بریدههای کتاب کتابفروشی موریساکی رایا 1403/5/7 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 60 " نمیتوانستم برای همیشه وابستهی دیگران باشم. اگر وابسته میشدم، هرگز بزرگ نمیشدم. قلبم همیشه سست و ضعیف باقی میماند. " 0 14 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 39 «چرا رفت ؟» + «من و اون نگاه مشترکی نسبت به مسائل داشتیم. این چیزی بود که ما رو به هم نزدیک کرده بود و فکر میکنم علت جداییمون هم همین بوده، وسط سفر با هم آشنا شدیم و عاشق همدیگه شدیم اما دلیل نمی شه که تا ابد با هم همسفر باشیم. بعضی وقتا آدم باید لنگرگاه امن خودش رو پیدا کنه. همیشه فکر می کردم تا آخر خط با هم هستیم. متأسفانه اینطور نشد.» 1 11 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 36 وقتی هم سن و سال من بودید چیکار میکردید؟ + «فکر کنم همش کتاب می خوندم.» همین ؟ + «به علاوه مسافرت، جاهای زیادی رو از نزدیک دیدم» 0 4 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 87 برداشت ذهنی مردم اونقدرها هم موثق و درست نیست، مگه نه؟ 0 11 رایا 1403/5/11 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 87 " برداشت ذهنی مردم اونقدرها هم موثق و درست نیست، مگه نه؟ در نهایت، فرقی نمیکند که با کسی هم خون باشید یا چند سالی را با هم در یک کلاس درس یا محل کار گذرانده باشید؛ تا زمانی که واقعاً با کسی مستقیماً ارتباط نگیرید، هرگز به درستی او را نخواهید شناخت. " 0 3 یگانه 1403/11/2 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 65 0 2 kan@shi 1404/2/30 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 102 به نظر من خیلی مهم نیست که آدم از کتاب ها زیاد بدونه. من خودم هم چیز زیادی نمیدونم، ولی فکر میکنم موضوعی که درباره ی یه کتاب اهمیت داره اینه که چطوری روی آدم تأثیر میذاره:)📚💚 0 6 kan@shi 1404/2/29 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 45 کم کم چیزی را در وجودم حس کردم، احساس آرامشی که واژهها توان توصیفش را ندارند.🌌 اگر لازم بود توضیحش بدهم، میگفتم احساسی است که از عشق پرحرارت نویسنده به زندگی نشئت میگیرد.❤️🔥📚✍🏻 0 18 kan@shi 1404/2/31 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 138 هر چه قدر هم که زمان میگذشت، اون غم هرگز از بین نمیرفت.⏳💔 من این احساس رو با خودم این ور و اون ور میبردم؛ مثل این بود که حفره ای تویِ وجودم باز مونده باشه. (خلأ درونم)، به جایِ (ناپدید شدن)، داشت روز به روز (بیش تر میشد)🌌🖤 0 13 kan@shi 1404/2/29 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 43 ¹«مگه... مگه ولت نکرد؟» ²ولی (؟) هنوز هم تنها زنیه که توی زندگیم واقعاً عاشقش شدم. این حقیقت هیچ وقت تغییر نمی کنه. همه ی خاطرات با هم بودنمون رو هنوز هم توی قلبم دارم؛ پس از این منظر هنوز هم عاشقشم(🥰❤️) 0 7 fatemeh🇮🇷 1404/2/19 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 43 جالبه.آدم هرجا که بره یا هرچقدر هم که کتاب بخونه،هنوز هیچی نمی دونه و هیچی ندیده.زندگی یعنی همین.ما زندگی هامون رو در تلاش برای پیدا کردن راهمون می گذرونیم. 0 12 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 38 الان هم نمیدونم چکار کنم.نمیدونم. شاید زمانی زیادی طول بکشه تا آدم بفهمه از زندگیش چی میخواد شاید تمام زندگیت رو صرف این کنی که بخش کوچیکی از اون رو بفهمی . 0 6 kan@shi 1404/2/29 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 12 اما من هیچ وقت در بیان (احساساتم) این قدر خوب نبوده ام.(فقط به محض اینکه (تنها) می شوم)،مسائل را سبک سنگین می کنم و می توانم از احساسات واقعی ام سر در بیاورم.