یادداشتهای فاطمه محمودی (26)
1403/8/3
این که مامی رز زندگی رو به مثابه یک مسابقهکشتی کچ میدید خیلی چیز جذابی بود مدل مامی رز با مشکلات ذهنیش طوری بود که معقت بود هر مشکلی یه راه حل خاص خودشو داره. اما اسکار زندگی رو مثل یه فردا بزرگسال میدید که حل کردنی نبود اون معتقد بود زندگی رو باید زندگی کرد و خودش هم جوری زندگی می کرد که هر چیز جدیدی رو هر روز میدید سعی می کرد هر روز تجربه جدید داشت و هر روز افکار جدیدی رو در ذهن خودش میگذروند و این قضیه که به قول مولانا آخر زندگیش یه دلق پوسیده تحویل فرشته مرگ داد باعث شد ناراحتیم کمتر بشه و آخرش واقعا غم انگیز بود...
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
0