یادداشت‌های Fatemeh Dargahi (17)

          دوسش داشتم :)
        

          کتاب زیبایی بود. ولی نباید ازش انتظار داشت که مخاطبو جذب خودش کنه و یه نفس کل کتابو سر بکشه!
از این نظر، نوع نگارش و چیدمان داستان معمولی بود و بنظرم میتونست بهتر هم باشه..
اما داستان زندگی شهدا در کل زیباست:) و خوندن همچین کتابایی روح آدمو لطیف میکنه!🦋
        

          کتاب خوبی بود اما انتظار بیشتری داشتم، بسیار کلی و خلاصه مباحث رو توضیح داد. اگه موضوع کتاب ، زن از نگاه ادیان است، انتظار میرفت که با جزئیات و آوردن تاریخ هر کدام از دوره‌ها، مباحث رو باز کنه.
به عنوان کتابی ک اطلاعات عمومی شمارو زیاد می‌کنه بهش نگاه کنید، از لحاظ علمی ثمری نداره.🙌🏽
        

          خوندن مقتل امام حسین و مصائبی که بر اهل بیت ایشان گذشت،دل میخواد و صبر فراوان!..
خدارو شاکرم که فرصتی بهم داد تا حقیقتِ واقعیت عاشورا رو بخونم و به امید خدا درک کنم.
کتاب آه، کتابیه که از خوندنش خسته نمیشید، با اینکه روایت مصیبته، اما نحوه بیان ماجرا شمارو تا انتهای کار پیش میبره.
بشدت پیشنهاد میکنم.
        

          کتاب مفیدیه، اما من زیاد دوسش ندارم.
(اگه واقعا درگیر افسردگی کاملا نهفته هستید ، میتونه به دردتون بخوره.)
        

          برای خوندن این کتاب اولش خیلی دست دست میکردم اما وقتی شروعش کردم، زمین گذاشتنش برام ممکن نبود..
رشادت های این مادر و کمک های بی دریغشون در راه اسلام و انقلاب، چه در زمان حکومت پهلوی چه بعد اون در زمان جنگ، تا شهادت فرزندشون و صبر و استقامتی که به خرج میدادن ،همه و همه برام درس زندگی بود .
خدا انشاالله حفظشون کنه.
روایت کتاب خیلی خوب و گیرا و دلچسب بود.
پیشنهاد میکنم حتما بخونید.
        

          این کتاب منو یاد جریانات اخیر تو کشور خودمون میندازه،
و چه رابطه های دوستیِ قشنگی که سر عقاید متفاوت از بین رفت...
دوست داشتم طور دیگه ای تموم بشه
ولی واقعیت زندگی همین بود و کاریش نمیشد کرد :)
        

          همش فکر میکردم میتونم آخر داستانو حدس بزنم ولی غافلگیرم کرد.
به نسبت سایر رمانایی که تو این ژانر خوندم، نفسگیر نبود و ریتم آرومی داشت ولی دوسش داشتم
        

          بشدت منو مجذوب خودش کرد.
کمتر رمانی ذهنمو تا این حد درگیر خودش کرده که نتونم زمینش بذارم و این کتاب، جزو بهترین ها در ژانر خودش بود.
        

          ناستنکا.. آیا در دل تو تلخی ملامت و افسونٍ افسوس میدمم و آن را از ندامت های پنهانی آزرده می‌خواهم و آرزو میکنم که لحظات شادکامی‌ات را با اندوه برآشوبم؟
نه ، هرگز، هرگز و صدبار هرگز...
آرزو میکنم که آسمان سعادتت همیشه نورانی باشد و لبخند شیرینت همیشه روشن و مصفا باشد و تورا برای آن دقیقه‌ی شادی و سعادتی که به دلی تنها و قدرشناس بخشیدی ، دعا میکنم..:)
-بخشی از متن کتاب-
        

          شاید برای هرکسی که خواهان یه عشق رؤیاییه، خوندنش واجب باشه:)
این کتاب واقعیت زندگی رو به مخاطب نشون میده..
سرشار از حال خوب و در عین حال غم و حسرتِ زندگی !
        

          طنزی تلخ با پایان غیر منتظره!
        

          رمان زیبایی بود.. با گذر از همه‌ی فراز و نشیب‌ها و هیجانی که مارو با خودش همراه میکرد، احساس مادرانه هم به خوبی توصیف شده بود و بسیار دلنشین بود:)
ترکیبی از عشق، رفاقت، وفاداری و فداکاری ..
        

          عشق به سراغم آمد، همانطور که بیماری می‌آید.بی آنکه بخواهم.. بی آنکه به آن اعتقاد داشته باشم..خلاف میلم..و بی آنکه بتوانم از خودم دفاع کنم...
-بخشی از متن کتاب-
        

          کشش داستانی و روایت داستان عاشقانه بینشون بی‌نظیر بود..
متفاوت بودن نگاه افراد به زندگی ، باعث شد در آخر یه نتیجه‌گیری خوب از داستان داشته باشیم.
اون عشق و صمیمیت بینشون:))
انتهای داستان با اینکه ناراحت کننده بود اما وقتی تمومش کردم حالم باهاش خوب بود.
        

          من با این کتاب زندگی کردم.
بنظرم ایده ی پشت این داستان خیلی عمیق و درست بود.
علاوه بر همه ی اتفاقات و تلخ و شیرینش، بیان معنای عشق و رفاقت و امید و نگاه افراد به زندگی و زندگیِ بعد از مرگ، یه تلنگریم به ما بود که قدر عزیزانمون رو بیشتر بدونیم..چون یه روزی نوبت هممون میشه :)