بریدههای کتاب ستایش ستایش 1404/4/31 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.3 63 صفحۀ 23 دخترم همین چند وقت پیش از من پرسید جنگ چیه؟ چطور جواب بدهم... من میخواهم او را با قلبی نوازشگر و مهربان وارد این دنیا کنم، به او یاد میدهم، اگر به شاخه گلی نیاز نداری، نباید آن را از ساقه جدا کنی. نباید کفشدوزک را له کنی و بالهای سنجاقک را بکنی. اما چگونه جنگ را برای این بچه توضیح بدهم؟ مرگ را وصف کنم؟ به این سوال جواب بدهم: چرا در آن جا آدم میکشند؟ چرا یکی از پدربزرگهای مرا کشتند؟ همچنین چرا یازده نفر از بستگان نزدیک ما را کشتند؟ 0 0 ستایش 1404/4/1 ملک گرسنه: تقویم شمس تبریزی نهال تجدد 3.8 8 صفحۀ 1 کلمات از بیان همهچیز ناتواناند و این را خوب میدانند. حتی اگر در سده های گوناگون، به زبانهای گوناگون، بسیار کوشیده باشند. 0 2 ستایش 1404/3/25 نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد : نامههای دانشور به آلاحمد در سفر آمریکای دانشور (1331-1332) کتاب اول جلد 1 جلال آل احمد 3.6 1 صفحۀ 173 عزیز دلم، مبادا غصه بخوری و ناراحت بشوی ها؟ خودت را خوب نگه دار. زندگی قابل غصهها نیست. روزی میافتیم و میمیریم و در دستمان هیچ سندی از ایام خوش نیست. 0 1 ستایش 1404/3/23 نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد : نامههای دانشور به آلاحمد در سفر آمریکای دانشور (1331-1332) کتاب اول جلد 1 جلال آل احمد 3.6 1 صفحۀ 109 ولی گاهی میدانی که آدم سگ میشود و کوچکترین چیزی از کوره درش میبرد و آنوقت بر میدارد و برای خالی کردن دل خودش لیچار میبافد و تقصیر را سر عزیزترین کسانش میاندازد. 0 5 ستایش 1404/2/27 نیست فاضل نظری 4.4 25 صفحۀ 49 فواره شرح معنی این یک عبارت است: دنیا حضیض عزت و اوج حقارت است 0 3 ستایش 1404/1/14 آن فرانک : خاطرات یک دختر جوان آنه فرانک 3.8 20 صفحۀ 158 گاهی فکر میکنم آیا کسی منظور مرا میفهمد؟ آیا هرگز کسی بیآنکه این را قدرشناسی تلقی کند، بدون توجه به یهودی بودن یا نبودن و تنها به عنوان نوجوانی که به شدت به تفریحات ساده نیاز دارد، به من نگاه کرده است؟ 0 0 ستایش 1404/1/8 شهر گربه ها هاروکی موراکامی 3.4 21 صفحۀ 67 زندگی عجیبه، نه؟ میتونی یه لحظه مدهوش چیزی بشی و حاضر باشی همه چیز رو فدا کنی تا مال تو بشه اما وقتی زمان میگذره یا وقتی دیدگاهت کمی عوض میشه، یکدفعه از محو شدن اون درخشش یکه میخوری و متعجب میشی که من به چی داشتم نگاه میکردم. 0 3 ستایش 1403/12/26 زندگی را عزیز دار یاپ تر هار 3.3 1 صفحۀ 98 برای من فقط صدا کفایت میکند و در هر صدا نیز یک قطعه از روح هر کس وجود دارد! 0 0 ستایش 1403/11/22 به عبارت دیگر جومپا لاهیری 3.3 8 صفحۀ 99 یک زبان تازه کم و بیش یک زندگی تازه است. دستور زبان و نحو تو را به شکلی نو در میآورد و تو به نرمی به درون منطقی دیگر و ادراکی دیگر وارد میشوی. 