Zahra

Zahra

@Torhe

33 دنبال شده

14 دنبال کننده

            کنجکاو و پرسه‌زن
- ثبت کتاب‌ها از سال ۱۴۰۳
          

یادداشت‌ها

نمایش همه
        خلاصه کتاب:
بررسی جنبش‌های هنری: کتاب به تفصیل به بررسی جنبش‌های هنری مختلفی مانند فوتوریسم، دادائیسم، سوررئالیسم، اکسپرسیونیسم، کوبیسم و سایر جنبش‌های مهم قرن بیستم می‌پردازد. هر یک از این جنبش‌ها به عنوان پاسخی به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمان خود معرفی می‌شوند.
  
پارمزانی به زندگی و آثار هنرمندان برجسته‌ای مانند پیکاسو، سالوادور دالی، مارسل دوشان، و بسیاری دیگر پرداخته و نقش آنها در شکل‌گیری و توسعه این جنبش‌ها را تحلیل می‌کند.

تاثیرات فرهنگی و اجتماعی: یکی از محورهای اصلی کتاب بررسی تأثیرات متقابل هنر و جامعه است. نویسنده به این موضوع می‌پردازد که چگونه این جنبش‌ها نه تنها بازتابی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی بودند، بلکه خود نیز به تغییر و تحول این جوامع کمک کردند.

حلیل نظری و فلسفی: پارمزانی با استفاده از نظریات فلسفی و زیبایی‌شناسی مختلف، به تحلیل عمیق‌تری از این جنبش‌ها پرداخته و تلاش می‌کند تا معنای هنری و فرهنگی هر یک از آنها را روشن کند.

مقد کتاب:
نقاط قوت: یکی از نقاط قوت کتاب، دقت و جامعیت آن در بررسی جنبش‌های هنری است. پارمزانی با تکیه بر منابع متعدد و تحلیل‌های دقیق، تصویری کامل از تحولات هنری قرن بیستم ارائه می‌دهد. همچنین، توانایی نویسنده در ارتباط دادن هنر با زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی معاصر از دیگر نقاط قوت کتاب است.

نقاط ضعف: یکی از نقدهای مطرح شده به کتاب، پیچیدگی زبانی و نظری آن است. این کتاب ممکن است برای مخاطبانی که با مباحث فلسفی و نظری آشنایی کمتری دارند، دشوار باشد. همچنین، برخی منتقدان معتقدند که نویسنده در برخی از بخش‌ها بیش از حد به تفسیرهای شخصی خود متکی بوده و از ارائه شواهد عینی کمتر استفاده کرده است.

نظر شخصی:
اگر به هنر مدرن و معاصر علاقه‌مندید و به دنبال کتابی جامع و تحلیلی در این زمینه هستید، *شورشیان هنر قرن بیستم* یک منبع ارزشمند است. با این حال، اگر با نظریات فلسفی و زبانی پیچیده راحت نیستید، ممکن است نیاز به مطالعه قبلی و یا کمک گرفتن از منابع تکمیلی داشته باشید تا بتوانید از محتوا و تحلیل‌های عمیق کتاب به طور کامل بهره‌مند شوید.
      

12

        کتاب «چه کسی از هنر معاصر می‌ترسد؟» نوشته کیونگ آن و جسیکا سراسی و با ترجمه افرا صفا، یک راهنمای موجز و ساده برای درک هنر معاصر است. این کتاب به شکل پرسش و پاسخ طراحی شده تا مخاطبان به راحتی بتوانند با مفاهیم و جریان‌های این نوع هنر آشنا شوند.

### خلاصه کتاب:

کتاب به شکل مجموعه‌ای از سوالات و پاسخ‌ها سازماندهی شده است که به تدریج به بررسی جوانب مختلف هنر معاصر می‌پردازد:

1. **تعریف هنر معاصر:**
   - کتاب با این سوال آغاز می‌شود که هنر معاصر چیست؟ نویسندگان توضیح می‌دهند که هنر معاصر به هنری اشاره دارد که در دوران فعلی تولید شده و غالباً به مسائلی همچون فرهنگ، سیاست، و هویت می‌پردازد. این هنر شامل طیف گسترده‌ای از رسانه‌ها و سبک‌ها است.

2. **تفاوت با هنرهای گذشته:**
   - یکی از بخش‌های مهم کتاب، بررسی تفاوت‌های هنر معاصر با هنرهای گذشته مانند مدرنیسم و پست‌مدرنیسم است. نویسندگان نشان می‌دهند که چگونه هنر معاصر از طریق نوآوری‌ها و استفاده از رسانه‌های جدید، مرزهای هنر سنتی را گسترش داده است.

3. **نقش مخاطب در هنر معاصر:**
   - کتاب به این موضوع می‌پردازد که در هنر معاصر، مخاطب نقش فعالی دارد و باید با تفسیر شخصی خود به درک اثر برسد. این موضوع به تفاوت‌های اساسی هنر معاصر با هنرهای کلاسیک اشاره دارد.

