یادداشت‌های حسین کرد (32)

          << من گنجشک نیستم>> به پایان رسید. حال عجیبی دارم؛ حالی ما بین یاس و امیدواری. کتاب حاضر از آن دست از حکایت هایی است که ساعت ها پس از به پایان رساندنش خیره ات می کند و تا مدت ها در فکرت جا خوش می کند. << من گنجشک نیستم>> تاباندن نوری بر روی افرادی است که مدت هاست فراموششان کرده ایم، انسان هایی که دست تقدیر باعث شده تا برای فراموش کردن عزیزترین نزدیکانشان به ساختمانی که روبه روی پادگان گلابدره است پناه ببرند. ساختمانی که "کوهی" (مدیرش) چنان با قانون های سفت و محکم خود آن را اداره می کند که در مخیله افرادش هم نمی گنجد؛ او تماس فیزیکی و حتی فکر کردن به جنس مخالف را برای این افراد منع کرده است. یکی از همین افراد "ابراهیم" است که مدتی پیش همسر و کودک درونش را از دست می دهد و خود با دستانش کودکش را به خاک می سپارد. تاثیر این مرگ باعث تولد فوبیای مرگ درون ابراهیم شده و با تشنج های گاه و بی گاهش زندگی را در بیرون و به دور از نظارت برای او غیر ممکن ساخته است. <<من گنجشک نیستم>> حکایتی تلخ ، اما خواندنی مستور است که تصویر انسانی را نمایش می دهد که نمی توان تحت هیچ شرایطه خاطره ها و احساساتش را از او گرف
        

0

          کتابی که تاثیر عمیقی بر رویم گذاشته ، و از من آدم دیگری با تفکری جدید ساخته است. البته شیوه ی نگارش و موضوعات انتخابی اورول تا بوده به همین شکل بوده پر قدرت ، تاثیرگذار؛ کتابی که روحت را در مغاکی خاک کرده و به اتش می کشد.
مزرعه حیوانات یا قلعه حیوانات حکایت یک تغییر است ، یک انقلاب آرمانگرا برای حیوانات اهلی مزرعه ی اربابی که با اقدام انقلابی حیوانات و فرار آقای جونز (صاحب مزرعه)صورت می گیرد و از آن به بعد نام مزرعه ی اربابی به نام مزرعه حیوانات تغییر می کند. پس از آن رهبری این مزرعه به دست خوک ها می افتد که تمام وعده ها و قول های خود را زیر پا گذاشته و شروع به بهره کشی از حیوانات می کنند. کتاب حاضر در نگاه اول و به گفته ی مولف ، نمایشگر یک هجویه ای ست علیه کشور شووروی و عقاید کمونیسمی ست که به مخاطب تفهیم می کند در هر کشوری با هر آرمانی که باشی ، هنگامی که انقلابی صورت بگیرد ، باز هم با حکومت قبلی خود تفاوتی نخواهد و هر حکومتی فقط به فکر ثروت و منافع خودش است.
از ترجمه راضی هستم
        

4

          درباره خوب بودن» کتابی نوشته آلن دوباتن، فیلسوف پرطرفدار معاصر است. این اثر یکی از کتاب‌های مجموعه «مدرسه زندگی» انتشارات کتاب‌سرای نیک است که با هدف پرورش هوش عاطفی به یاری فرهنگ نوشته شده است.

موسسه مدرسه زندگی در نقاط مختلف دنیا فعالیت می‌کند و خدماتی در حوزه روان‌شناسی در قالب کلاس، فیلم‌سازی، همایش و .... می‌دهد. یکی از خدمات موسسه هم انتشار کتاب‌هایی در باب مهم‌ترین مسایل حیات فرهنگی و عاطفی معاصر است.

خیلی از کتاب‌هایی که قصد تغییر ما را دارند یا می‌خواهند ما را پولدارتر کنند و یا زیباتر، اما این کتاب قرار است ما را خوب‌تر کند.

خوب بودن چیست؟

خوب بودن یعنی زودرنج نبودن، صبورتر بودن، آمادگی بیشتر برای شنیدن، صمیمی‌تر بودن و گوشت‌تلخ نبودن و...خوب بودن ممکن است ما را ثروتمندتر و زیباروتر نکند اما اگر خوب نباشیم مسلما ثروت ما هم پایدار نخواهد بود و اگر زیباسیرت نباشیم، صورت زیبا به کارمان نخواهدآمد.

کتاب «خوب بودن» آلن دوباتن ما را با مضامین و مصادیق این ویژگی فراموش شده و محجور مانده آشنا می‌کند.

