بریدههای کتاب کتابفروشی موریساکی رایا 1403/5/7 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 60 " نمیتوانستم برای همیشه وابستهی دیگران باشم. اگر وابسته میشدم، هرگز بزرگ نمیشدم. قلبم همیشه سست و ضعیف باقی میماند. " 0 9 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 39 «چرا رفت ؟» + «من و اون نگاه مشترکی نسبت به مسائل داشتیم. این چیزی بود که ما رو به هم نزدیک کرده بود و فکر میکنم علت جداییمون هم همین بوده، وسط سفر با هم آشنا شدیم و عاشق همدیگه شدیم اما دلیل نمی شه که تا ابد با هم همسفر باشیم. بعضی وقتا آدم باید لنگرگاه امن خودش رو پیدا کنه. همیشه فکر می کردم تا آخر خط با هم هستیم. متأسفانه اینطور نشد.» 0 4 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 36 وقتی هم سن و سال من بودید چیکار میکردید؟ + «فکر کنم همش کتاب می خوندم.» همین ؟ + «به علاوه مسافرت، جاهای زیادی رو از نزدیک دیدم» 0 3 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 87 برداشت ذهنی مردم اونقدرها هم موثق و درست نیست، مگه نه؟ 0 10 رایا 1403/5/11 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 87 " برداشت ذهنی مردم اونقدرها هم موثق و درست نیست، مگه نه؟ در نهایت، فرقی نمیکند که با کسی هم خون باشید یا چند سالی را با هم در یک کلاس درس یا محل کار گذرانده باشید؛ تا زمانی که واقعاً با کسی مستقیماً ارتباط نگیرید، هرگز به درستی او را نخواهید شناخت. " 0 2 یگانه 1403/11/2 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 65 0 0 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 38 الان هم نمیدونم چکار کنم.نمیدونم. شاید زمانی زیادی طول بکشه تا آدم بفهمه از زندگیش چی میخواد شاید تمام زندگیت رو صرف این کنی که بخش کوچیکی از اون رو بفهمی . 0 5 رایا 1403/5/7 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 63 " متوجه شدم مسئله این نیست که کجا هستم همه چیز در درون خودِ آدمه. مهم نیست کجا میرم یا با چه کسی هستم، اگه بتونم با خودم روراست باشم، اونجا جاییه که بهش تعلق دارم. " 0 4 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 7 اما هرگز در بروز احساساتم انقدر خوب نبودم. فقط زمانی که حس تنهایی می کنم، می توانم اوضاع را سبک سنگین کنم تا بفهمم واقعاً چه اساسی دارم. علاوه بر این صدای ناقوس معبدی که در سرم به صدا درآمده بود، انقدر گوشخراش و بلند بود که حتی نمی توانستم افکارم را متمرکز کنم. 0 4 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 43 فقط در کتاب های دست دوم است که میتوانید با این قبیل چیزها مواجه شوید؛ ارتباطاتی که فراتر از زمان هستند. 0 6 رایا 1403/5/6 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 43 " فقط در کتابهای دست دوم است که میتوانید با این قبیل چیزها مواجه شوید؛ ارتباطاتی که فراتر از زمان هستند. " 0 5 رایا 1403/5/3 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 38 " - شاید زمان زیادی طول بکشه تا آدم بفهمه از زندگیش چی میخواد. شاید تمام زندگیت رو صرف این کنی که بخش کوچیکی از اون رو بفهمی. + نمیدونم. فکر میکنم شاید تمام زندگیم رو تا الان تلف کردم و هیچ کاری تو زندگیم نکردم. - من اینطوری فکر نمیکنم. گاهی اوقات باید بیحرکت بایستیم. به چشم یه استراحت کوتاه تو مسیر طولانی زندگی بهش نگاه کن. اینجا لنگرگاه زندگیته و قراره یه مدتی قایق زندگیت اینجا لنگر بندازه. بعد از اینکه خوب استراحت کردی میتونی دوباره به دریانوردی ادامه بدی. " 0 3 mahan 1403/1/13 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 47 عمل دیدن موضوع ناچیزی نیست.دیدن چیزی به معنای سیطره آن بر وجود آدم است.