4. **بازار هنر معاصر:**
   - یکی دیگر از موضوعات مهم، بررسی بازار هنر معاصر و تأثیر اقتصادی بر ارزش‌گذاری آثار است. نویسندگان نشان می‌دهند که چگونه اقتصاد و سیاست در شکل‌گیری و عرضه‌ی آثار هنری نقش دارند.

5. **چالش‌های فهم هنر معاصر:**
   - کتاب به سوالات متداولی که مردم درباره‌ی هنر معاصر دارند، پاسخ می‌دهد؛ از جمله اینکه چرا برخی از آثار هنری معاصر به نظر ساده یا حتی بی‌معنا می‌رسند. نویسندگان توضیح می‌دهند که این ویژگی‌ها بخشی از تلاش هنرمندان برای به چالش کشیدن انتظارات و قواعد سنتی هنر است.

### نقد کتاب:

1. **سادگی و دسترسی:**
   - کتاب با رویکردی ساده و کاربردی نوشته شده که آن را برای مخاطبان گسترده‌ای جذاب می‌کند. این ویژگی آن را به منبعی مفید برای کسانی تبدیل می‌کند که می‌خواهند بدون ورود به مباحث پیچیده، با هنر معاصر آشنا شوند.

2. **ساختار پرسش و پاسخ:**
   - ساختار پرسش و پاسخ کتاب به خوانندگان اجازه می‌دهد تا به راحتی به مباحث مختلف دسترسی پیدا کنند و به سرعت اطلاعات مورد نظر خود را بیابند.

3. **تمرکز بر مفاهیم کلیدی:**
   - کتاب به جای تمرکز بر جزئیات فنی یا تاریخی، بر روی مفاهیم کلیدی و چالش‌های اصلی هنر معاصر تمرکز می‌کند که این رویکرد برای مبتدیان مفید است.

4. **نبود تحلیل عمیق:**
   - از سوی دیگر، کسانی که به دنبال تحلیل‌های عمیق‌تر و پیچیده‌تر از هنر معاصر هستند، ممکن است این کتاب را سطحی بیابند، چرا که بیشتر به معرفی کلیات و پاسخ به سوالات متداول می‌پردازد تا بررسی دقیق و انتقادی.

### نتیجه‌گیری:

کتاب «چه کسی از هنر معاصر می‌ترسد؟» راهنمایی مختصر و مفید برای ورود به دنیای هنر معاصر است. این کتاب با زبانی ساده و ساختاری قابل دسترس، به سوالات اصلی و اساسی درباره‌ی این نوع هنر پاسخ می‌دهد و می‌تواند به عنوان نقطه شروعی برای مطالعه‌ی بیشتر و عمیق‌تر هنر معاصر مورد استفاده قرار گیرد.
      

9

        **نقد رمان "بیگانه":**

رمان "بیگانه" به عنوان یکی از نمونه‌های بارز ادبیات اگزیستانسیالیستی شناخته می‌شود. کامو در این رمان، مفهوم "بیگانگی" و "پوچی" را مورد بررسی قرار می‌دهد. مورسو، شخصیت اصلی، نمایانگر فردی است که از زندگی بیگانه شده و معنایی در آن نمی‌بیند. او از جامعه، ارزش‌ها و احساسات مرسوم جداست و این جدایی او را به سوی جنایتی بی‌منطق و در نهایت به مرگ سوق می‌دهد.

رمان  دارای نکات ریز و ظریفی است که به درک عمیق‌تری از مضمون‌ها و پیام‌های آن کمک می‌کند. در اینجا به برخی از این نکات اشاره می‌کنم:

1. **زبان و سبک نگارش**: زبان ساده و بی‌پیرایه‌ای که کامو برای روایت داستان انتخاب کرده، با شخصیت اصلی، مورسو، و دیدگاه او نسبت به زندگی همخوانی دارد. این سادگی در زبان به‌وضوح بی‌تفاوتی مورسو را نسبت به جهان اطرافش نشان می‌دهد.

2. **بی‌تفاوتی و عدم احساسات**: مورسو تقریباً در تمام طول رمان هیچ واکنش احساسی شدیدی نشان نمی‌دهد، حتی در مواجهه با مرگ مادرش. این عدم همدلی و بی‌تفاوتی او یکی از ویژگی‌های بارز شخصیت اوست که موجب می‌شود او به‌عنوان "بیگانه" از جامعه شناخته شود.

3. **خورشید و نور**: در رمان، خورشید و نور به عنوان نمادهایی از واقعیت‌های سنگین و غیرقابل‌تحمل زندگی مورسو عمل می‌کنند. در صحنه قتل، مورسو به شدت تحت تأثیر گرما و نور خورشید قرار می‌گیرد، که این نمادهای فشار روانی و اضطراب او هستند. این عناصر در نهایت به‌عنوان توجیهی برای عمل قتل او معرفی می‌شوند.

4. **مراسم خاکسپاری مادر**: رفتار مورسو در مراسم خاکسپاری مادرش، از جمله نخوابیدن شب قبل از مراسم و عدم ابراز احساسات، مورد توجه زیادی قرار می‌گیرد. این رفتار او، علاوه بر اینکه نشان‌دهنده بیگانگی اوست، در دادگاه به عنوان نشانه‌ای از بی‌رحمی و بی‌احساسی او مورد استفاده قرار می‌گیرد.

