یادداشتهای اسما سجادی (11) اسما سجادی 1404/4/7 تربیت کودک: نقش معلم، روش تربیت کودک، عوامل تربیت کودک علی صفایی حائری 4.1 21 اگر مسئول یا دستاندرکار یک مجموعۀ آموزشی مرتبط با کودکان یا نوجوانان بودم، این کتاب رو در یک مناسبت برای تمام کادر مجموعه تهیه میکردم. هدفم از خوندن این کتاب، تقویت بینش معلمی خودم نبود اما مخاطب بخش عمدۀ کتاب معلمها بودند و من اینو نمیدونستم. به هر حال در این کتاب نمیشه به دنبال تکنیک و روشهای مشخصی برای تربیت کودکان بود اما منظرهای کلی از روش درست طراحی یک نظام تربیتی رو به خواننده میده. با توجه به حجم کمی که داره، خوندنش به والدینی که دغدغۀ تربیت - مخصوصا از نوع اسلامیش - رو دارند توصیه میشه. 0 3 اسما سجادی 1404/4/7 از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم هاروکی موراکامی 3.8 73 این کتاب را در نوبتهای ۵ صفحهای و غالبا در تاریکی نیمهشب خواندم که البته بدترین زمان برای خواندن چنین کتابی بود. چون هربار بعد از خواندنش دلم میخواست بیدلیل دور خانه بدوم. فقط برای اینکه دویده باشم. وقتی کسی از کاری که به آن عشق میورزد با شما صحبت میکند، چنین حسی در شما بیدار میشود. حتی اگر پیش از آن هیچ علاقهای به آن نداشته باشید. موراکامی عاشق دویدن است و من بارها در فواصل کتاب به این عشق که انگیزۀ او را به نحوی شگرف تغذیه میکند، غبطه خوردهام. احساس میکنم اگر روزی دوباره شروع به ورزش کردن کنم، بخشی از افکار مثبت و انگیزۀ خود را مرهون این کتاب خواهم بود. خب رسالت کتابها همین است دیگر. 0 4 اسما سجادی 1404/4/7 موش ها و آدم ها جان اشتاین بک 4.0 173 پرکشش، باشکوه، بهیادماندنی و بیرحم. پررنگترین منظرهای که از این کتاب دارم، نچرالیسم است؛ تاثیر شدید و قطعی محیط بر زندگی و مرگ آدمهایش. و گاهی در آن به شرح و توصیفهای بیحد و بعضا بیفایدهای برمیخوردم که اگر مترجم آن سروش حبیبی نبود، خیال میکردم که دستخوش بیتجربگی مترجم شده باشد. 0 3 اسما سجادی 1404/4/7 خوشه های خشم جان اشتاین بک 4.2 78 خوشههای خشم یک رئالیسم به تمام معنا، یک تجربهٔ فوقالعاده و یک غم بزرگ بود. در همان صفحات اول کتاب از قدرت توصیف عجیب نویسنده و دقت او در طبیعت حیرت کردم؛ کمی بعد این دقت در شخصیت پردازی او هم خودی نشان داد. داستان درمورد خانوادهایست که در جریان توقیف زمین کشاورزیشان خانه و دیار خود را رها میکنند و در رویای ساختن زندگی بهتر و یافتن کار جدید در شهری بزرگ عازم سفر سختی میشوند. خوشههای خشم دست مرا گرفت و پابهپای خانوادهٔ جود در سفر بیبازگشتشان همراه کرد. آنقدر درست و خوب و بهجا که باید تعداد سفرهایی که در زندگی واقعی رفتهام را بعلاوهٔ یک کنم. 0 4 اسما سجادی 1404/4/7 ابداع مورل آدولفو بیویی کاسارس 3.6 21 ابداع مورل میتونه پادشاه سرزمین فانتزیها باشه و اگر علاقهمند به این سبک بودم قطعا شیفتهش میشدم. اما این پادشاه قدرتمند اگر پا از قلمرو خودش بیرون بذاره و سر از کتابخونهای که کتابهای رئال توش زندگی میکنن دربیاره، میتونه حتی منفور واقع بشه. به همین دلیل به هرکسی خوندنش