباره‌ی کتاب تأثیر منفی بگذارد. چون به هرحال انسان‌ها و سلیقه‌هایشان متفاوت‌اند و سلیقه‌ی مخاطب معیاری نیست که به تمامی ارزش یک اثر را تعیین نماید. و اکنون پس از پایان کتاب فکر می‌کنم نیازی به ذکر این جمله آن‌هم روی جلد نبود. چون داستان و روایت کتاب آنقدر قوی و زیبا هست که برای جذب مخاطب به تنهایی کافی‌ بوده و نیازی به این جملات نداشته باشد.
اوایل کتاب شاید درک شخصیت اُوِه برایتان مشکل باشد، اما رفته رفته و به مرور با پرداختن به شخصیتش، گذشته اش و زندگی‌ای که از سر گذرانده، درکش امکان پذیر می‌شود و با پیرمردی مهربان و دوست‌داشتنی که پشت این چهره‌ی سفت و سخت پنهان شده آشنا می‌شوید و چنان در دلتان جای می‌گیرد که باور نمی‌کنید آن احساسات و سردرگمی‌های ابتدای کتاب را تجربه کرده باشید.
این که روایت کتاب از نظر زمانی پشت‌سرهم نبوده و در زمان جا‌به‌جا می‌شد را دوست داشتم. به مخاطب فرصت و زمانی برای نفس کشیدن و کنار آمدن با غم برخی قسمت‌ها را می‌داد و در فاصله‌های زمانیِ مناسب بین گذشته و حال سفر می‌کرد و از انسجام خوبی برخوردار بود.
داستان به شدت زیبایی داشت. حس می‌کنم در بیان و توصیف احساسات و تجربه‌ام از این کتاب ناتوانم. اینطور بگویم که نمی‌خواهم در حق کتاب‌هایی که پیش از این خوانده‌ام کم لطفی شود اما در این لحظه به گمانم این زیباترین کتابی است که تا به حال خوانده‌ام.
زیبایی آن در پنجاه صفحه‌ی آخر کتاب به اوج خود می‌رسد، مخاطب و احساساتش به زیبایی هر چه تمام با داستان همراه می‌شوند و قبل از آن که فرصتی برای تفکر بیابید، اشکهایتان سرازیر می‌شوند.
اگر می‌خواهید به سراغ این کتاب بروید، از شما خواهش می‌کنم بدون ذره‌ای آگاهی از داستان یا اتفاقات کتاب سراغش بروید تا غافلگیری‌ها و پرده برداری‌ها از رازها و لایه‌های کتاب را با تمام وجود حس کنید.

•درباره‌ی فیلم:
از این کتاب، دو فیلم اقتباس شده و من نسخه‌ی اولیه، محصول سوئد و سال ۲۰۱۵ را دیدم؛ از نظر من فیلم ضعیف بود. چه به عنوان یک اثر مستقل و برای مخاطبی که پیش‌زمینه‌ای از داستان و کتاب ندارد، چه به عنوان اثری اقتباس شده و برای مخاطبی که پس از کتاب به سراغ فیلم می‌رود. به نظرم انتخاب بازیگرها می‌توانست بهتر باشد. نقاط اوج داستان و لحظاتی که با دیالوگ‌هایی، حقیقت نمایان می‌شود یا شخصیت‌ها به هم مرتبط می‌شوند، به سادگی و گذرا و با کمترین قدرت و تاثیرگذاری پردازش شده بود. البته که زمان فیلم هم فرصت پرداختن به تمام اتفاقاتِ داستان و شخصیت پردازی قوی را نمی‌داد و به همین خاطر برخی اتفاقات که در فاصله‌های زمانی چند ساله صورت میگرفتند، همزمان می‌شدند. از این نظر مشکلی با فیلم نداشتم. بیشترین مشکلم با بازیگرها بود. تنها نکته‌ی مثبت و قوی فیلم برای من، بازی rolf lassgård در نقش اُوِه بود که قوی‌تر از همه و با بیشترین شباهت به شخصیت کتاب حضور یافته بود.
بشخصه کتاب را خیلی بیشتر از فیلم دوست داشتم.
        