5. **دادگاه و محکمه**: دادگاه بیشتر از اینکه به جنایت مورسو بپردازد، به بررسی شخصیت او و رفتارهای او می‌پردازد. این نکته نشان می‌دهد که جامعه بیش از خود جرم، به انطباق فرد با ارزش‌های اجتماعی اهمیت می‌دهد. محاکمه مورسو بیشتر به خاطر عدم تطابق او با انتظارات جامعه است تا خود عمل قتل.

6. **فلسفه پوچی**: کامو از طریق شخصیت مورسو فلسفه "پوچی" را بیان می‌کند. زندگی مورسو بی‌معنا و بدون هدف است و او در مقابل پوچی و بی‌معنایی زندگی مقاومتی نشان نمی‌دهد. این نکته یکی از پایه‌های اصلی فلسفه اگزیستانسیالیسم کامو است.

7. **انتخاب نهایی مورسو**: در پایان رمان، مورسو با قبول پوچی زندگی و مرگ، به یک نوع آرامش می‌رسد. او مرگ را می‌پذیرد و حتی از آن استقبال می‌کند، زیرا این پایان بی‌معنایی است که او در طول زندگی با آن روبه‌رو بوده است. این نکته نشان‌دهنده پذیرش نهایی مورسو از سرنوشت و بی‌معنایی زندگی است.

8. **نقد اجتماع و مذهب**: در رمان، کامو نقدی بر جامعه و مذهب نیز دارد. مورسو با مذهب هم بیگانه است و در مواجهه با کشیشی که سعی در توبه دادن او دارد، واکنش شدیدی نشان می‌دهد. این نشان‌دهنده عدم پذیرش ارزش‌های سنتی توسط مورسو است و نقدی است بر تحمیل این ارزش‌ها از سوی جامعه.

این نکات ریز نشان‌دهنده عمق و چندلایگی رمان "بیگانه" هستند و درک آن‌ها می‌تواند به تحلیل دقیق‌تری از این اثر کمک کند.


یکی از نکات مهم رمان، انتقاد از ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی رایج است. مورسو به دلیل تفاوتش با دیگران و عدم پایبندی به این ارزش‌ها مجازات می‌شود، نه به خاطر جنایتی که مرتکب شده است. این نشان‌دهنده آن است که جامعه بیشتر به ظاهر و رفتارهای سطحی اهمیت می‌دهد تا به واقعیت و حقیقت.

رمان همچنین به مفهوم "پوچی" در زندگی انسان می‌پردازد. مورسو زندگی را بی‌معنی و پوچ می‌بیند و این احساس بی‌معنایی، او را به نقطه‌ای می‌رساند که حتی مرگ نیز برایش اهمیت ندارد.

**نقد شخصیت‌های "بیگانه":**

1. **مورسو**: مورسو شخصیت اصلی رمان است که نماد "بیگانگی" و "پوچی" در زندگی است. او از احساسات معمولی مانند غم، عشق و همدردی بیگانه است. رفتارهای او اغلب بی‌تفاوت و غیرقابل پیش‌بینی است. نقد اصلی که بر مورسو وارد است، عدم توانایی او در هم‌دردی با دیگران و جدا شدن از ارزش‌های انسانی است.

2. **ماری**: ماری زنی است که به مورسو علاقه‌مند است و تلاش می‌کند تا او را به دنیای عشق و احساسات بازگرداند. با این حال، رابطه او با مورسو سطحی و بدون عمق است و ماری نیز در نهایت نمی‌تواند تاثیری عمیق بر زندگی مورسو داشته باشد.

3. **ریمون**: ریمون شخصیتی ضدقهرمان است که مورسو را به سمت جنایت سوق می‌دهد. او نمایانگر جنبه‌های تاریک و خشونت‌آمیز زندگی است و رابطه او با مورسو بیشتر بر پایه منافع شخصی است تا دوستی واقعی.

**نقد کلی:**

رمان "بیگانه" از نظر ادبی و فلسفی اثری قابل توجه است که به بررسی مفاهیم اساسی مانند پوچی، بیگانگی و معنای زندگی می‌پردازد. اما از سوی دیگر، برخی از منتقدان معتقدند که این رمان ممکن است به دلیل نگرش بدبینانه‌اش به زندگی و جامعه، باعث ایجاد احساس یأس و ناامیدی در خوانندگان شود. با این حال، "بیگانه" به عنوان یک اثر کلاسیک همچنان موضوع بررسی و تحلیل‌های بسیاری است و جایگاه خود را در ادبیات جهان حفظ کرده است.
      

4

        کتاب **«تاریخ جنون»** اثر میشل فوکو یک بررسی جامع و انتقادی از نحوه برخورد جوامع غربی با مفهوم جنون از دوران قرون وسطی تا قرن بیستم است. فوکو در این کتاب به تحلیل چگونگی تغییر درک و برخورد با افراد مبتلا به اختلالات روانی می‌پردازد و نشان می‌دهد که جنون چگونه از یک امر اخلاقی و فلسفی به موضوعی پزشکی و نهادی تبدیل شده است.