❤️🌹 0 8 رایا 1403/5/7 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 63 " متوجه شدم مسئله این نیست که کجا هستم همه چیز در درون خودِ آدمه. مهم نیست کجا میرم یا با چه کسی هستم، اگه بتونم با خودم روراست باشم، اونجا جاییه که بهش تعلق دارم. " 0 5 kan@shi 1404/2/31 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 146 احساساتی که در وجودم برانگیخته شد بیش از حد تحملم بود 🫠🖤 0 15 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 7 اما هرگز در بروز احساساتم انقدر خوب نبودم. فقط زمانی که حس تنهایی می کنم، می توانم اوضاع را سبک سنگین کنم تا بفهمم واقعاً چه احساسی دارم. علاوه بر این صدای ناقوس معبدی که در سرم به صدا درآمده بود، انقدر گوشخراش و بلند بود که حتی نمیتوانستم افکارم را متمرکز کنم. 0 5 kan@shi 1404/2/29 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 47 عمل دیدن موضوع ناچیزی نیست.دیدنِ چیزی به معنای سیطرهٔ آن بر وجود آدم است.🌱 گاهی بخشی از وجودت را در چنگ خود می گیرد و گاهی تمام روحت را🕊️ 0 15 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 43 فقط در کتاب های دست دوم است که میتوانید با این قبیل چیزها مواجه شوید؛ ارتباطاتی که فراتر از زمان هستند. 0 7 رایا 1403/5/6 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 43 " فقط در کتابهای دست دوم است که میتوانید با این قبیل چیزها مواجه شوید؛ ارتباطاتی که فراتر از زمان هستند. " 0 5 رایا 1403/5/3 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 38 " - شاید زمان زیادی طول بکشه تا آدم بفهمه از زندگیش چی میخواد. شاید تمام زندگیت رو صرف این کنی که بخش کوچیکی از اون رو بفهمی. + نمیدونم. فکر میکنم شاید تمام زندگیم رو تا الان تلف کردم و هیچ کاری تو زندگیم نکردم. - من اینطوری فکر نمیکنم. گاهی اوقات باید بیحرکت بایستیم. به چشم یه استراحت کوتاه تو مسیر طولانی زندگی بهش نگاه کن. اینجا لنگرگاه زندگیته و قراره یه مدتی قایق زندگیت اینجا لنگر بندازه. بعد از اینکه خوب استراحت کردی میتونی دوباره به دریانوردی ادامه بدی. " 0 3
بریدههای کتاب کتابفروشی موریساکی رایا 1403/5/7 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 60 " نمیتوانستم برای همیشه وابستهی دیگران باشم. اگر وابسته میشدم، هرگز بزرگ نمیشدم. قلبم همیشه سست و ضعیف باقی میماند. " 0 14 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 39 «چرا رفت ؟» + «من و اون نگاه مشترکی نسبت به مسائل داشتیم. این چیزی بود که ما رو به هم نزدیک کرده بود و فکر میکنم علت جداییمون هم همین بوده، وسط سفر با هم آشنا شدیم و عاشق همدیگه شدیم اما دلیل نمی شه که تا ابد با هم همسفر باشیم. بعضی وقتا آدم باید لنگرگاه امن خودش رو پیدا کنه. همیشه فکر می کردم تا آخر خط با هم هستیم. متأسفانه اینطور نشد.» 1 11 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 36 وقتی هم سن و سال من بودید چیکار میکردید؟ + «فکر کنم همش کتاب می خوندم.» همین ؟ + «به علاوه مسافرت، جاهای زیادی رو از نزدیک دیدم» 0 4 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 87 برداشت ذهنی مردم اونقدرها هم موثق و درست نیست، مگه نه؟ 0 11 رایا 1403/5/11 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 87 " برداشت ذهنی مردم اونقدرها هم موثق و درست نیست، مگه نه؟ در نهایت، فرقی نمیکند که با کسی هم خون باشید یا چند سالی را با هم در یک کلاس درس یا محل کار گذرانده باشید؛ تا زمانی که واقعاً با کسی مستقیماً ارتباط نگیرید، هرگز به درستی او را نخواهید شناخت. " 0 3 یگانه 1403/11/2 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 65 0 2 kan@shi 1404/2/30 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 102 به نظر من خیلی مهم نیست که آدم از کتاب ها زیاد بدونه. من خودم هم چیز زیادی نمیدونم، ولی فکر میکنم موضوعی که درباره ی یه کتاب اهمیت داره اینه که چطوری روی آدم تأثیر میذاره:)📚💚 0 6 kan@shi 1404/2/29 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 45 کم کم چیزی را در وجودم حس کردم، احساس آرامشی که واژهها توان توصیفش را ندارند.