یادداشتهای Zahra (18)
1403/5/2
در کل کتاب جالبی بود و تصویرسازی هاشو دوست داشتم برگشتن ها به جریان اصلی هم جالب بود انتقادی بر شوروی و سالهای سال چاپ نمیشه و موقعی که چاپ میشه با اقبال زیادی رو به رو میشه سه خط داستانی داریم مرشد و مارگاریتا عیسی و پیلاتوس و متی در اورشلیم و آمدن شیطان به مسکو درآمیختگی واقعیت و تخیل شیطان گربه جادو تخیل است و فضای شوروی واقعیت است درآمیختگی رئال و سورئال رو داریم حکومت استالین و توتالیتر که توی همه ی ابعاد دخالت میکنه اتحادیه ی نویسندگان سوبسید و کاغذ شوروی و قوانین سختگیرانه ای که بخشنامه میشه توی کتاب هم اشاره میشه میرن غذای مناسب میخورن اونجا نسخه ی اولیه رو میسوزونه و همسرش وادارش میکنه دوباره بنویسه و این اسم ادای دین هست به همسرش چون زنش هم وست به دامان مقامات شوروی میشه که اجازه بدن کتابش چاپ شه تغییر روبنا دلیلی بر تغییر ذاتی جامعه نیست تزاری به شوروی که تغییر کرده مردم ولی نه مثل همون قسمتی که همه لباس مد روز میخوان و بعد سحر باطل میشه وجود ابلیس جای اینکه بدی به وجود بیاره آشکارکنندهی بدی ظاهر شده و شیطان مثبتیه گنوسیستم تلقی متفاوت از شریعت رسمی و تفسیر متفاوتیه درواقع همین که داستانای مذهبی رو به گونه ای دیگه روایت میکنه زمان عیسی مسیح هیچ اتفاق خارق العاده ای نیست ولی در قرن ۲۰ هست که طنزآمیزه نماد طوفان که هم میتونه آشفتگی باشه هم تطهیر در کل • قدرت عشق و وفاداری • جستجوی حقیقت و معنویت مرشد با نوشتن کتاب • نقد جامعه و سیستم بوروکراتیک • رستگاری و بخشش مرشد و مارگریتا بخشیده میشن • پیچیدگی اخلاقی و دوگانگی خیر و شر طیف سیاه و سفید مطلقی نیست و خاکستری هستند
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1403/4/6
3.5
135
جذاب اما هولناک جدال ذهنی خود فرد با خودش که فراتر بره * زن یا پایبند به سنت ها بمونه * پیرمرد و خود فرد تنها مانع خود برای رفتن به فضای فرابشریه و در قسمت بزرگی از رمان توی ذهن هستیم و درگیری آیینهای رو شاهد هستیم و از نماد آیینه هم استفاده شده و آینه مرکز جدل خودش با خودشه این دو چهره رو با شکلهای مختلف شاهد هستیم و جدال اینهارو به واضحی میبینیم علاوه بر شخصیت ها که تکرار میشن، بعضی توصیفات و جملات هم تکرار میشن که نشان از همین عملکرد آینه ای و تکثیرشونده داره.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1