### مفهوم کلی کتاب
مفهوم اصلی کتاب بر این نکته تأکید دارد که جنون، نه یک واقعیت ثابت و طبیعی، بلکه پدیده‌ای تاریخی و اجتماعی است که تعاریف و برخوردهای متفاوتی با آن در زمان‌های مختلف شکل گرفته است. فوکو جنون را به عنوان یک ابزار قدرت مورد بررسی قرار می‌دهد؛ یعنی جامعه و نهادهای مختلف از جمله کلیسا، دولت و علم پزشکی، همواره تلاش کرده‌اند تا جنون را در چارچوب‌های خاصی تعریف و مدیریت کنند. این فرآیند به وسیله نهادهایی مانند آسایشگاه‌ها، زندان‌ها و بیمارستان‌های روانی صورت گرفته است که هدف اصلی آن‌ها کنترل اجتماعی و نظم‌بخشی به جامعه بوده است.

### خلاصه کلی کتاب
کتاب در سه بخش اصلی به بررسی تاریخ جنون می‌پردازد:

1. **قرون وسطی تا رنسانس**: در این دوره، جنون به عنوان یک امر متافیزیکی و اخلاقی درک می‌شود. دیوانگان به عنوان افرادی که از نظم الهی خارج شده‌اند، معمولاً مورد ترس و نفرت قرار می‌گیرند و در برخی موارد، به دلیل جنون‌شان، تقدس یا قدرت ماوراء طبیعی به آن‌ها نسبت داده می‌شود.

2. **قرن 17 تا 18 (عصر کلاسیک)**: این دوره شاهد تغییر اساسی در برخورد با جنون است. جنون به تدریج از جامعه جدا می‌شود و دیوانگان به عنوان افرادی انحرافی و خطرناک، در مکان‌هایی جداگانه مثل آسایشگاه‌ها محبوس می‌شوند. این انزوا بخشی از تلاش‌های گسترده‌تر برای نظم‌بخشی و کنترل اجتماعی در جوامع مدرن است.

3. **قرن 19 و 20**: در این دوره، جنون به عنوان یک بیماری روانی شناخته می‌شود و علم پزشکی بر نحوه برخورد با آن غالب می‌گردد. پزشکان به عنوان صاحبان دانش تخصصی، کنترل آسایشگاه‌ها را به دست می‌گیرند و رویکردهای درمانی و تربیتی به بیماران اعمال می‌کنند.

### یادداشت کلی
کتاب «تاریخ جنون» اثری فلسفی و تاریخی است که به نحوی عمیق و انتقادی به تحلیل و بررسی پدیده جنون و نحوه برخورد جوامع با آن می‌پردازد. فوکو نشان می‌دهد که آنچه ما امروز به عنوان اختلالات روانی می‌شناسیم، نتیجه فرآیندهای تاریخی پیچیده‌ای است که به شدت تحت تأثیر قدرت و سیاست قرار داشته است. این کتاب به خوانندگان کمک می‌کند تا درک بهتری از نحوه شکل‌گیری نهادهای اجتماعی و پزشکی مرتبط با جنون پیدا کنند و آن‌ها را به چالش بکشند. «تاریخ جنون» از آثار بنیادین در مطالعات فوکویی است و تأثیر عمیقی بر رشته‌هایی چون جامعه‌شناسی، فلسفه، و تاریخ علم داشته است.
      

1

        کتاب عجیب و جالبیه
با جملات درخشان
با رویارویی پیوسته‌ی خود با خود

کامو در "سقوط" به بررسی مفاهیمی مانند گناه، قضاوت، ریاکاری و بیگانگی می‌پردازد. او نشان می‌دهد که چگونه افراد می‌توانند در ظاهر نیکوکار و شرافتمند به نظر برسند، اما در واقع درونشان پر از تناقض و خودفریبی است. همچنین، کتاب به این مسئله می‌پردازد که انسان‌ها تمایل دارند از قبول مسئولیت شخصی فرار کنند و به جای آن دیگران را قضاوت کنند.

1. استفاده از مونولوگ: کل کتاب به صورت یک گفتگوی یک‌نفره نوشته شده که باعث می‌شود خواننده عمیقاً وارد ذهن و افکار کلمانس شود و تحول درونی او را به شکلی نزدیک و ملموس تجربه کند.
   
2. شخصیت کلمانس: او یک شخصیت پیچیده و چندلایه است که در طول داستان به تدریج لایه‌های مختلف شخصیتش آشکار می‌شود. او همزمان می‌تواند همدردی و انزجار خواننده را برانگیزد.

3. تمثیل و استعاره: کامو از استعاره‌های مختلفی برای بیان مفاهیم فلسفی خود استفاده می‌کند، از جمله بار "مکزیکو سیتی" که نمادی از سقوط و تباهی است.

4. فضای تاریک و افسرده: توصیفات کامو از آمستردام با کانال‌های تاریک و بارانی، حس انزوای عمیق و نومیدی را به خواننده منتقل می‌کند.

5. مفهوم سقوط: عنوان کتاب به سقوط اخلاقی و معنوی کلمانس اشاره دارد که پس از مواجهه با حقیقتی دردناک درباره خود اتفاق می‌افتد.

