بریدههای کتاب تینا تینا 1404/4/31 انجمن شاعران مرده ان.اچ. کلاین بام 4.2 152 صفحۀ 48 تو شعر میخونی چون عضوی از نژاد بشر هستی. چون نژاد بشر، سرشار از شور و عشق و احساسه! پزشکی، قانون، بانکداری، این چیزها برای حفظ و ادامهی بقای زندگی لازمان. اما شعر، ادبیات، عشق و زیبایی چی؟ اینها چیزهاییان که ما به خاطرش زندهایم و نفس میکشیم! - انجمن شاعران مرده | ان. اچ. کلاین بام 0 1 تینا 1404/4/24 چطور کاملا ناپدید شویم و هرگز پیدا نشویم فین کندی 2.0 0 صفحۀ 131 تو نمیتونی ناپدید بشی. هر قدر هم که اوضاع بد بشه. آدمهایی هستن که رفتنت روشون تاثیر میزاره. برای آدمهایی که پشت سر خودت رهاشون میکنی، هیچ پایانی وجود نداره. - چطور کاملا ناپدید شویم و هرگز پیدا نشویم | فین کندی 0 2 تینا 1404/4/20 آن ها به اسب ها شلیک می کنند هوراس مکوی 3.6 7 صفحۀ 119 از زندگی خسته ام، از مرگ میهراسم.. 0 67 تینا 1404/4/19 آن ها به اسب ها شلیک می کنند هوراس مکوی 3.6 7 صفحۀ 33 چیز عجیب برای من این است که مردم این همه توجه به زندگی دارند، ولی اصلا توجهی به مرگ ندارند. ممکن است شما به من بگویید که چرا بسیاری از دانشمندان کله دار این همه جان میکنند تا زندگی را طولانی تر کنند، بهجای اینکه وسایل مناسبی برای تمام کردنش درست کنند؟ مطمئنا در این دنیا یک مشت ادم مثل من هستند که میل مردن دارند، اما شهامتش را ندارند. - آن ها به اسب ها شلیک میکنند | هوراس مک کوی 1 29 تینا 1404/3/7 ذوبشده عباس معروفی 3.4 10 صفحۀ 15 گوشه اتاق مچاله شده بود و گریه میکرد. نمیدانست از تهی شدگی گریه میکند یا از درد. یکباره دلش خالی میشد و گریه میآمد، میآمد، میآمد، بدنش را کرخ میکرد، یخ میکرد، و مزه تلخ و مهوع دهنش، آزارش میداد. 0 2 تینا 1404/2/1 ما شروعش می کنیم کالین هوور 3.4 84 صفحۀ 131 هر فردی که همسر کنترلگر و بدرفتار را ترک کرده و کار را تا انتها پیش برده است، شایسته آن است که مدال و تندیس دریافت کند. - ما شروعش میکنیم | کالین هوور 0 2 تینا 1403/12/20 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 207 صفحۀ 244 تو زن منی. قراره من از تو در مقابل هیولاها مراقبت کنم، نه این که خودم برات هیولا باشم:) 0 2 تینا 1403/12/15 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 207 صفحۀ 25 ادم بد وجود نداره. همه ما آدمهایی هستیم که گاهی اوقات کارهای بد انجام میدیم. 