یادداشت‌های Danesh (18)

Danesh

1403/9/1

قصه های ادواردو: قصه مردی ایتالیایی که عاشق امام زمان شد
          درود

   کتاب به زبان ساده و قصه طور نوشته شده

آنهایی که دم از اسلام و انقلاب می‌زنند اما بخاطر کم و کاستی ها و مشکلات جامعه بعد از انقلاب سرخ می‌شوند ، غر میزنند، ناامید می‌شوند و ناامید میکنند، بخوانند. 

این هم نمونه خارجی. اسلام حقیقی اگر در قلب کسی آمد، (که البته همینجوری نمی‌آید، توجه و مراقبه و مقدمات میخواهد) ، فرد دیگر مانعی نمی‌بیند... غر نمی‌زند. ناامید نمی‌کند ناامید نمی شود...

امام زمان فقط مخصوص جمعه ها و دعای ندبه و عهد بعد از نماز صبح و ... نیست...

امام زمان مالِ کسی نیست! امام زمان صادراتی نیست!! تفکر دعای برای فرجش هم. نمی‌شود به زور کسی را امام زمانی کرد.

صاحب ثروتی آنچنانی باشی، مادرت شاهزاده باشد، در کل ایتالیا صاحب نام باشی و ... و...
درآمد سالانه ات سه برابر درآمد نفتی ایران باشد و... کم نیست اینها! اما کم است... اگر بی هدف زندگی کنی و بی هدف بمیری، بی عشق زندگی کنی بی عشق بمیری ده برابر اینها داشته باشی کم است

در آخر هم غریب ادامه بدهی... و غریب کشته شوی... مثل پیشوایت...   بی غسل و کفن و به آیینی دیگر  در دهکده ای دور افتاده به خاک سپرده شوی...💔

♡مهدی آنیلی زنده ست و با مسیح و مهدی رجعت میکند♡
🌻سلام علی آل یاسین🌻
        

20

Danesh

1402/7/13

بورخس و اورانگوتان های ابدی
        اصلا جالب نبود:/
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

12