"سقوط" یکی از آثار فلسفی-ادبی کامو است که به خوبی نشان‌دهنده دیدگاه‌های او درباره عبث‌گرایی و اخلاق است. کامو از طریق داستان کلمانس، مخاطب را به تفکر درباره ماهیت واقعی خود و دیگران وادار می‌کند و پرسش‌های بنیادینی را درباره زندگی، مرگ و مسئولیت مطرح می‌سازد.
      

17

        کتاب "کالیبان و ساحره" نوشته سیلویا فدریچی است که به بررسی تاریخی و انتقادی از جایگاه زنان در عصر گذار از فئودالیسم به سرمایه‌داری می‌پردازد. فدریچی در این کتاب نشان می‌دهد که چگونه این گذار با سرکوب و استثمار زنان همراه بوده است. او توضیح می‌دهد که شکار ساحره‌ها، یک جنبش گسترده و خشونت‌آمیز علیه زنان در اروپا در قرون 16 و 17 میلادی، نقشی اساسی در تثبیت سرمایه‌داری و تغییر نقش اجتماعی و اقتصادی زنان ایفا کرده است.

فدریچی استدلال می‌کند که این شکار ساحره‌ها نه تنها به عنوان سرکوب دینی، بلکه به عنوان وسیله‌ای برای کنترل نیروی کار زنان و بازتولید نیروی کار در جامعه سرمایه‌داری استفاده شده است. او همچنین به ارتباط میان استعمار و استثمار زنان در جوامع غیرغربی و توسعه سرمایه‌داری در غرب می‌پردازد.

این کتاب با تحلیل‌های فمینیستی و تاریخی خود، نقشی مهم در درک بهتر از دینامیک‌های جنسیتی در توسعه نظام‌های اقتصادی و اجتماعی دارد و به یکی از آثار مهم در زمینه تاریخ اجتماعی و فمینیسم تبدیل شده است.
      

15

0

        من بسیار دوستش داشتم
کتاب "پسرک، موش کور، روباه و اسب" نوشته چارلی مکیسی، به عنوان یکی از کتاب‌های محبوب و پرفروش در زمینه ادبیات کودک و نوجوان شناخته شده است. این کتاب به دلیل سبک منحصربه‌فرد هنری و پیام‌های عمیق و انسانی خود مورد توجه قرار گرفته است. در زیر نقدی جامع از این کتاب ارائه می‌شود:

### نقاط قوت
1. **تصاویر جذاب**: یکی از بزرگترین نقاط قوت این کتاب، تصاویر دست‌نقاشی شده‌ی زیبا و دلنشین آن است. سبک نقاشی‌های مکیسی، ساده و در عین حال پرجزئیات و پر احساس است که می‌تواند به راحتی مخاطب را جذب کند.

2. **پیام‌های عمیق و انسانی**: کتاب پر از جملات و دیالوگ‌های کوتاه و تأثیرگذار است که پیام‌هایی عمیق درباره‌ی عشق، دوستی، امید، و انسانیت را منتقل می‌کند. این پیام‌ها به سادگی و با زبانی قابل فهم برای کودکان بیان شده‌اند، اما به اندازه‌ای عمیق هستند که بزرگسالان نیز از آن‌ها بهره‌مند شوند.

3. **روایت ساده و روان**: داستان کتاب به شکل یک مکالمه‌ی ساده و دوستانه بین چهار شخصیت اصلی (پسرک، موش کور، روباه و اسب) روایت می‌شود. این سبک روایت باعث می‌شود که کتاب به راحتی خوانده شود و برای مخاطبان مختلف جذاب باشد.

### نقاط ضعف
1. **سادگی بیش از حد**: برخی منتقدان ممکن است استدلال کنند که پیام‌های کتاب بیش از حد ساده و کلیشه‌ای هستند و عمق کافی ندارند. اگرچه این پیام‌ها به زیبایی بیان شده‌اند، اما ممکن است برخی از خوانندگان به دنبال مضامین پیچیده‌تر و چالش‌برانگیزتر باشند.

2. **تمرکز زیاد بر احساسات**: تمرکز زیاد کتاب بر روی احساسات و پیام‌های الهام‌بخش ممکن است برای برخی از خوانندگان بیش از حد احساساتی و احساسی به نظر برسد. این مسئله می‌تواند باعث شود که کتاب برای همه‌ی مخاطبان جذاب نباشد.

### نتیجه‌گیری
کتاب "پسرک، موش کور، روباه و اسب" با تصاویر زیبا و پیام‌های عمیق خود، یک تجربه‌ی خواندنی دلنشین و الهام‌بخش را ارائه می‌دهد. این کتاب به دلیل سادگی و زیبایی خود می‌تواند هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذاب باشد. هرچند ممکن است برخی از مخاطبان به دلیل سادگی بیش از حد یا تمرکز زیاد بر احساسات، به طور کامل با کتاب ارتباط برقرار نکنند، اما به طور کلی این اثر به عنوان یک کتاب موفق و تأثیرگذار در ادبیات کودک و نوجوان شناخته می‌شود.
      