0 2 تینا 1403/7/9 پرونده هری کبر ژوئل دیکر 4.0 25 صفحۀ 191 به نظر من بهترین و قابل اعتمادترین آدمها کسانی هستند که عشق رو میسازند، چون هیچ چیز سختتر و مهمتر از ساختن عشق نیست. 0 2 تینا 1403/7/8 پرونده هری کبر ژوئل دیکر 4.0 25 صفحۀ 87 مارکوس دلیل اینکه نویسندگان روحیهای شکننده دارند اینه که دو مشکل احساسی رو تجربه میکنند: غم و غصه کتاب، و غم و غصه عشق. نوشتن یک کتاب مانند دوست داشتن دیگریست؛ گاهی ممکنه رنج بسیاری بهت تحمیل کنه. 0 3 تینا 1403/7/8 پرونده هری کبر ژوئل دیکر 4.0 25 صفحۀ 39 - مارکوس میخوام نویسندگی رو بهت یاد بدم، نه به این دلیل که نوشتن رو بلد نیستی، بلکه برای اینکه نویسنده بشی. کتابهل چیزهای سادهای نیستند. همه میتونند بنویسند، ولی همه نویسنده نیستند. + چطور میتونم بفهمم که نویسندهام یا نه، هری؟ - تو نباید بفهمی، دیگراناند که بهت میفهمانند. 0 3 تینا 1403/7/6 سقوط آلبر کامو 3.9 109 صفحۀ 44 زندگی برایم تا اندازه ای راحتی و آسانی اش را از دست داده بود. موقعی که بدن غمگین است، دل هم ملول میشود. 0 27 تینا 1403/3/29 خودشناسی آلن دوباتن 3.7 26 صفحۀ 1 گاه میکوشیم غم و اندوهی را که نتوانستهایم صادقانه با آن روبه رو شویم پشت حد اغراق آمیزی از سرخوشی دیوانهوار پنهان کنیم. در این حالت نه تنها شادمان نیستیم بلکه به تمامی ناتوانیم از این که حتی کوچکترین اندوهی را احساس کنیم، زیرا در این صورت به کلی غرق غمهای فروخوردهمان میشویم. برای همین با پافشاری تمام گرایشی شکننده در خودمان میپروریم که مدام بگوییم همه چیز خوب است. 0 2 تینا 1403/3/29 اسرار عمارت تابان شیوا مقانلو 4.3 4 صفحۀ 99 پابندی شرط اول سقوط و انهدام است. 0 2 تینا 1403/1/25 کلکسیونر جان فولز 3.5 55 صفحۀ 171 برایش مهم نیست چه میگویم یا چه حسی دارم، احساساتم برایش بی معنایند، فقط در اختیار داشتنم برایش مهم است. - کلکسیونر | جان فاولز 0 16 تینا 1403/1/19 محکم در آغوشم بگیر سوزان ام. جانسون 3.9 16 صفحۀ 9 عشق قابل تغییر، ناپایدار و تصادفی است. 0 4 تینا 1403/1/19 محکم در آغوشم بگیر سوزان ام. جانسون 3.9 16 صفحۀ 7 عشق همه چیز است و واقعا ارزشش را دارد که برایش بجنگی، برایش شجاعت به خرج بدهی و همه چیز را به خطر بیندازی... و اگر چیزی را برایش به خطر نینداختی، بزرگترین خطر را کرده ای. 0 3 تینا 1403/1/18 محکم در آغوشم بگیر سوزان ام. جانسون 3.9 16 صفحۀ 2 ناگهان منطقِ بدیعی که پشت شکایت های پرحرارت و حالت تدافعی و مستاصلانه زوج هایم بود را درک کردم. همه این ها نیاز پنهان ما برای داشتنِ کسی بود که به او تکیه کنیم. فردِ عزیزی که بتواند ارتباط احساسی قابل اتکا و راحتی را به ما عرضه کند. - محکم در آغوشم بگیر | سو جانسن 0 2 تینا 1402/9/29 خاکستر گرم شاندور مارائی 3.6 5 صفحۀ 47 همه ما روزی کسی را که دوست داریم از دست میدهیم. هر کس نتواند این فقدان را تحمل کند سزاوار نام انسان نیست و استحقاق همدردی ما را ندارد. 0 5 تینا 1402/7/19 تماما مخصوص عباس معروفی 3.9 19 صفحۀ 153 آدم در تنهایی میپوسد و پوک میشود و خودش هم حالیش نیست. میدانی؟ تنهایی مثل ته کفش میماند؛ یکباره نگاه میکنی میبینی سوراخ شده. یکباره میفهمی که یک چیزی دیگر نیست. 0 5
