بریدههای کتاب سارا عرب سارا عرب 1403/11/9 آتش بدون دود: واقعیتهای پر خون نادر ابراهیمی 4.3 32 صفحۀ 146 میخواهمش_ آنطور که هست، نه آنطور که ای کاش میبود. 1 35 سارا عرب 1403/10/7 متن، ترجمه و شرح اصول کافی: العقل و الجهل جلد 1 حسین درگاهی 4.0 0 صفحۀ 15 کلید نیل به علم الهی، معرفت الله است و روش و حکم طلایی در معرفت الله که بالله است، مداومت توجه به دیده شدن از طرف او و ولی اوست. 0 9 سارا عرب 1403/9/30 آتش بدون دود: درخت مقدس نادر ابراهیمی 4.5 44 صفحۀ 72 قوی، ضعیف را قضاوت میکند و بد قضاوت میکند. قوی ضعیف را له میکند و بیرحمانه له میکند. قوی برای ضعیف، تاریخ مینویسد و رذیلانه مینویسد. این رسم بدی است که هنوز در همه جای دنیا وجود دارد. بد است؛ خیلی بد. میدانم.اما تو نمیتوانی تغییرش بدهی مگر آنکه قوی باشی؛ قوی، نه ظالم. 1 18 سارا عرب 1403/9/14 سفر به سرزمینهای غریب سونیا نمر 4.0 20 صفحۀ 174 هنوز گاهی هوس جنگ و جدال میکنم. زندگی آدمهای محترم و آبرودار خیلی کسالتآور است. حاضرم دار و ندارم را بدهم تا دوباره طعم معرکهای سرگرمکننده را بچشم. 0 10 سارا عرب 1403/9/8 دراکولا برام استوکر 3.8 28 صفحۀ 99 و مرگ تنها چیزیه که میتونیم بهش تکیه کنیم. 0 10 سارا عرب 1403/8/18 از کتاب رهایی نداریم ژان کلود کریر 4.1 16 صفحۀ 248 (به سوال) 《همه اینها[کتابهای کتابخانه] را خواندهاید؟》 به چند صورت میتوان پاسخ داد. یکی از دوستانم جواب میداد:《بیشتر از اینها آقا، بیشتر از اینها.》 من به سهم خودم، برای این پرسش دو پاسخ دارم. پاسخ اول این است:《نه، اینها فقط کتابهایی است که باید هفته آینده بخوانم. آنهایی که تا به حال خواندهام، در کتابخانه دانشگاه است.》 جواب دوم:《 هیچکدام از این کتابها را نخواندهام وگرنه برای چه نگهشان میداشتم؟》البته پاسخهای بحثانگیز دیگری هم برای تحقیر بیشتر مخاطب و حتی سرخورده کردن او، وجود دارد. 0 7 سارا عرب 1403/8/4 از کتاب رهایی نداریم ژان کلود کریر 4.1 16 صفحۀ 171 هیچچیز به اندازه مطالب بیمعنی، تعبیر و تفسیر برنمیانگیزد. 0 2 سارا عرب 1403/7/18 تضادهای درونی نادر ابراهیمی 3.2 4 صفحۀ 43 بیچاره زنم، بیچاره زنم. بیچاره هر زنی که جز تکرار، هیچ چیز ندارد. 0 10 سارا عرب 1403/6/28 از کتاب رهایی نداریم ژان کلود کریر 4.1 16 صفحۀ 77 در گذشته، آینده هم بهتر از این بود. 2 21 سارا عرب 1403/6/25 از کتاب رهایی نداریم ژان کلود کریر 4.1 16 صفحۀ 21 روزگاری، بشر در دورانی، خط را اختراع کرد. میتوانیم خط را ادامه دست به حساب بیاوریم و آن را از این نظر امری کم و بیش زیستشناختی بدانیم. خط، فناوری ارتباط است، در پیوند بیواسطه با بدن. پس از آنکه اختراعش کردید، دیگر نمیتوانید از آن چشم بپوشید. ... این هم مثل اختراع چرخ است. چرخهای امروزی ما، همان چرخهای ماقبل تاریخ است. در حالی که اختراعات نوین ما مثل سینما، رادیو و اینترنت، جنبه زیستی ندارند. 