0

        در کل کتاب جالبی بود و تصویرسازی هاشو دوست داشتم 
برگشتن ها به جریان اصلی هم جالب بود
انتقادی بر شوروی و سال‌های سال چاپ‌ نمیشه
و موقعی که چاپ میشه با اقبال زیادی رو به رو میشه
سه خط داستانی داریم
مرشد و مارگاریتا
عیسی و پیلاتوس و متی در اورشلیم
و آمدن شیطان به مسکو
درآمیختگی واقعیت و تخیل
شیطان گربه جادو تخیل است
و فضای شوروی واقعیت است
درآمیختگی رئال و سورئال رو داریم
حکومت استالین و توتالیتر که توی همه ی ابعاد دخالت میکنه 

اتحادیه ی نویسندگان
سوبسید و کاغذ 
شوروی و قوانین سختگیرانه ای که بخشنامه میشه
توی کتاب هم اشاره میشه میرن غذای مناسب میخورن اونجا 

نسخه ی اولیه رو میسوزونه و همسرش وادارش میکنه دوباره بنویسه
و این اسم ادای دین هست به همسرش
چون زنش هم وست به دامان مقامات شوروی میشه که اجازه بدن کتابش چاپ شه 

تغییر روبنا دلیلی بر تغییر ذاتی جامعه نیست 
تزاری به شوروی که تغییر کرده مردم ولی نه
مثل همون قسمتی که همه لباس مد روز میخوان و بعد سحر باطل میشه 

وجود ابلیس جای اینکه بدی به وجود بیاره
آشکارکننده‌ی بدی ظاهر شده
و شیطان مثبتیه 

گنوسیستم تلقی متفاوت از شریعت رسمی و تفسیر متفاوتیه 
درواقع همین که داستانای مذهبی رو به گونه ای دیگه روایت میکنه 

زمان عیسی مسیح هیچ اتفاق خارق العاده ای نیست ولی در قرن ۲۰ هست که طنزآمیزه 

نماد طوفان که هم میتونه آشفتگی باشه هم تطهیر 

در کل
• قدرت عشق و وفاداری 
• جستجوی حقیقت و معنویت
مرشد با نوشتن کتاب 
• نقد جامعه و سیستم بوروکراتیک 
• رستگاری و بخشش
مرشد و مارگریتا بخشیده میشن 
• پیچیدگی اخلاقی و دوگانگی خیر و شر
طیف سیاه و سفید مطلقی نیست و خاکستری هستند
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

باشگاه‌ها

نمایش همه

باشگاه امتداد

82 عضو

پسری که کلمه جمع می کرد

دورۀ فعال

باشگاه رواق

349 عضو

زن سی ساله

دورۀ فعال

دنیای خیال

545 عضو

هرگز نمیر

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

دایره ی گچی قفقازی

2

Zahra پسندید.
بازار مکاره

36

Zahra پسندید.
درآمدی بر بینامتنیت: نظریه ها و کاربردها

11

Zahra پسندید.

150

Zahra پسندید.
اگر به خودم برگردم: ده جستار درباره پرسه در شهر
          «برگشتن به کتاب مثل برگشتن به شهرهایی است که فکر می‌کنیم شهر ما هستند ولی درواقع فراموششان کرده‌ایم و فراموشمان کرده‌اند.»

یه ماجرایی باعث شد دوباره برگردم سراغ این کتاب. وقتی که می‌آم سراغ کتاب‌هایی که از خوندنشون خیلی گذشته، حس سردرگمی عجیبی رو تجربه می‌کنم؛ انگار وسط یه کاسه‌ماست غوطه‌ور باشی: همه‌جا سفیده و تو می‌شناسی اون فضا رو، چون تا تهش رو قبلاً دیده‌ی، ولی همه‌چیز برات مبهمه. داری می‌گردی دنبال یه جمله‌ی خاص و می‌دونی توی ۵۰ صفحه‌ی اول کتاب بوده ولی دقیق نمی‌دونی کجاش. وقتی که پیداش می‌کنی هم می‌بینی با چیزی که توی ذهنت بوده زمین تا آسمون فرق داشته و جور دیگه‌ای می‌فهمی‌ش این‌بار: «محال است برگردیم به جایی و همان‌طوری بیابیمش که آخرین‌بار ترکش کرده بودیم. محال است در کتابی دقیقاً همان چیزی را کشف کنیم که اولین‌بار بین خطوطش خوانده بودیم.»