گاهی بخشی از وجودت را در چنگ خود میگیرد و گاهی تمام روحت را 0 12 نیلا 1403/8/17 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 48 گرچه ما همه آن مغازه ها را (( کتاب فروشی)) مینامیم، هرکدام عطر و طعم متمایز خودش را دارد. 2 11 کتابدار کوچولو 1403/10/23 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 43 همه خاطرات با هم بودنمون رو هنوز هم توی قلبم دارم؛ پس از این منظر هنوز هم عاشقشم. 0 14 رایا 1403/5/6 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 43 " در صفحهای از کتاب سرزمین درون اثر موتوجیرو کاجی نوشته بود: «عملِ دیدن، چیز کوچکی نیست. دیدن چیزی یعنی افسون و دیوانه شدن. گاهی بخشی از وجودت را با خود میبرد. گاهی تمام قلبت را از آن خود میکند.» به نظر میرسید قبلاً کسی تحت تاثیر خواندن این کتاب قرار گرفته، چرا که زیر این کلمات را خط کشیده بود. خوشحال شدم که من هم تحت تاثیر این کلمات قرار گرفتم، حالا من هم با آن شخص غریبه پیوند خورده بودم. " 0 3 Satoru 1403/12/6 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 99 «فکر نمی کنم زیاد مهم باشه اطلاعات زیادی در مورد کتاب داشته باشی یا نه تاره من خودمم اونقدر زیاد نمیدونم، چیزی که در مورد کتابا اهمیت زیادی داره اینه که اون کتاب چطوری روی تو تأثیر میذاره.» 0 12 مایا 1404/1/11 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 36 تاکاکو، تنها کاری که می کنی خوابیدنه. تو هیولای خوابی 0 2 رایا 1403/5/11 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 99 " فکر نمیکنم زیاد مهم باشه اطلاعات زیادی در مورد کتاب داشته باشی یا نه. چیزی که در مورد کتابها اهمیت زیادی داره اینه که اون کتاب چطوری روی تو تاثیر میذاره. " 0 7 رایا 1403/5/3 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 38 " جالبه که بدونی، مهم نیست کجا میری یا چند تا کتاب خوندی، به خاطر اینکه هنوز چیزی نمیدونی، هنوز چیزی ندیدی. زندگی یعنی همین. تمام طول زندگی سعی میکنیم راه و مسیرمون رو پیدا کنیم. درست مثل شعری که میگه: « بی وقفه و بیامان همچنان کوههای فیروزهای امتداد دارند.» " 0 3
بریدههای کتاب کتابفروشی موریساکی رایا 1403/5/7 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 60 " نمیتوانستم برای همیشه وابستهی دیگران باشم. اگر وابسته میشدم، هرگز بزرگ نمیشدم. قلبم همیشه سست و ضعیف باقی میماند. " 0 9 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 39 «چرا رفت ؟» + «من و اون نگاه مشترکی نسبت به مسائل داشتیم. این چیزی بود که ما رو به هم نزدیک کرده بود و فکر میکنم علت جداییمون هم همین بوده، وسط سفر با هم آشنا شدیم و عاشق همدیگه شدیم اما دلیل نمی شه که تا ابد با هم همسفر باشیم. بعضی وقتا آدم باید لنگرگاه امن خودش رو پیدا کنه. همیشه فکر می کردم تا آخر خط با هم هستیم. متأسفانه اینطور نشد.» 0 4 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 36 وقتی هم سن و سال من بودید چیکار میکردید؟ + «فکر کنم همش کتاب می خوندم.» همین ؟ + «به علاوه مسافرت، جاهای زیادی رو از نزدیک دیدم» 0 3 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 87 برداشت ذهنی مردم اونقدرها هم موثق و درست نیست، مگه نه؟ 0 10 رایا 1403/5/11 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 87 " برداشت ذهنی مردم اونقدرها هم موثق و درست نیست، مگه نه؟ در نهایت، فرقی نمیکند که با کسی هم خون باشید یا چند سالی را با هم در یک کلاس درس یا محل کار گذرانده باشید؛ تا زمانی که واقعاً با کسی مستقیماً ارتباط نگیرید، هرگز به درستی او را نخواهید شناخت. " 0 2 یگانه 1403/11/2 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 65 0 0 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 38 الان هم نمیدونم چکار کنم.نمیدونم. شاید زمانی زیادی طول بکشه تا آدم بفهمه از زندگیش چی میخواد شاید تمام زندگیت رو صرف این کنی که بخش کوچیکی از اون رو بفهمی . 