0 25 ستایش 1403/11/19 به عبارت دیگر جومپا لاهیری 3.3 8 صفحۀ 51 عاشق طعم گلابی سرخ در پاییز بود و قرص کامل و سنگین ماه در زمستان که از لا به لای ابرها میتابید. عاشق گرمای بسترش بود و خواندن کتابی خوب، بیآنکه کسی مزاحمش شود. 0 19 ستایش 1403/8/15 سرو سفید یا حافظ ناصر ناصر قلمکاری 3.8 3 صفحۀ 23 ماندهام چه جوهر غریبی است این خون. نبودنش نیستی است، بودن و جهشش در رگها مایهی جنون. 0 5 ستایش 1403/6/20 شیر و خورشید نیکولا بوویه 3.8 3 صفحۀ 75 انسان در بهار با برگها تصفیه میشود. 0 10 ستایش 1403/3/4 امیلی و جست وجو جلد 3 لوسی مود مونتگمری 4.5 32 صفحۀ 206 عشق خریدنی یا فروختنی نبود. هدیه بود. 0 6 ستایش 1403/1/1 دو دستی (نوشته ها و عکس های سفر به ژاپن) منصور ضابطیان 4.1 43 صفحۀ 220 چقدر ما آدمها بیرحمیم و چقدر وقتی که پای مصالح کثیف سیاسی پیش بیاید، تنها چیزی که برایمان اهمیت ندارد جان همنوعانمان است. 0 22 ستایش 1402/11/13 درسهای شیمی بانی گارمس 3.9 10 صفحۀ 155 با خودش فکر کرد آیا امکان داشت حکاک حین تراشیدن حواسش پرت شود و به جای یک افعی، یک گاو را حک کند؟ آن وقت فقط میگذاشتند تصویر اشتباه ترسیم شده همانطور بماند؟ شاید این همان تعریف زندگی بود: انطباق های دائمی ناشی از اشتباهات بیپایان. 0 6 ستایش 1402/10/13 آخرین چیزی که به من گفت: رمان لارا دیو 3.5 26 صفحۀ 160 اکثر مردم نمیخوان بشنون چی میتونه باعث بشه کار بهتر انجام بشه، اونها فقط میخوان بدونن چطوری میتونن این کار رو راحت انجام بدن. 0 26 ستایش 1402/10/8 درس گفتارهایی کوچک در باب مقولاتی بزرگ: گفتگوی کشیش یسوعی پ. کوستیلو با لشک کولاکوفسکی لشک کولاکوفسکی 5.0 0 صفحۀ 89 خوشا به حال آنان که، مثلا بیشترین ساعات عمرشان را صرف مطالعهی کتابها میکنند و معمولا احساس ملال نمیکنند، یعنی دچار احساس کمبود هرگونه محرک کنجکاویبرانگیز نمیشوند؛ آنها همیشه میتوانند چنین انگیزههایی را در کتابها بیابند. 0 2 ستایش 1402/7/8 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است فردریک بکمن 4.1 80 صفحۀ 52 وقتی مادربزرگ داری، انگار یک ارتش پشت سرت داری. این بزرگترین امتیاز یک نوه است: اینکه بدانی یک نفر همیشه طرف تو است، هرچه پیش بیاید. حتی وقتی اشتباه میکنی. درواقع، مخصوصا وقتی اشتباه میکنی. یک مادربزرگ هم نقش شمشیر را دارد هم نقش سپر. 0 22 ستایش 1402/6/25 انجمن شاعران مرده تام شولمن 4.2 147 صفحۀ 97 شعر رو به کلمات محدود نکنید. شعر رو میشه در موسیقی، در یه عکس و حتی در نحوهٔ تهیه و تدارک غذا هم پیدا کرد؛ در هر چیزی که بارقهای از الهام در اون بدرخشه. شعر میتونه درباره بیشتر مسائل روزمره باشه، ولی هرگز، هرگز نباید معمولی باشه... با تمام وجودتون دربارهٔ آسمان یا لبخند یه دختر بنویسید؛ ولی وقتی این کار رو میکنید، به شکلی انجامش بدید که شعرتون روز رستگاری، روز رستاخیز یا هر روز دیگری رو در ذهن مجسم کنه. 0 11 ستایش 1402/6/8 ابیگیل ماگدا سابو 4.2 29 صفحۀ 2 هیچ چیزی معصومانهتر و زیباتر از شکفتن عشق اول نیست، عشقی که خاطرهاش - حتی اگر به ازدواج منتهی نشود - روشنتر از عشقهای بعدی در خاطرش میدرخشد 0 32