رو توصیه نمیکنم. ابداع مورل جذاب، بهیادموندنی، بکر و گاهی خستهکننده بود. 0 2 اسما سجادی 1403/5/28 زندگی خود را دوباره بیافرینید جفری ای. یانگ 4.3 48 اول) روزی که تصمیم به خواندن این کتاب گرفتم، دوستی توصیه کرد که لازم نیست تمام آن را بخوانم و اگر تستهای هر بخش را بزنم و تنها بخشهایی که مربوط به من میشود را بخوانم، کافیست. خوشحالم که به توصیۀ آن دوست عمل نکردم و کتاب را کامل خواندم. چون تنها در دو حالت این توصیه را رد نمیکنم و آن اینکه "اگر فکر میکنید قرار نیست بعد از این هیچ آدم تازهای به زندگیتان وارد شود و تصمیم ندارید دیگر هیچ رابطهای با هیچ عنوانی تشکیل دهید، خواندن تمام بخشهای این کتاب برای شما لازم نیست." و دیگر اینکه "اگر تا به حال فرزندی نداشتهاید و مطمئنید که بعد از این والد، سرپرست یا پرستار هیچ بچهای نخواهید بود، خواندن تمان بخشهای این کتاب برای شما لازم نیست." دوم) معمولا سعی میکنم در شرایط سخت و ناشاد روحی، سراغ بعضی از کتابهای تشدید کنندۀ این وضعیت نروم. این کتاب شاید در بخشهایی ناراحتکننده باشد اما ممکن است ما را به سراغ دلیل اصلی و پنهان وضعیت ناشادمان ببرد و پنجرهای باز کند. 0 0 اسما سجادی 1402/10/10 بیابان تاتارها دینو بوتزاتی 4.2 31 حتما شما هم افسانۀ سیزیف را شنیدهاید یا دست کم نام او در کتابهای شعر و داستان به چشمتان خورده. در افسانههای اساطیری یونان باستان، سیزیف مردیست تشنۀ زندگی که به جرم فرار از مرگ، به سختترین مجازاتی که خدایان میشناختند محکوم شد. آنها زندگی را به سیزیف بخشیدند اما او را مجبور کردند که تا ابد تکه سنگی بزرگ و سنگین را تا قلۀ کوهی بر دوش بکشد اما همین که به نزدیکی قله میرسد، سنگ به پایین کوه بغلطد و این تلاش نافرجام او، بارها و بارها تکرار شود. و معلوم است که مجازات سیزیف چیزی نبود جز "بیهودهگی". مردی را تصور کنید که زندگیاش بین دو نقطۀ امیدواری وشکست در نوسان است؛ خوشا مرگ! بوتزاتی در این کتاب صبر را ریشخند میکند و نشان میدهد که انتظار برای وقوع حادثهای که به زندگی معنایی ببخشد، چقدر مضحک و نابودکننده است. آنچه داخل دیوارهای قلعه میگذرد هزاران بار کشندهتر از دشمن خارجیست. سربازان قلعه از ملال حاکم در آن به وعدۀ حملۀ تاتارها پناه میبرند و بر آن امید میبندند تا از سختترین مجازاتی که خدایان روم باستان سراغ داشتند رهایی پیدا کنند. امان از بیهودهگی. خواندن بیابان تاتارها خالی از رنج نیست. بعد از خواندن آن بیش از آنکه از این خوانش لذت برده باشیم، از آن سپاسگزار خواهیم بود. مانند طنابی که هرچند ما را از درهای مرگبار بالا میکشد، در عین حال زخمهایی بر دستهایمان باقی میگذارد. 