یادداشت Danesh

        چون نویسنده به زبان عربی و حتی بعضی لهجه ها مسلط بوده، اطلاعات خوبی آورده توی کتاب... لذت بردم از گوش دادن به کتاب صوتی ش.
و اشاره شده بود به غربت شیعه های مدینه...
و یکسری اطلاعات در مورد مکان هایی در مدینه و مکه، در کل کتابی بود که توصیه میکنم به خوندش، هم می‌خندید باهاش، هم بغض میکنید...
شایدم من اینجوری ام که از خوندن سفرنامه خیلیی هیجان زده میشم :))))))
لذتتتتت بردم♡

.
‌.
و اما... 
بسم الله الرحمن الرحیم

این اثر رو قبل سفر حج خوندم
ولی تا خودم نرفتم مدینه، نفهمیدم نویسنده چی میگه...
وقتی بغضم ترکید تو حرم، شرطه بهم تذکر داد که، چراااااا گریه میکنی اینجا؟ اونور دعا کن، یالا حاجی، قبله آن طرف...
 و دیدم چقدر چقدر چقدر اهل بیت غریبن تو خونه ی خودشون...
وقتی تو کوچه های بنی هاشم، تو بین الحرمین بقیع و روضه منوره، بخاطر اینکه چهره ت داد میزنه ایرانی و شیعه ای، دو دقیقه نمیتونی آروم بشینی بدون ترس ، همش باید از چشم شرطه ها پنهون باشی برای مهر گذاشتن، زیارتنامه دم بقیع خوندن...، نماز و کتاب دعا هیچ... نمیتونی بشینی گریه کنی!... پس شیعه های اونجا چی میکشن؟💔  نون و خرما تو خون میزنن میخورن... 
من با این ایمان نصفه نیمه م، خیلییی برام فشار داشت وقتی بهم مثل یه مرتد و بدعت گذار و در نهایت کافر، نگاه شد و تاسف خوردن برام... برای حضرات چقدر سخت بوده؟! ... 

دختر حبیب خدا،  خیلی نمک نشناسن مردم مدینه💔...

۱۴۰۳.۱۱.۲۲
به امید روزی که شیعه از این غربت در بیاد🌱