معرفی کتاب علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار اثر آلیسون گوپنیک مترجم مینا قاجارگر

علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

آلیسون گوپنیک و 2 نفر دیگر
3.5
26 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

20

خوانده‌ام

45

خواهم خواند

69

شابک
9786008091516
تعداد صفحات
384
تاریخ انتشار
1399/10/29

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        برخی والدین، درست مثل نجاری که تن? درخت را بُرش می زند و از آن چند صندلی می سازد، طبق نقشه، برای تربیت فرزندانشان طرحی کامل و دقیق در ذهن دارند. آنها آیند? فرزندان را به دقت تصور می کنند و می کوشند تا آنها را طوری شکل دهند که به آن طرح ایدئال تبدیل شوند.در مقابل، والدینی هستند که برای شکل دادن به فرزندان تلاشی نمی کنند. آنها به باغبانی می مانند که از کودک همچون گیاهان حساس باغچه مراقبت می کند. فرزندان را در بستری امن و آزاد پرورش می دهند و اجازه می دهند تا هر یک از آنها، موجودی مستقل و یگانه و خلاق شود.آلیسون گوپنیک، استاد روانشناسی رشد و کودک در دانشگاه برکلی، که خود هم مادر است و هم مادربزرگ، این دو الگوی والدین را در کنار هم گذاشته و به ما می آموزد که باغبان باشیم، نه نجار.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

لیست‌های مرتبط به علیه تربیت فرزند: برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار

نمایش همه

یادداشت‌ها

        از نظر من این کتاب، ایده‌ی خوب و جالبی را مطرح کرده ولی در شرح و بیان آن چندان موفق نبوده است.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

15

          دومین کتاب امسال هم مثل کتاب اول حاصل یک انتخاب اشتباه بود. 
علی رغم معروف بودن و عنوان جذاب کتاب، همه شوق من برای خواندن پس از گذشت چند صفحه از فصل اول و بعد از مقدمه خوبش از بین رفت. 
تمام کتاب به جز مقدمه و بخش نتیجه‌گیری مختصر پایانی پر از بررسی تحقیقات روان‌شناسی و پوزیتیویستی روی کودکان و مراحل رشد و چالش‌های دوره‌های مختلف نوجوانی بود. 
چیزی که بیش از هرچیز در طول کتاب آزارم داد، پررنگ بودن ِ نگاه زیستی و حیوانی نویسنده به انسان به عنوان خروجی نظریه تکامل داروین و نه وجودی روحانی و متعالی بود که سوژه دانشمندان و محققین برای کشف چگونگی عملکرد مغز قرار داشت. 
اگر مجموعه‌ی گفتارهای مختلف و متنوع کتاب که به نظر من نظم چندان منطقی نداشت را نادیده بگیریم، عصاره‌ی کتاب همان جمله‌ی معروف روی جلد است و نه چیزی بیشتر. 
علاوه بر ترجمه سخت کتاب که باعث می‌شد خیلی از پاراگراف‌ها را نخوانده عبور کنم و در هر فصل مستاصل به دنبال جان مطلب و ایده اصلی نگارنده بگردم. 
فکر می‌کنم تنها دلیل تجدید چاپ این کتاب معرفی مجتبی شکوری در برنامه‌ی کتاب باز باشد!
  

        

0