یادداشتهای مهدیه براتپور (11) مهدیه براتپور 3 روز پیش اتاقی از آن خود ویرجینیا وولف 3.8 37 تکراری بود و بیاندازه کلیشهای. ویرجینیا وولف در عین حال که از کلیشهی جنسیت در ادبیات حرف زده بود، در دامش گرفتار شده بود. کتابی که نشان میدهد تاریخچهی اروپا در موضوعِ زن و بزرگداشتنش که حالا در رسانههایشان برجسته میشود، افسانهای بیش نیست! 0 0 مهدیه براتپور 1404/6/5 نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج ها تیک نات هان 3.4 38 به موقع به جانم نشست... 0 0 مهدیه براتپور 1404/6/1 مهمانگاه | پانزده روایت از روضههایی که زندگی میکنیم جمعی از نویسندگان 3.8 25 در روزهایی که دلتنگیِ سفرِ اربعین و حسرتِ «بودن» و حل شدن در جمعیتی عاشق، نامهربانانه سخت بود. روایتهای اطراف مرهم خوبی شد. دوست می داشتم برخی تک جملات را در سینهام حفظ میکردم؛ برای روزهای دلتنگی. 1 5 مهدیه براتپور 1404/5/25 دلبستگی کتابی احمد اخوت 3.9 5 خواندنِ کتابهای احمد اخوت مانند گفتگو با دوستیست که کتابهای بسیاری خوانده، در سرزمینهای بیشماری قدم گذاشته و به طور پیوسته دربارهی جزئیاتِ نوشتن اندیشیده است. 0 1 مهدیه براتپور 1404/5/16 ما ایوب نبودیم فاطمه ستوده 4.0 50 پرسشِ «آدم تا کجا میتواند دوام بیاورد؟» در داستانهای مختلفی از کتاب تکرار شده بود و بعد جاهایی راویِ داستان در مونولوگی تکرار کرده بود:«چطور توانستم دوام بیاورم؟». شاید آدمها وقتی با موجی از رنج مواجه میشوند که اجتنابناپذیر جلوه میکند؛ ابتدا خود را بسیار کوچک میبینند. گمانی بر پایانِ سلسلهای از بلایا متصور نیستند. با رنج به مثابه دشمنی مواجه میشوند که از آنها نیست. شقی و بیرحم به گلزار سبزِ زندگیشان زده. به تدریج پس از مدتها ستیز با رنجها معنا مییابند. انگار که فرزندی ناقص الخلقه، پدری علیل یا نقصی ذاتی، میهمانی است که حالا باید در کنجی از خانه مراقبش بود. در مراقبت، آن دیگریِ کوچک، بزرگ میشود. قد میکشد. آنچنان که اگر رنج هم به پایان نرسیده باشد، از بزرگ شدنش حیرت میکند.به یادِ جملهای از عین.صاد که گفته بود:« غمها را نمیتوان کم کرد، ما باید بزرگ شویم.» 1 4 مهدیه براتپور 1403/12/20 چیزها (داستانی از سالهای 1960) ژرژ پرک 3.6 2 آنچه ژرژ پرک در کتابِ «چیزها» در پیِ آشکار نمودنش بود، حالا شدت بیشتری یافته است. غرق شدن در خیالِ لذات آنی بیهیچ آیندهای، مصرفِ مخدرهای شبکههای اجتماعی، خیالِ رسیدن به همهچیز در یک شب، بیتحملِ درد به آسودگی رسیدن، شاخهها را بیوقفه جابهجا کردن و در یک کلام فراموشیِ خود و خدا. 0 3 مهدیه براتپور 1403/9/6 حباب شیشه سیلویا پلت 4.0 10 جزئیاتِ بکر، بیتکرار، بدیع، خیره کننده، نگران کننده و ادبیات مگر چیزی بیش از دقت کردن به نحوه آب شدنِ ناودانهای پر از برف بوده؟! با خواندن این کتاب درخت انجیر ماندگار شده از سیلویا پلات را به وضوح درک کردم. کاش پای این درخت انجیر که نشستهایم، آرزوها نپوسند. 0 3 مهدیه براتپور 1403/8/18 گزارش یک مرگ گابریل گارسیا مارکز 3.6 30 گویا گابریل مارکز با نوشتن این کتاب، تمنای یادآوریِ حقیقتی را داشته و خواسته تا با صدای بلند بگوید: فهمیدنِ امرِی مهلک از جانب آدمیزادگان به معنای فریادرسیشان نیست! 0 1 مهدیه براتپور 1403/6/5 علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار آلیسون گوپنیک 3.5 13 آموختههایی تکراری برای روانشناسان تربیتی و البته شاید بدیع و بکر برای مخاطبان عام کتاب. 0 1 مهدیه براتپور 1403/6/1 نمایش نامه لیرشاه ویلیام شکسپیر 5.0 1 جزئیاتی شگفتانگیز از کشمکشهای درونیِ آدمیزاد برای برهم زدن نقابهای بیشماری که صداقت را پنهان کردهاند و حقیقت را به سخره گرفتهاند. 0 3 مهدیه براتپور 1403/6/1 تفنگ چخوف احمد اخوت 4.6 2 خواندن کتابهای احمد اخوت، همچون قدم گذاشتن در رودخانهای آرام و شفاف است. روایتها، داستانها و موضوعات اختصاصی هر بخش جلوهای از زیباییهای ادبیات و البته نبوغ جناب اخوت بود. 0 8