35

Zahra

Zahra

1404/4/3

          کتاب بسیار کاربردی و خوبی هست؛ به مفاهیم و مباحث بسیار مهم و ارزشمندی درباره‌ی رنگ و نقاشی می‌پردازه و بنظرم مطالعه‌اش برای نقاشان و افرادی که با رنگ سر و کار دارن ضروریه. همراه با توضیحاتش درباره‌ی کنتراست‌ها، نمود و عمق رنگ و کمپوزیسیون و دیگر موارد، برای درک بهتر مفاهیم، آثاری از نقاشان بزرگ رو تحلیل و بررسی می‌کنه که واقعاً ارزشمند هستن و دید جدیدی بهتون میدن و الهام بخش‌اند. بشخصه از مطالعه‌ی این بخش از کتاب خیلی لذت بردم و شگفت‌انگیز بود.
تنها موردی که توی این کتاب گاهی آزاردهنده میشد، مشکلات ویراستاری بود که ساختار جمله رو به هم می‌ریخت یا در درک مطلب مشکل ایجاد میکرد.
مطالعه‌ی این کتاب به پیش‌زمینه‌ای در بحث هنر و رنگ احتیاج داره و خودش به تنهایی منبع جامع و کاملی نیست و فرای توضیحاتش به مطالعاتی گسترده‌تر هم نیازمنده. با وجود این، قابل فهم هست و می‌تونه به عنوان قدم اول در شناخت رنگ و مباحثش مورد استفاده قرار بگیره.

        

19

Zahra

Zahra

1404/4/1

          این یادداشت رو با بخشی از مقدمه‌ در راستای معرفی کتاب شروع میکنم: «حالا در این گفت‌و‌گو، به صادقانه‌ترین شکل ممکن، درباره‌ی زندگی، تجربیات، موفقیت‌ها و شکست‌هایش برایمان می‌گوید، به دغدغه‌ها و درون‌مایه‌های تکرار شونده در آثارش می‌پردازد، و این‌گونه راه را برای درک دنیای رؤیاگون، شخصی و متفاوتش هموار می‌کند.»
این کتاب به شما دیدگاه جدیدی از شخصیت خانم شیرین نشاط و محتوا و اهداف آثارشون رو میده. گفت و گویی مفصل هست که به زندگی شخصی هنرمند، تجربیات، سختی‌های زندگی‌، روند شکل‌گیری آثار و علایقش، مواردی که از آنها تأثیر پذیرفته، دیدگاه‌های شخصی و دستاوردهای درونی و هنری‌اش میپردازه و از این نظر بسیار ارزشمند و خواندنی هست. همون‌طور که گفتم علاوه بر مسیر زندگیشون و پستی و بلندی‌هاش، نگاهشون به دنیا و مسائلی که در آثارشون نمایان شده رو هم بررسی و تحلیل میکنه؛ اینکه هر عنصر در هر اثر از کجا نشأت گرفته و قصد بیان چه چیزی رو داره در کنار علت انتخاب مدیوم‌هایی که در تولید آثار نقش داشتن. 
سوالات بسیار خوبی هم پرسیده شدن و زمانی که کتاب رو میخونین به همه‌ی سوالات و ابهامات شما پاسخ داده میشه. از این نظر خیلی از نویسنده و گردآورنده‌ی کتاب، آقای محمد عبدی ممنونم.
به شخصه برای من خواندن این گفت‌و‌گو در این کتاب جالب و لذت‌بخش بود و هویت و تصویر جدید و عمیق‌تری از هنرمند رو بهم داد و البته که تأثیراتی هم بر من گذشت و پندهایی هم به همراه داشت و دیدم رو بازتر کرد.
حین مطالعه‌ی این کتاب به کتاب «مطالعه‌ی موردی چند اگزبیشن از شیرین نشاط» نوشته‌ی فرشید خیرآبادی با طراحی و صفحه‌بندی شادی زهره‌وندی برخوردم که درباره‌ی بخشی از آثار خانم نشاط توضیحاتی داده شده بود و تصاویری از آثارشون هم بود. اگه گذرتون خورد این کتاب رو هم بخونین جالبه و بصورت رایگان و به تازگی در اپ طاقچه قرار گرفته.
برای مشاهده‌ی آثار بیشتر از این هنرمند میتونین به سایت darz.art هم مراجعه کنید.
        

20