یادداشت‌های مائده ربیعی 🤍🕊 (13) مائده ربیعی 🤍🕊 1404/1/21 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 268 یه دیالوگ قشنگ توی کتاب هر دو نهایت میمیرند بود که میگفت : آدم ها فکر میکنن برای کارهایی که دوست دارن همیشه وقت دارن و لذت داشته هاشون رو نمیبرن حتی حرف هاشون رو هم به هم نمیگن و صبر میکنن اما من فهمیدم که ما آدمها واقعاً وقتی برای منتظر شدن و تلف کردن نداریم اگر دنبال چیزهایی که دوست داریم نریم چیزی جز حسرت برامون نمیمونه!🌱 0 2 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/10/15 ملت عشق الیف شفق 3.4 212 از کتاب: ملت عشق اثر: الیف شفق 0 9 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/10/9 سندروم دختر خوب: ده قدم تا رسیدن به قدرت و پایان دادن به آزارها: دیگر اجازه ندهید شما را آزار دهند و ازتان سوء استفاده کنند، ... بورلی انگل 3.1 3 من بلاخره تونستم ..... 🥺 0 14 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/10/4 یادت باشد ...: شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر محمدرسول ملاحسنی 4.2 186 یادت هست ؟! 🥀❤️ 0 8 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/10/2 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.1 156 باهم عبور خواهیم کرد؛ از درد ها و بحران ها. با هم عبور خواهیم کرد، از تغییراتی که لازم است انجام دهیم، گذر خواهیم کرد از هر لحظه یِ این زندگیِ غیر قابل پیش بینی. -تکه هایی از یک کلِ منسجم 0 4 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/9/28 ۴۸ قانون قدرت رابرت گرین 3.2 2 هیچوقت سر میزی نشین که راجع به بقیه حرف میزنن چون وقتی بلند شی موضوع بعدی خودتی .... رابرت گرین 0 8 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/9/27 باشگاه پنج صبح رابین شارما 3.4 81 جوری زندگی نکنید که انگار ده هزار سال از عمرتان باقی مانده . سرنوشت شما بر فراز سرتان معلق است . تا وقتی هنوز زنده اید ، تا وقتی هنوز روی زمین وجود دارید ، تمام تلاشتان را بکنید تا به انسانی بزرگ تبدیل شوید .... 0 13 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/9/25 باشگاه پنج صبحی ها رابین شارما 3.4 81 محدودیت فقط یک ذهنیته که تعداد زیادی از افراد خوب جامعه روزانه با اون درگیرن و این ذهنیت اون قدر براشون تکرار می‌شه که در نهایت ، به واقعیت زندگی‌شون تبدیل می‌شه .... باید به خاطر داشته باشید که بهانه هاتون گمراه کننده ، ترس هاتون دروغ‌گو و شک هاتون دزدن 0 11 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/9/25 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 165 یه بار ، یکی بهم گفت : چیزی به اسم آدم بد وجود نداره ؛ همه‌ی ما آدمایی هستیم که گاهی اوقات ، کارای بد انجام می دیم . این حرف برای همیشه تو ذهن من موند ، برای اینکه حقیقت داره ، همه ی ما ، تو وجودمون یک کمی خوبی و بدی داریم . 0 4 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/9/25 کتابخانه نیمه شب 3.8 36 در حالی که خانم الم صحبت میکرد . چشمانش گویی جان گرفته بودند و مثل چاله هایی پر اب زیر نور ماه میدرخشیدند ؛ گفت : بین زندگی و مرگ یه کتابخونه هست . توی اون کتابخونه هم طبقات کتاب تا ابد ادامه دارن . هر کتاب موقعیت این رو بهت می‌ده که یکی از زندگی هایی رو تجربه کنی که میتونستی داشته باشی . تا ببینی اگه انتخاب های دیگه‌ای کرده بودی ، چی شد .... اگه موقعیت این رو داشتی که حسرت هات رو از بین ببری ، کار متفاوتی انجام میدادی ؟! 0 10 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/7/27 توکل آستان قدس رضوی 4.7 13 توکل یعنی انسان بداند مخلوق خدا نه زیانی می‌زند و نه سوی می‌رساند ، نه به کسی چیزی می‌دهد و نه می‌تواند از بدست اوردن چیزی جلوگیری کند ، لذا نباید برای احدی جز خداوند کار کرد و چشم طمع به کس دیگری داشت . 0 12 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/7/27 قهوه‌ی سرد آقای نویسنده روزبه معین 3.1 119 موسیقی بی‌شک یکی از بهترین و تاثیرگذارترین هنرهاست ، وقتی موسیقی در دل و جانت می‌نشینه ، میتونی وارد عرصه جدیدی از کشف زیبایی های دنیای هنر بشی و تازه متوجه میشی هر چیزی توی طبیعت اهنگ و موسیقی خاص خودش رو داره ، حتی داستانا . 0 6 مائده ربیعی 🤍🕊 1403/7/24 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 3.9 122 آرام آرام روی قبر های وسط حیاط قدم می زدم و با گوشه‌ی چشم ، تاریخ نوشته شده بر آنها را می خواندم . بعضی جوان ، بعضی میانسال ، بعضی پیر ، راستی مردن درد داشت ؟ ناگهان یک جفت کفش سرمه ای رنگ ، با عطری تلخ و آشنا ، مقابل چشمانم سبز شد . سرم بالا آوردم . صدای کوبیده شدن قلبم را با گوش هایم شنیدم . چند روز از اخرین دیدنش میگذشت ؟ زیادی دلتنگ این غریبه نبودم ؟ اما این غریبه ، با شلوار کتان مشکی و پیراهن مردانه سرمه ایی رنگش ، زیادی دلنشین به کامِ احساسم می آمد . باز هم موی های کوتاه و ته ریشی به سیاهی ذغال . . . . 0 6