بریدههای کتاب ستایش ستایش 1404/4/31 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.3 63 صفحۀ 23 دخترم همین چند وقت پیش از من پرسید جنگ چیه؟ چطور جواب بدهم... من میخواهم او را با قلبی نوازشگر و مهربان وارد این دنیا کنم، به او یاد میدهم، اگر به شاخه گلی نیاز نداری، نباید آن را از ساقه جدا کنی. نباید کفشدوزک را له کنی و بالهای سنجاقک را بکنی. اما چگونه جنگ را برای این بچه توضیح بدهم؟ مرگ را وصف کنم؟ به این سوال جواب بدهم: چرا در آن جا آدم میکشند؟ چرا یکی از پدربزرگهای مرا کشتند؟ همچنین چرا یازده نفر از بستگان نزدیک ما را کشتند؟ 0 0 ستایش 1404/4/1 ملک گرسنه: تقویم شمس تبریزی نهال تجدد 3.8 8 صفحۀ 1 کلمات از بیان همهچیز ناتواناند و این را خوب میدانند. حتی اگر در سده های گوناگون، به زبانهای گوناگون، بسیار کوشیده باشند. 0 2 ستایش 1404/3/25 نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد : نامههای دانشور به آلاحمد در سفر آمریکای دانشور (1331-1332) کتاب اول جلد 1 جلال آل احمد 3.6 1 صفحۀ 173 عزیز دلم، مبادا غصه بخوری و ناراحت بشوی ها؟ خودت را خوب نگه دار. زندگی قابل غصهها نیست. روزی میافتیم و میمیریم و در دستمان هیچ سندی از ایام خوش نیست. 0 1 ستایش 1404/3/23 نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد : نامههای دانشور به آلاحمد در سفر آمریکای دانشور (1331-1332) کتاب اول جلد 1 جلال آل احمد 3.6 1 صفحۀ 109 ولی گاهی میدانی که آدم سگ میشود و کوچکترین چیزی از کوره درش میبرد و آنوقت بر میدارد و برای خالی کردن دل خودش لیچار میبافد و تقصیر را سر عزیزترین کسانش میاندازد. 0 5 ستایش 1404/2/27 نیست فاضل نظری 4.4 25 صفحۀ 49 فواره شرح معنی این یک عبارت است: دنیا حضیض عزت و اوج حقارت است 0 3 ستایش 1404/1/14 آن فرانک : خاطرات یک دختر جوان آنه فرانک 3.8 20 صفحۀ 158 گاهی فکر میکنم آیا کسی منظور مرا میفهمد؟ آیا هرگز کسی بیآنکه این را قدرشناسی تلقی کند، بدون توجه به یهودی بودن یا نبودن و تنها به عنوان نوجوانی که به شدت به تفریحات ساده نیاز دارد، به من نگاه کرده است؟ 0 0 ستایش 1404/1/8 شهر گربه ها هاروکی موراکامی 3.4 21 صفحۀ 67 زندگی عجیبه، نه؟ میتونی یه لحظه مدهوش چیزی بشی و حاضر باشی همه چیز رو فدا کنی تا مال تو بشه اما وقتی زمان میگذره یا وقتی دیدگاهت کمی عوض میشه، یکدفعه از محو شدن اون درخشش یکه میخوری و متعجب میشی که من به چی داشتم نگاه میکردم. 0 3 ستایش 1403/12/26 زندگی را عزیز دار یاپ تر هار 3.3 1 صفحۀ 98 برای من فقط صدا کفایت میکند و در هر صدا نیز یک قطعه از روح هر کس وجود دارد! 0 0 ستایش 1403/11/22 به عبارت دیگر جومپا لاهیری 3.3 8 صفحۀ 99 یک زبان تازه کم و بیش یک زندگی تازه است. دستور زبان و نحو تو را به شکلی نو در میآورد و تو به نرمی به درون منطقی دیگر و ادراکی دیگر وارد میشوی. 