0 13 سارا عرب 1403/6/17 آتش بدون دود: گالان و سولماز جلد 1 نادر ابراهیمی 4.6 58 صفحۀ 151 از ترس گریزی نیست از مرگ، نیز در عین ترس، از پیمودن طول شب، بازنماندیم و در قلب مرگ، از خندیدن با صدای بلند. و چنین شد که خندان خندان به صبح رسیدیم. 0 7 سارا عرب 1403/5/30 بیداری کیت شوپن 4.0 4 صفحۀ 207 0 5 سارا عرب 1403/5/7 کودتا یرواند آبراهامیان 4.0 6 صفحۀ 158 1 4 سارا عرب 1403/5/7 اتفاق گلی ترقی 3.4 4 صفحۀ 44 میترسید اگر تکان بخورد یا حرف بزند یا نفس عمیق بکشد، بیدار شود و ببیند این لحظه کیفآور، این خوشبختی بیاندازه، این اتفاق باورنکردنی، این رگه نارنجی رنگ آفتاب که روی دست و کفشهای تانیا افتاده بود و گرمای دلپذیری که مثل تب زیر پوستش میدوید، این حس ولو شدن، فرو رفتن، آب شدن، و تپش مضطرب سرانگشتان از تماس با حاشیه دامن کتانی تانیا همه ساخته خیالش باشد. 0 11 سارا عرب 1403/4/26 لمعات الحسین: برخی از کلمات و مواعظ و خطب حضرت سیدالشهدا ابی عبدالله الحسین (ع) سیدمحمدحسین حسینی طهرانی 4.2 3 صفحۀ 40 از خطبه سیدالشهدا علیه السلام به هنگام خروج از مکه: و برای من جایی معین و انتخاب شده است که باید پیکر من در آنجا افتد، و من باید به آنجا برسم. گویا من میبینم که بند بند مرا گرگان بیابان بین نواویس و کربلا از هم جدا میسازند، و از من شکمبههای تهی خود را پر میکنند و انبانهای گرسنه خود را سرشار مینمایند. 0 7 سارا عرب 1403/3/19 Wuthering heights امیلی برونته 3.8 144 صفحۀ 154 I wish I were out of doors! I wish I were a girl again, half savage and hardy, and free; and laughing at injuries, not maddening under them! why am I so changed? 1 6 سارا عرب 1403/3/9 بخارای من ایل من محمد بهمن بیگی 4.1 19 صفحۀ 226 برای آنکه مدرسهها به گوهر شجاعت بچهای لطمهای نزند به آموزگاران سپرده بودم که از نظم متداول و قبرستانی کلاسها چشم بپوشند. از هرگونه توبیخ و ملامت کودکان بپرهیزند. بیپروا و آزادشان بگذارند و از فرزندان آزادگان وطن، غلامکهای حلقه به گوش نسازند. بر آستر چادرها و دیوارهای سنگچین مدارس این عبارت نوشته بود:《 طلای شهامت را با سیم سواد مبادله نکنیم.》 0 26 سارا عرب 1403/1/29 پرنده به پرنده: درس هایی چند درباره نوشتن و زندگی آن لموت 3.9 23 صفحۀ 47 برای برخی از ما، کتابها تقریبا به اندازه هر چیز دیگری که روی زمین هست مهماند. چه معجزهای است اینکه از دل این مستطیلهای تخت و سفت، جهانهای مختلف پشتسرهم منکشف میشوند.....آنها سرشار از همه آن چیزهایی هستند که در زندگی واقعی نصیبتان نمیشود.....سپاس و قدردانی من برای نوشتار خوب بیحدومرز است؛ من برای نوشتار خوب همانگونه سپاسگزارم که برای اقیانوس هستم. شما نیستید؟ 0 9 سارا عرب 1403/1/9 ابله فیودور داستایفسکی 4.3 80 صفحۀ 735 در حقیقت هیچچیز ناراحت کنندهتر از این نیست که آدم مثلا ثروتمند و خوشنام و باشعور و خوشصورت و حتی پسندیدهسیرت باشد و تحصیلاتش هم بد نباشد و در عین حال هیچ قریحهای، اصالتی، کیفیتی غیرعادی ولو درخور نیشخند، هیچ فکر اصیلی که از ذهن خود جوشیده باشد نداشته باشد و از هر جهت مثل دیگران باشد! 0 48