«اگر به خودم برگردم» والریا لوییزلی، اون کتاب تاریخیه که تاریخ رو روایت نمی‌کنه و کتاب جغرافی‌ایه که نقشه‌ای نداره. درباره‌ی شهر و توی شهر بودن و شهر رو دیدن و شهر رو چشیدنه؛ شهر به معنی آدم‌هاش، به معنی زنده‌ها و مرده‌هاش، به معنی زبانش، به معنی نه یک شهر خاص که شهرهای مختلف و مکان‌های مختلف، خیابون‌های مختلف و تفاوت‌هاشون و مهم‌تر از اون تفاوتی که درون خودمون احساس می‌کنیم توی هر کدوم از این مکان‌ها و زمان‌ها. 
عنوان کتاب هم ماجرای جالبی داره و این تعلیق و غوطه‌وری توی محیطی که شناختی نسبت بهش نداریم، تأثیرش رو روی اون هم گذاشته انگار: «این کتاب اولین‌بار سال ۲۰۱۲ در مکزیک با عنوان Papeles Falsos (اصطلاحی ایتالیایی به معنی برگه‌های جعلی) منتشر شد و یک‌ سال بعد در ترجمه‌ی انگلیسی عنوان Sidewalks (پیاده‌روها) را به خود گرفت.» امروز روز هم با اسم «اگر به خودم برگردم» از نشر اطراف و با ترجمه‌ی خوب کیوان سررشته می‌تونیم بخونیمش و بعد از قدم زدن‌های طولانی توی شهر و گم شدن میون صدای آدم‌ها و صداهایی که توی سرمون‌ان، به نقطه‌ی شروع برگردیم، نقطه‌ی شروعی که «همیشه خودش است. از خودش بیرون می‌آید و در جهان اطراف پرسه می‌زند. زمان می‌گذراند و وقتی به خودش برمی‌گردد، می‌بیند با کسی که شروع کرده فرق دارد. پس دوباره از اول شروع می‌کند.»
        

24

Zahra پسندید.
روایت: مفاهیم بنیادی و روش های تحلیل
          روایت جمعی؛
انسان می‌نویسد و همین فعالیتی جمعی است.


0- این اثر شد دومین اثری که در روایت‌شناسی خواندم. روزآمد بودن و کاربردی بودن این کتاب وجه تمایز مهمی است.

1- تقابل‌های دوجزئی:
معمولا ما انسان‌ها دوست داریم در دوگانه‌‌ها امور را طبقه‌بندی و درک کنیم. نویسنده‌ها هم در این دام می‌افتند. بجز اون توجه به دوگانه‌ها  در آثار ادبی هم می‌تواند ابزار تحلیلیِ مفیدی باشد. 
دوگانه‌ها یعنی چه؟ فرض کنید در یک اثر/رمان که در مورد ابتدای ورود انگلیسی‌ها و اروپایی‌ها به قارۀ آمریکاست دو گروه عمده داشته باشیم: یکسری مزرعه‌دار و دیگران بومیان آمریکا. 
در  اثر این تقابل‌ها را داشته باشیم (به ترتیب مزرعه‌دار/بومیان آمریکا):
نژاد سفید/نژاد سرخ
مسیحی/بی‌دین
بانزاکت/وحشی
بی‌دفاع/خطرآفرین
درمانده/نیرومند
لباس‌پوشیده/عریان
با تحلیل و توجه به این دوگانه‌ها می‌توان فهمید که نحوۀ بازنمایی هرکدام از این دوگروه اجتماعی چگونه بوده است و احتمالا نویسنده چه دیدگاهی به هرکدام از آنها داشته است. این مورد را اولین بار از سامان جواهریان، در سلسه جلساتی در مدرسۀ سه‌نقطه شنیدم. شعر میراثِ اخوان ثالث را به ساختِ همین دوگانه‌ها توضیح داد و به حدی این نگاهِ منظم، آورده‌های تحلیلی داشت که نگم براتون. اصلا ویرِ روایت‌شناسی از همان جلسات و صحبت‌های آقای جواهریان زده شد.

2- یکی از سوالاتی که برای مخاطب آثار ادبی به وجود می‌آید این است که بالاخره موضع نویسنده چیست (اصلا مهم است؟)؟ همین اهمیت نویسنده یا عدم اهمیت آن شده بحث اصلی یکی از مهم‌ترین جدل‌های تاریخ نقد ادبی که همانا تئوری مرگ مولف و رولان بارت است. الان نمی‌خواهم وارد این مورد بشم، بیشتر می‌خوام در مورد این حرف بزنم که بالاخره نویسنده را به چه راه‌هایی می‌توانیم بشناسیم.
برای نمونه یک نمایشنامه را فرض کنید که 5شخصیت با دیالوگ‌های زیاد دارد. هرکدام از این شخصیت‌ها هم در امور مختلف موضع‌های متمایزی دارند. هر انسانی در درون خود، موجودی چهل‌تیکه از مفاهیم و رویکردهای مختلف است، ولی بعیده است بازجوی اثر و گفته‌هایش با زندانیِ اثر، هر دو نماینده دیدگاه نویسنده باشند. از میان صداهای مختلف اثر، احتمالا نویسنده یک یا دو صدا را نمایندگی خواهد کرد. احتمالا نویسنده‌ای کاردرست است که اندکی به رازبودگی و اهمیت کشف در فهم اثر ادبی اشراف داشته باشد (یعنی موضوعات و مفاهیم را گل‌درشت در اثر نمی‌گذارد و به خواننده اجازۀ تفسیر می‌دهد). آن نویسنده خوب می‌داند که نباید آدم بدِ داستان سیگاری، بداخلاق، بوگندو، بددهن و احمق باشد از آن سمت قهرمان داستان فرهیخته، علاقه‌مند به موسیقیِ کلاسیک، خوش برخورد با گربۀ سرکوچه، خوش خلق و باهوش. همین نمایشِ موقعیتِ بی‌طرفی توسط نویسنده بسیار حائز اهمیت است؛ چرا؟ چون اینگونه خواننده همدل‌تر خواهد بود با نویسنده و اینگونه همدلانه سعی می‌کند واقعا اثر را بفهمد نه اینکه با عداوت به رقابت با نویسنده بپردازد.
خب خب، الان روایت‌شناسی به ما چه کمکی می‌کند؟ نحوۀ ضمنیِ بازنمایی افراد، کانونی‌سازی، ایدئولوژی و روایت، و مواردی از این دست راهنمای ما در فهم موضع نویسنده خواهند بود.