4 43 اسما سجادی 1402/7/11 رنج کشیدگان و خوارشدگان فیودور داستایفسکی 4.2 10 کتابهایی هستند که نوشته میشوند تا ما را در خیال خود غرق کنند و به درون بکشند. کتابهایی هم هستند که برای بیرون انداختن ما از خیالات خود نوشته میشوند و آنچنان ما را از تلخی واقعیت باخبر میکنند و آینه پیش رویمان میگذارند که تا مدتها میخکوب میمانیم. کتابهای داستایفسکی از جمله رنج کشیدگان و خوارشدگان از دسته دوم هستند. اگر تصمیم دارید که پای خواندن این کتاب بنشینید، از قبل چند دستمال کاغذی میان صفحههای کتاب بگذارید چون در حین خواندن کتاب به آنها احتیاج پیدا خواهید کرد. داستایفسکی رنجکشیدهترین و خوارشدهترین شخصیتهایش را آورده تا اشک خوانندهاش را بر صفحههای کتاب بچکاند. اگر هم خودتان به اندازه کافی دلتان پر است و نمیخواهید کتابی بخوانید که زخم بر زخمتان بگذارد، فعلا به سراغ این کتاب نروید. البته بعدا که حالتان بهتر شد حتما برگردید. 0 33 اسما سجادی 1402/5/27 آنا کارنینا جلد 2 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 57 اگر شما هم کتاب مادام بوواری اثر گوستاو فلوبر فرانسوی را خوانده باشید، امکان ندارد که در ملاقات با آنا کارنینا، به یاد این زن که اشتراکات بسیاری با او دارد نیفتید. آنا کارنینا و مادام بوواری دو زن مهم در جهان ادبیات به شمار میروند که رنج زن بودن در دنیایی مردمحور را به تصویر میکشند. آناکارنینا و مادام بوواری همسران و مادرانی هستند که گاه مطیعانه تن به خواست زندگی و تقدیر خویش میدهند و گاه گستاخانه در مقابل آن میایستند. حال آنکه سعادت خود را در هیچیک از اینها پیدا نمیکنند. آنها زندگی را به هر دو شیوه میآزمایند و هرچند بسیار دیر اما درمییابند که زندگی هیچکس را به تمام آرزوهایش نمیرساند. 5 37 اسما سجادی 1402/4/28 وداع با اسلحه ارنست همینگوی 3.5 61 ۱. جنگ و عشق، شاید به گمان دورترین مفاهیم از یکدیگر باشند؛ اما گاه زندگی، آنها را بر دو روی یک سکه مینشاند، بر دو چهره از یک انسان. این است که عشق، در قلب سربازی مینشیند که تفنگی را به سمت قلب دیگری نشانه رفته. جنگ به یکباره از راه میرسد؛ همانطور که عشق. و عشق ناگزیر مینماید؛ همانطور که جنگ. و از هر دو یک چیز باقی میماند: اندوه. کتاب وداع با اسلحه، تقابل این دو معناست و جدال آنها برای آن که زندگی را به راه خود بیاورند؛ اگر بتوانند. ۲. خواندن کتاب وداع با اسلحه، مانند تماشای مسابقۀ دوی استقامت است. باید ساعتها به تماشای آن بنشینید بدون اینکه در انتظار رخدادی خاص یا اتفاقی هیجانانگیز در طول مسابقه باشید. برخلاف مسابقات دوی سرعت، که خواندن بسیاری از کتابها به آن شباهت دارد، در دوی استقامت، شاهد دویدن تعدادی ورزشکار هستیم که ساعتها با سرعتی نهچندان زیاد، میدوند و اصراری هم بر پیشی گرفتن از یکدیگر ندارند. هرچند که تماشای آن خالی از لذت نیست، اما نتیجۀ آن نیز تا آخرین لحظات قابل پیشبینی نخواهد بود. برای نوشیدن این شهد باید تا آخرین کلمات به نویسنده فرصت داد. 3 26 اسما سجادی 1401/10/9 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 248 داستایفسکی در نازنین جا پای تولستوی، آن معلم پیر، گذاشته تا اینبار علاوه بر شکافتن رگ و پی روح شخصیت خود و به نمایش گذاشتن آن، ما را سر کلاس درس زندگی بنشاند. "نازنینِ" داستایفسکی به شکل عجیبی یادآور "سونات کرویتسر" و "سعادت زناشوییِ" تولستوی است. و البته یادآور تمام آدمهای باارزشی که به دلایل بیارزشی از دست دادهایم. 0 52