0 5 رایا 1403/5/7 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 63 " متوجه شدم مسئله این نیست که کجا هستم همه چیز در درون خودِ آدمه. مهم نیست کجا میرم یا با چه کسی هستم، اگه بتونم با خودم روراست باشم، اونجا جاییه که بهش تعلق دارم. " 0 4 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 7 اما هرگز در بروز احساساتم انقدر خوب نبودم. فقط زمانی که حس تنهایی می کنم، می توانم اوضاع را سبک سنگین کنم تا بفهمم واقعاً چه اساسی دارم. علاوه بر این صدای ناقوس معبدی که در سرم به صدا درآمده بود، انقدر گوشخراش و بلند بود که حتی نمی توانستم افکارم را متمرکز کنم. 0 4 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 43 فقط در کتاب های دست دوم است که میتوانید با این قبیل چیزها مواجه شوید؛ ارتباطاتی که فراتر از زمان هستند. 0 6 رایا 1403/5/6 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 43 " فقط در کتابهای دست دوم است که میتوانید با این قبیل چیزها مواجه شوید؛ ارتباطاتی که فراتر از زمان هستند. " 0 5 رایا 1403/5/3 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 38 " - شاید زمان زیادی طول بکشه تا آدم بفهمه از زندگیش چی میخواد. شاید تمام زندگیت رو صرف این کنی که بخش کوچیکی از اون رو بفهمی. + نمیدونم. فکر میکنم شاید تمام زندگیم رو تا الان تلف کردم و هیچ کاری تو زندگیم نکردم. - من اینطوری فکر نمیکنم. گاهی اوقات باید بیحرکت بایستیم. به چشم یه استراحت کوتاه تو مسیر طولانی زندگی بهش نگاه کن. اینجا لنگرگاه زندگیته و قراره یه مدتی قایق زندگیت اینجا لنگر بندازه. بعد از اینکه خوب استراحت کردی میتونی دوباره به دریانوردی ادامه بدی. " 0 3 mahan 1403/1/13 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 47 عمل دیدن موضوع ناچیزی نیست.دیدن چیزی به معنای سیطره آن بر وجود آدم است.گاهی بخشی از وجودت را در چنگ خود میگیرد و گاهی تمام روحت را 0 12 نیلا 1403/8/17 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 48 گرچه ما همه آن مغازه ها را (( کتاب فروشی)) مینامیم، هرکدام عطر و طعم متمایز خودش را دارد. 2 11 کتابدار کوچولو 1403/10/23 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 43 همه خاطرات با هم بودنمون رو هنوز هم توی قلبم دارم؛ پس از این منظر هنوز هم عاشقشم. 0 14 رایا 1403/5/6 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 43 " در صفحهای از کتاب سرزمین درون اثر موتوجیرو کاجی نوشته بود: «عملِ دیدن، چیز کوچکی نیست. دیدن چیزی یعنی افسون و دیوانه شدن. گاهی بخشی از وجودت را با خود میبرد. گاهی تمام قلبت را از آن خود میکند.» به نظر میرسید قبلاً کسی تحت تاثیر خواندن این کتاب قرار گرفته، چرا که زیر این کلمات را خط کشیده بود. خوشحال شدم که من هم تحت تاثیر این کلمات قرار گرفتم، حالا من هم با آن شخص غریبه پیوند خورده بودم. " 0 3 Satoru 1403/12/6 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 99 «فکر نمی کنم زیاد مهم باشه اطلاعات زیادی در مورد کتاب داشته باشی یا نه تاره من خودمم اونقدر زیاد نمیدونم، چیزی که در مورد کتابا اهمیت زیادی داره اینه که اون کتاب چطوری روی تو تأثیر میذاره.» 0 12 مایا 1404/1/11 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 36 تاکاکو، تنها کاری که می کنی خوابیدنه. تو هیولای خوابی 0 2 رایا 1403/5/11 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 99 " فکر نمیکنم زیاد مهم باشه اطلاعات زیادی در مورد کتاب داشته باشی یا نه. چیزی که در مورد کتابها اهمیت زیادی داره اینه که اون کتاب چطوری روی تو تاثیر میذاره. " 0 7 رایا 1403/5/3 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 37 صفحۀ 38 " جالبه که بدونی، مهم نیست کجا میری یا چند تا کتاب خوندی، به خاطر اینکه هنوز چیزی نمیدونی، هنوز چیزی ندیدی. زندگی یعنی همین. تمام طول زندگی سعی میکنیم راه و مسیرمون رو پیدا کنیم. درست مثل شعری که میگه: « بی وقفه و بیامان همچنان کوههای فیروزهای امتداد دارند.» " 0 3