با خواندن حرف‌های دوباتن در این کتاب یادمی‌گیریم که چگونه خیرخواه، بخشاینده، گشاده‌رو، قوت قلب دیگران و چگونه یک انسان معمولی باشیم. می‌آموزیم که خوبی با قدرت سازگار است و به هیچ وجه نشانه ساده‌لوحی نیست. دوباتن در این اثر از «خوب بودن» به عنوان یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای انسانی در قرن حاضر پرده برمی‌دارد.

بخشی از کتاب:

«افرادِ حقیقتاً بخشنده با بلندنظری‌شان حسی را منتقل می‌کنند که گویی آن‌ها نیز نیازمند بخشش هستند. نه اکنون و نه در این حوزه، بلکه در حوزه‌های دیگر. آن‌ها می‌دانند که حق‌به‌جانب بودن صرفاً نتیجهٔ حافظه‌ای پر اشکال است. حق‌به‌جانب بودن یعنی اینکه در عین خوب و محق بودن نتوانی به ذهن بسپاری که زمانی عمیقاً و بی‌تردید خطاکار بوده‌ای.

بخشندگی به ما یادآوری می‌کند که هنوز در میان رذیلت‌های دیگران چه فضیلت‌هایی ممکن است وجود داشته باشد. بخشندگی به ذهن می‌سپارد که اگر کسی خسته و درمانده شد، احتمالاً در معرض بروزِ رفتار منزجرکننده است. بخشندگان می‌دانند که وقتی کسی دارد فریادهای توهین‌آمیز می‌کشد، اغلب احساسات حقیقیِ نهفته‌اش را آشکار نمی‌کند: او به این دلیل می‌کوشد تا به دیگران صدمه بزند که احساس می‌کند خودش ـ اغلب توسط فردی دیگر ـ آسیب دیده است. فردی که قدرت تلافی کردنش را نداشته است
        

5

          نیکلای واسلیویچ گوگول ، نویسنده ای که در ابتدای جوانی دوران خودش فهمیده نشد اما پس مدتی نوشته هایش مورد توجه نویسندگان و منتقدان بسیاری قرار گرفت‌. زندگی پر فراز و نشیب و نقل مکان به کشورهای دیگر به دلیل طنز و نشانه گرفتن برخی عقیده های روسی باعث محبوب شدن آثار اوست.کتاب حاضر تمثیلی ست از هنرمندانی که برای پول و ثروت و شهرت ارزش هنر را زیر پا گذاشته و روح خود را در گور نادانی و سِقط نفس خاک می کنند. "پرتره" عبارت است از داستان کوتاهی در دوبخش در رابطه با پرتره ی نقاشی شده از یک بازرگان اشرافی نزول خوار . روزی این تابلو توسط نقاشی به نام چارتکوف خریداری می شود، او که نقاش جوانی ست و زندگی عادی خود را سپری می کند با خریداری این تابلو دچار ثروت می شود و از استعداد هنری خود در کشیدن نقاشی برای پول و شهرت استفاده می کند و پس از دوره ی کوتاهی دچار سقوط هنری و در نتیجه در ورطه ی مرگ می افتد. بخش دوم کتاب در رابطه با بیان حکایت و چگونگی نفرین شدگی این پرتره و تاثیر آن بر روی خریداران قبلی این تابلوست.
        

11

          ملت عشق حکایت پیوند شمس تبریزی (که خود تحت تاثیر عقاید تصوف بایزید بسطامی بوده )و مولانای واعظ و فقیه و عالم قونیه است که در سال ۶۴۰ هجری قطعه به قطعه و تکه تکه توسط راوی های متفاوت روایت می شود. آشنایی دو عاشق ، یکی فقیه عالم و دیگری با عقاید صوفی خود ، عشقی وصف نا شدنی را به وجود می آورد که پس از آن از مولانا به شاعری عاشق تبدیل می شود. ملت عشق حکایت بخشش، ایپان به خود، زنده نگه داشتم و زندگی کردن با عشق است.اما موازی با این داستان حکایت دیگری مطرح است. حکایت زنی افسرده ای که مدتی ست پدیده ی عشق درون زندگی اش کم رنگ شده است. او در یک انتشاراتی شناس دستیار ویراستار می شود و بعد از مدتی داستانی به نام ملت عشق که نویسنده ی آن عزیز زاهاراست از طرف ویراستار به دست وی واگذار می شود.نامه نگاری های او با عزیز باعث می شود رفته رفته او شیفته و افسون او شود.
تلفیق داستان اللا در بوستون سال ۲۰۰۸ و مولانا و شمس در قونیه ۶۴۰ هجری نشان از نبوغ مولف کتاب (الیف شافاک) است
        

3

11