بریدههای کتاب تینا تینا 1404/4/31 انجمن شاعران مرده ان.اچ. کلاین بام 4.2 152 صفحۀ 48 تو شعر میخونی چون عضوی از نژاد بشر هستی. چون نژاد بشر، سرشار از شور و عشق و احساسه! پزشکی، قانون، بانکداری، این چیزها برای حفظ و ادامهی بقای زندگی لازمان. اما شعر، ادبیات، عشق و زیبایی چی؟ اینها چیزهاییان که ما به خاطرش زندهایم و نفس میکشیم! - انجمن شاعران مرده | ان. اچ. کلاین بام 0 1 تینا 1404/4/24 چطور کاملا ناپدید شویم و هرگز پیدا نشویم فین کندی 2.0 0 صفحۀ 131 تو نمیتونی ناپدید بشی. هر قدر هم که اوضاع بد بشه. آدمهایی هستن که رفتنت روشون تاثیر میزاره. برای آدمهایی که پشت سر خودت رهاشون میکنی، هیچ پایانی وجود نداره. - چطور کاملا ناپدید شویم و هرگز پیدا نشویم | فین کندی 0 2 تینا 1404/4/20 آن ها به اسب ها شلیک می کنند هوراس مکوی 3.6 7 صفحۀ 119 از زندگی خسته ام، از مرگ میهراسم.. 0 67 تینا 1404/4/19 آن ها به اسب ها شلیک می کنند هوراس مکوی 3.6 7 صفحۀ 33 چیز عجیب برای من این است که مردم این همه توجه به زندگی دارند، ولی اصلا توجهی به مرگ ندارند. ممکن است شما به من بگویید که چرا بسیاری از دانشمندان کله دار این همه جان میکنند تا زندگی را طولانی تر کنند، بهجای اینکه وسایل مناسبی برای تمام کردنش درست کنند؟ مطمئنا در این دنیا یک مشت ادم مثل من هستند که میل مردن دارند، اما شهامتش را ندارند. - آن ها به اسب ها شلیک میکنند | هوراس مک کوی 1 29 تینا 1404/3/7 ذوبشده عباس معروفی 3.4 10 صفحۀ 15 گوشه اتاق مچاله شده بود و گریه میکرد. نمیدانست از تهی شدگی گریه میکند یا از درد. یکباره دلش خالی میشد و گریه میآمد، میآمد، میآمد، بدنش را کرخ میکرد، یخ میکرد، و مزه تلخ و مهوع دهنش، آزارش میداد. 0 2 تینا 1404/2/1 ما شروعش می کنیم کالین هوور 3.4 84 صفحۀ 131 هر فردی که همسر کنترلگر و بدرفتار را ترک کرده و کار را تا انتها پیش برده است، شایسته آن است که مدال و تندیس دریافت کند. - ما شروعش میکنیم | کالین هوور 0 2 تینا 1403/12/20 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 207 صفحۀ 244 تو زن منی. قراره من از تو در مقابل هیولاها مراقبت کنم، نه این که خودم برات هیولا باشم:) 0 2 تینا 1403/12/15 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 207 صفحۀ 25 ادم بد وجود نداره. همه ما آدمهایی هستیم که گاهی اوقات کارهای بد انجام میدیم. 