0 25 ستایش 1403/11/19 به عبارت دیگر جومپا لاهیری 3.3 8 صفحۀ 51 عاشق طعم گلابی سرخ در پاییز بود و قرص کامل و سنگین ماه در زمستان که از لا به لای ابرها میتابید. عاشق گرمای بسترش بود و خواندن کتابی خوب، بیآنکه کسی مزاحمش شود. 0 19 ستایش 1403/8/15 سرو سفید یا حافظ ناصر ناصر قلمکاری 3.8 3 صفحۀ 23 ماندهام چه جوهر غریبی است این خون. نبودنش نیستی است، بودن و جهشش در رگها مایهی جنون. 0 5 ستایش 1403/6/20 شیر و خورشید نیکولا بوویه 3.8 3 صفحۀ 75 انسان در بهار با برگها تصفیه میشود. 0 10 ستایش 1403/3/4 امیلی و جست وجو جلد 3 لوسی مود مونتگمری 4.5 32 صفحۀ 206 عشق خریدنی یا فروختنی نبود. هدیه بود. 0 6 ستایش 1403/1/1 دو دستی (نوشته ها و عکس های سفر به ژاپن) منصور ضابطیان 4.1 43 صفحۀ 220 چقدر ما آدمها بیرحمیم و چقدر وقتی که پای مصالح کثیف سیاسی پیش بیاید، تنها چیزی که برایمان اهمیت ندارد جان همنوعانمان است. 0 22 ستایش 1402/11/13 درسهای شیمی بانی گارمس 3.9 10 صفحۀ 155 با خودش فکر کرد آیا امکان داشت حکاک حین تراشیدن حواسش پرت شود و به جای یک افعی، یک گاو را حک کند؟ آن وقت فقط میگذاشتند تصویر اشتباه ترسیم شده همانطور بماند؟ شاید این همان تعریف زندگی بود: انطباق های دائمی ناشی از اشتباهات بیپایان. 0 6 ستایش 1402/10/13 آخرین چیزی که به من گفت: رمان لارا دیو 3.5 26 صفحۀ 160 اکثر مردم نمیخوان بشنون چی میتونه باعث بشه کار بهتر انجام بشه، اونها فقط میخوان بدونن چطوری میتونن این کار رو راحت انجام بدن. 0 26 ستایش 1402/10/8 درس گفتارهایی کوچک در باب مقولاتی بزرگ: گفتگوی کشیش یسوعی پ. کوستیلو با لشک کولاکوفسکی لشک کولاکوفسکی 5.0 0 صفحۀ 89 خوشا به حال آنان که، مثلا بیشترین ساعات عمرشان را صرف مطالعهی کتابها میکنند و معمولا احساس ملال نمیکنند، یعنی دچار احساس کمبود هرگونه محرک کنجکاویبرانگیز نمیشوند؛ آنها همیشه میتوانند چنین انگیزههایی را در کتابها بیابند. 0 2 ستایش 1402/7/8 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است فردریک بکمن 4.1 80 صفحۀ 52 وقتی مادربزرگ داری، انگار یک ارتش پشت سرت داری. این بزرگترین امتیاز یک نوه است: اینکه بدانی یک نفر همیشه طرف تو است، هرچه پیش بیاید. حتی وقتی اشتباه میکنی. درواقع، مخصوصا وقتی اشتباه میکنی. یک مادربزرگ هم نقش شمشیر را دارد هم نقش سپر. 0 22 ستایش 1402/6/25 انجمن شاعران مرده تام شولمن 4.2 147 صفحۀ 97 شعر رو به کلمات محدود نکنید. شعر رو میشه در موسیقی، در یه عکس و حتی در نحوهٔ تهیه و تدارک غذا هم پیدا کرد؛ در هر چیزی که بارقهای از الهام در اون بدرخشه. شعر میتونه درباره بیشتر مسائل روزمره باشه، ولی هرگز، هرگز نباید معمولی باشه... با تمام وجودتون دربارهٔ آسمان یا لبخند یه دختر بنویسید؛ ولی وقتی این کار رو میکنید، به شکلی انجامش بدید که شعرتون روز رستگاری، روز رستاخیز یا هر روز دیگری رو در ذهن مجسم کنه. 0 11 ستایش 1402/6/8 ابیگیل ماگدا سابو 4.2 29 صفحۀ 2 هیچ چیزی معصومانهتر و زیباتر از شکفتن عشق اول نیست، عشقی که خاطرهاش - حتی اگر به ازدواج منتهی نشود - روشنتر از عشقهای بعدی در خاطرش میدرخشد 0 32