بریدههای کتاب سارا عرب سارا عرب 1403/11/9 آتش بدون دود: واقعیتهای پر خون نادر ابراهیمی 4.3 32 صفحۀ 146 میخواهمش_ آنطور که هست، نه آنطور که ای کاش میبود. 1 35 سارا عرب 1403/10/7 متن، ترجمه و شرح اصول کافی: العقل و الجهل جلد 1 حسین درگاهی 4.0 0 صفحۀ 15 کلید نیل به علم الهی، معرفت الله است و روش و حکم طلایی در معرفت الله که بالله است، مداومت توجه به دیده شدن از طرف او و ولی اوست. 0 9 سارا عرب 1403/9/30 آتش بدون دود: درخت مقدس نادر ابراهیمی 4.5 44 صفحۀ 72 قوی، ضعیف را قضاوت میکند و بد قضاوت میکند. قوی ضعیف را له میکند و بیرحمانه له میکند. قوی برای ضعیف، تاریخ مینویسد و رذیلانه مینویسد. این رسم بدی است که هنوز در همه جای دنیا وجود دارد. بد است؛ خیلی بد. میدانم.اما تو نمیتوانی تغییرش بدهی مگر آنکه قوی باشی؛ قوی، نه ظالم. 1 18 سارا عرب 1403/9/14 سفر به سرزمینهای غریب سونیا نمر 4.0 20 صفحۀ 174 هنوز گاهی هوس جنگ و جدال میکنم. زندگی آدمهای محترم و آبرودار خیلی کسالتآور است. حاضرم دار و ندارم را بدهم تا دوباره طعم معرکهای سرگرمکننده را بچشم. 0 10 سارا عرب 1403/9/8 دراکولا برام استوکر 3.8 28 صفحۀ 99 و مرگ تنها چیزیه که میتونیم بهش تکیه کنیم. 0 10 سارا عرب 1403/8/18 از کتاب رهایی نداریم ژان کلود کریر 4.1 16 صفحۀ 248 (به سوال) 《همه اینها[کتابهای کتابخانه] را خواندهاید؟》 به چند صورت میتوان پاسخ داد. یکی از دوستانم جواب میداد:《بیشتر از اینها آقا، بیشتر از اینها.》 من به سهم خودم، برای این پرسش دو پاسخ دارم. پاسخ اول این است:《نه، اینها فقط کتابهایی است که باید هفته آینده بخوانم. آنهایی که تا به حال خواندهام، در کتابخانه دانشگاه است.》 جواب دوم:《 هیچکدام از این کتابها را نخواندهام وگرنه برای چه نگهشان میداشتم؟》البته پاسخهای بحثانگیز دیگری هم برای تحقیر بیشتر مخاطب و حتی سرخورده کردن او، وجود دارد. 0 7 سارا عرب 1403/8/4 از کتاب رهایی نداریم ژان کلود کریر 4.1 16 صفحۀ 171 هیچچیز به اندازه مطالب بیمعنی، تعبیر و تفسیر برنمیانگیزد. 0 2 سارا عرب 1403/7/18 تضادهای درونی نادر ابراهیمی 3.2 4 صفحۀ 43 بیچاره زنم، بیچاره زنم. بیچاره هر زنی که جز تکرار، هیچ چیز ندارد. 0 10 سارا عرب 1403/6/28 از کتاب رهایی نداریم ژان کلود کریر 4.1 16 صفحۀ 77 در گذشته، آینده هم بهتر از این بود. 2 21 سارا عرب 1403/6/25 از کتاب رهایی نداریم ژان کلود کریر 4.1 16 صفحۀ 21 روزگاری، بشر در دورانی، خط را اختراع کرد. میتوانیم خط را ادامه دست به حساب بیاوریم و آن را از این نظر امری کم و بیش زیستشناختی بدانیم. خط، فناوری ارتباط است، در پیوند بیواسطه با بدن. پس از آنکه اختراعش کردید، دیگر نمیتوانید از آن چشم بپوشید. ... این هم مثل اختراع چرخ است. چرخهای امروزی ما، همان چرخهای ماقبل تاریخ است. در حالی که اختراعات نوین ما مثل سینما، رادیو و اینترنت، جنبه زیستی ندارند. 