0 2 تینا 1403/7/9 پرونده هری کبر ژوئل دیکر 4.0 25 صفحۀ 191 به نظر من بهترین و قابل اعتمادترین آدمها کسانی هستند که عشق رو میسازند، چون هیچ چیز سختتر و مهمتر از ساختن عشق نیست. 0 2 تینا 1403/7/8 پرونده هری کبر ژوئل دیکر 4.0 25 صفحۀ 87 مارکوس دلیل اینکه نویسندگان روحیهای شکننده دارند اینه که دو مشکل احساسی رو تجربه میکنند: غم و غصه کتاب، و غم و غصه عشق. نوشتن یک کتاب مانند دوست داشتن دیگریست؛ گاهی ممکنه رنج بسیاری بهت تحمیل کنه. 0 3 تینا 1403/7/8 پرونده هری کبر ژوئل دیکر 4.0 25 صفحۀ 39 - مارکوس میخوام نویسندگی رو بهت یاد بدم، نه به این دلیل که نوشتن رو بلد نیستی، بلکه برای اینکه نویسنده بشی. کتابهل چیزهای سادهای نیستند. همه میتونند بنویسند، ولی همه نویسنده نیستند. + چطور میتونم بفهمم که نویسندهام یا نه، هری؟ - تو نباید بفهمی، دیگراناند که بهت میفهمانند. 0 3 تینا 1403/7/6 سقوط آلبر کامو 3.9 109 صفحۀ 44 زندگی برایم تا اندازه ای راحتی و آسانی اش را از دست داده بود. موقعی که بدن غمگین است، دل هم ملول میشود. 0 27 تینا 1403/3/29 خودشناسی آلن دوباتن 3.7 26 صفحۀ 1 گاه میکوشیم غم و اندوهی را که نتوانستهایم صادقانه با آن روبه رو شویم پشت حد اغراق آمیزی از سرخوشی دیوانهوار پنهان کنیم. در این حالت نه تنها شادمان نیستیم بلکه به تمامی ناتوانیم از این که حتی کوچکترین اندوهی را احساس کنیم، زیرا در این صورت به کلی غرق غمهای فروخوردهمان میشویم. برای همین با پافشاری تمام گرایشی شکننده در خودمان میپروریم که مدام بگوییم همه چیز خوب است. 0 2 تینا 1403/3/29 اسرار عمارت تابان شیوا مقانلو 4.3 4 صفحۀ 99 پابندی شرط اول سقوط و انهدام است. 0 2 تینا 1403/1/25 کلکسیونر جان فولز 3.5 55 صفحۀ 171 برایش مهم نیست چه میگویم یا چه حسی دارم، احساساتم برایش بی معنایند، فقط در اختیار داشتنم برایش مهم است. - کلکسیونر | جان فاولز 0 16 تینا 1403/1/19 محکم در آغوشم بگیر سوزان ام. جانسون 3.9 16 صفحۀ 9 عشق قابل تغییر، ناپایدار و تصادفی است. 0 4 تینا 1403/1/19 محکم در آغوشم بگیر سوزان ام. جانسون 3.9 16 صفحۀ 7 عشق همه چیز است و واقعا ارزشش را دارد که برایش بجنگی، برایش شجاعت به خرج بدهی و همه چیز را به خطر بیندازی... و اگر چیزی را برایش به خطر نینداختی، بزرگترین خطر را کرده ای. 0 3 تینا 1403/1/18 محکم در آغوشم بگیر سوزان ام. جانسون 3.9 16 صفحۀ 2 ناگهان منطقِ بدیعی که پشت شکایت های پرحرارت و حالت تدافعی و مستاصلانه زوج هایم بود را درک کردم. همه این ها نیاز پنهان ما برای داشتنِ کسی بود که به او تکیه کنیم. فردِ عزیزی که بتواند ارتباط احساسی قابل اتکا و راحتی را به ما عرضه کند. - محکم در آغوشم بگیر | سو جانسن 0 2 تینا 1402/9/29 خاکستر گرم شاندور مارائی 3.6 5 صفحۀ 47 همه ما روزی کسی را که دوست داریم از دست میدهیم. هر کس نتواند این فقدان را تحمل کند سزاوار نام انسان نیست و استحقاق همدردی ما را ندارد. 0 5 تینا 1402/7/19 تماما مخصوص عباس معروفی 3.9 19 صفحۀ 153 آدم در تنهایی میپوسد و پوک میشود و خودش هم حالیش نیست. میدانی؟ تنهایی مثل ته کفش میماند؛ یکباره نگاه میکنی میبینی سوراخ شده. یکباره میفهمی که یک چیزی دیگر نیست. 0 5