3- همانطور که گفتم یکی از جذابیت‌های کتاب این بود که سال 2016 منتشر شده است و دغدغۀ رسانه‌ها و مسائل روزِ جهان‌ِ روایت را دارد. البته با سرعتی که جهانِ تکنولوژی و فناوری دارد، 2016 واقعا عهد دقیانوس حساب می‌شود. باری، انقدر ایدۀ جدید و جذاب از این بخش‌های کتاب گرفتم که نگو. برای نمونه:
یک مفهومی  در مطالعاتِ رواییِ رسانه‌های نوین هست با عنوان اَبَرمتن/hypertext. ابرمتن چیست؟ متن‌هایی که در فضای مجازی تولید می‌شوند که هر متن به متنی دیگر ارجاع دارد و شبکۀ ارتباطی متن‌ها یک کلان روایت اساسی می‌سازند. یعنی روایتی واحد (با تمام تکثرها) ساخته شده است که نویسندۀ یکتایی ندارد (پیش از این مفهوم بینامتنیت که از رویکردهای اساسیِ نقد ادبی و روایت‌شناسی است در مورد هر متنی این فهم شبکه‌ای را داشت، ولی ابرمتن‌ها به علت ماهیت رسانه‌های نوین، خاصیت‌های خاص خود را دارند.)
برای نمونه در فضای توئیتر یک اصطلاحی هست با عنوانِ «ژانر». این ژانر  یعنی که موضوعی در توئیتر ترند شده باشه و مثلا به مدت دو روز یک پست یا چند پستِ پایه ریتوئیت، کوت و ریپلای بشوند و روایت مختلف افراد ساخته شود. همین اخیر ژانرِ آیرونیک و کناییِ «هر ایرانی در بچگی حداقل یکبار اروپا رفته دیگه» در توئیتر فارسی ترند شده بود. تک تک عکس‌ها و کوتاه‌جمله‌هایی که کاربران توئیتر در تیکه به این جملۀ عجیب بیان می‌داشتند یک تصویر کلی را می‌ساخت. تصویری کلی از متنی جمعی، متنی که مثل متن‌های عادی نیست و یک ابرمتن است. این ابرمتن‌ها منحصر در موضوعات طنز نیست و بعضا مسائل و زخم‌های جامعه را بازنمایی می‌کند. مانند ژانر «از سربازی بگو» یا مسئلۀ حجاب و پلمپ کسب‌وکارها. 
تحلیل اینگونۀ فضای مجازی را به صورت مدون اولین با در کتاب شبکه‌های خشم و امیدِ امانوئل کاستلز خواندم و بعدتر زینپ توفکچی و کلی تحلیل شبکه‌ای در موردش خواندم. به نظرم در کنار تمام تحلیل‌های آماری، سیاسی و اجتماعی، ابزار تحلیلیِ روایت‌شناسی آورده‌هایی برای تحلیل خواهد داشت که واقعا آن سرش ناپیداست. مشخصا همین تک ایده را بگیرید که «جنبش اجتماعی نیاز به روایت دارد». یعنی وای. تک تک انقلاب‌های، مشخصا انقلاب 57 ایران، یا جنبش‌های بهار عربی یا انقلاب فرانسه یا هزاران رخداد اجتماعی دیگر را به تحلیل روایت می‌توان معنا کرد. یعنی واقعا «معنا کرد». تو این مورد خیلی می‌شه حرف زد ولی چون خودم خیلی آماده نیستم، در این حد می‌گذارم و می‌روم ولی قطعا بازخواهم گشت!
البته بسیاری از مفاهیم گفته شده برای تحلیل رسانه‌های نوین در این کتاب بسیار بدیهی و ابتدایی بودند که البته با فضل تقدم کتاب می‌توان این مورد را بخشید.


4- کلی کلی متنِ خفنِ دیگر هم در مورد روایت‌شناسی یافت می‌کردم که خواهم خواند.
تا اینجا محمد راغب و حسین پاینده را در روایت‌شناسی بسیار جدی و اساسی یافته ام. پیام یزدانجو هم ترجمه‌های خوبی دارد.
در بینامتنیت که از شاخه‌های نقد ادبی و به نوعی روایت‌شناسی است نیز بهمن نامورمطلق کارهایی کرده است.
دوست دارم یه پستِ در مورد روایت‌شناسی بنویسم حتما که البته این پس از چندین اثر دیگر حاصل خواهد شد. به یه باشگاه با یک کارویژۀ خاص که نقد ادبی و روایت‌شناسی خواهد بود نیز فکر می‌کنم!
        

40