0 13 سارا عرب 1403/6/17 آتش بدون دود: گالان و سولماز جلد 1 نادر ابراهیمی 4.6 58 صفحۀ 151 از ترس گریزی نیست از مرگ، نیز در عین ترس، از پیمودن طول شب، بازنماندیم و در قلب مرگ، از خندیدن با صدای بلند. و چنین شد که خندان خندان به صبح رسیدیم. 0 7 سارا عرب 1403/5/30 بیداری کیت شوپن 4.0 4 صفحۀ 207 0 5 سارا عرب 1403/5/7 کودتا یرواند آبراهامیان 4.0 6 صفحۀ 158 1 4 سارا عرب 1403/5/7 اتفاق گلی ترقی 3.4 4 صفحۀ 44 میترسید اگر تکان بخورد یا حرف بزند یا نفس عمیق بکشد، بیدار شود و ببیند این لحظه کیفآور، این خوشبختی بیاندازه، این اتفاق باورنکردنی، این رگه نارنجی رنگ آفتاب که روی دست و کفشهای تانیا افتاده بود و گرمای دلپذیری که مثل تب زیر پوستش میدوید، این حس ولو شدن، فرو رفتن، آب شدن، و تپش مضطرب سرانگشتان از تماس با حاشیه دامن کتانی تانیا همه ساخته خیالش باشد. 0 11 سارا عرب 1403/4/26 لمعات الحسین: برخی از کلمات و مواعظ و خطب حضرت سیدالشهدا ابی عبدالله الحسین (ع) سیدمحمدحسین حسینی طهرانی 4.2 3 صفحۀ 40 از خطبه سیدالشهدا علیه السلام به هنگام خروج از مکه: و برای من جایی معین و انتخاب شده است که باید پیکر من در آنجا افتد، و من باید به آنجا برسم. گویا من میبینم که بند بند مرا گرگان بیابان بین نواویس و کربلا از هم جدا میسازند، و از من شکمبههای تهی خود را پر میکنند و انبانهای گرسنه خود را سرشار مینمایند. 0 7 سارا عرب 1403/3/19 Wuthering heights امیلی برونته 3.8 144 صفحۀ 154 I wish I were out of doors! I wish I were a girl again, half savage and hardy, and free; and laughing at injuries, not maddening under them! why am I so changed? 1 6 سارا عرب 1403/3/9 بخارای من ایل من محمد بهمن بیگی 4.1 19 صفحۀ 226 برای آنکه مدرسهها به گوهر شجاعت بچهای لطمهای نزند به آموزگاران سپرده بودم که از نظم متداول و قبرستانی کلاسها چشم بپوشند. از هرگونه توبیخ و ملامت کودکان بپرهیزند. بیپروا و آزادشان بگذارند و از فرزندان آزادگان وطن، غلامکهای حلقه به گوش نسازند. بر آستر چادرها و دیوارهای سنگچین مدارس این عبارت نوشته بود:《 طلای شهامت را با سیم سواد مبادله نکنیم.》 0 26 سارا عرب 1403/1/29 پرنده به پرنده: درس هایی چند درباره نوشتن و زندگی آن لموت 3.9 23 صفحۀ 47 برای برخی از ما، کتابها تقریبا به اندازه هر چیز دیگری که روی زمین هست مهماند. چه معجزهای است اینکه از دل این مستطیلهای تخت و سفت، جهانهای مختلف پشتسرهم منکشف میشوند.....آنها سرشار از همه آن چیزهایی هستند که در زندگی واقعی نصیبتان نمیشود.....سپاس و قدردانی من برای نوشتار خوب بیحدومرز است؛ من برای نوشتار خوب همانگونه سپاسگزارم که برای اقیانوس هستم. شما نیستید؟ 0 9 سارا عرب 1403/1/9 ابله فیودور داستایفسکی 4.3 80 صفحۀ 735 در حقیقت هیچچیز ناراحت کنندهتر از این نیست که آدم مثلا ثروتمند و خوشنام و باشعور و خوشصورت و حتی پسندیدهسیرت باشد و تحصیلاتش هم بد نباشد و در عین حال هیچ قریحهای، اصالتی، کیفیتی غیرعادی ولو درخور نیشخند، هیچ فکر اصیلی که از ذهن خود جوشیده باشد نداشته باشد و از هر جهت مثل دیگران باشد! 0 48