🌌 اگر لازم بود توضیحش بدهم، میگفتم احساسی است که از عشق پرحرارت نویسنده به زندگی نشئت میگیرد.❤️🔥📚✍🏻 0 18 kan@shi 1404/2/31 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 138 هر چه قدر هم که زمان میگذشت، اون غم هرگز از بین نمیرفت.⏳💔 من این احساس رو با خودم این ور و اون ور میبردم؛ مثل این بود که حفره ای تویِ وجودم باز مونده باشه. (خلأ درونم)، به جایِ (ناپدید شدن)، داشت روز به روز (بیش تر میشد)🌌🖤 0 13 kan@shi 1404/2/29 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 43 ¹«مگه... مگه ولت نکرد؟» ²ولی (؟) هنوز هم تنها زنیه که توی زندگیم واقعاً عاشقش شدم. این حقیقت هیچ وقت تغییر نمی کنه. همه ی خاطرات با هم بودنمون رو هنوز هم توی قلبم دارم؛ پس از این منظر هنوز هم عاشقشم(🥰❤️) 0 7 fatemeh🇮🇷 1404/2/19 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 43 جالبه.آدم هرجا که بره یا هرچقدر هم که کتاب بخونه،هنوز هیچی نمی دونه و هیچی ندیده.زندگی یعنی همین.ما زندگی هامون رو در تلاش برای پیدا کردن راهمون می گذرونیم. 0 12 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 38 الان هم نمیدونم چکار کنم.نمیدونم. شاید زمانی زیادی طول بکشه تا آدم بفهمه از زندگیش چی میخواد شاید تمام زندگیت رو صرف این کنی که بخش کوچیکی از اون رو بفهمی . 0 6 kan@shi 1404/2/29 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 12 اما من هیچ وقت در بیان (احساساتم) این قدر خوب نبوده ام.(فقط به محض اینکه (تنها) می شوم)،مسائل را سبک سنگین می کنم و می توانم از احساسات واقعی ام سر در بیاورم.❤️🌹 0 8 رایا 1403/5/7 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 63 " متوجه شدم مسئله این نیست که کجا هستم همه چیز در درون خودِ آدمه. مهم نیست کجا میرم یا با چه کسی هستم، اگه بتونم با خودم روراست باشم، اونجا جاییه که بهش تعلق دارم. " 0 5 kan@shi 1404/2/31 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 146 احساساتی که در وجودم برانگیخته شد بیش از حد تحملم بود 🫠🖤 0 15 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 7 اما هرگز در بروز احساساتم انقدر خوب نبودم. فقط زمانی که حس تنهایی می کنم، می توانم اوضاع را سبک سنگین کنم تا بفهمم واقعاً چه احساسی دارم. علاوه بر این صدای ناقوس معبدی که در سرم به صدا درآمده بود، انقدر گوشخراش و بلند بود که حتی نمیتوانستم افکارم را متمرکز کنم. 0 5 kan@shi 1404/2/29 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 47 عمل دیدن موضوع ناچیزی نیست.دیدنِ چیزی به معنای سیطرهٔ آن بر وجود آدم است.🌱 گاهی بخشی از وجودت را در چنگ خود می گیرد و گاهی تمام روحت را🕊️ 0 15 Satoru 1403/12/5 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 43 فقط در کتاب های دست دوم است که میتوانید با این قبیل چیزها مواجه شوید؛ ارتباطاتی که فراتر از زمان هستند. 0 7 رایا 1403/5/6 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 43 " فقط در کتابهای دست دوم است که میتوانید با این قبیل چیزها مواجه شوید؛ ارتباطاتی که فراتر از زمان هستند. " 0 5 رایا 1403/5/3 کتابفروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.6 52 صفحۀ 38 " - شاید زمان زیادی طول بکشه تا آدم بفهمه از زندگیش چی میخواد. شاید تمام زندگیت رو صرف این کنی که بخش کوچیکی از اون رو بفهمی. + نمیدونم. فکر میکنم شاید تمام زندگیم رو تا الان تلف کردم و هیچ کاری تو زندگیم نکردم. - من اینطوری فکر نمیکنم. گاهی اوقات باید بیحرکت بایستیم. به چشم یه استراحت کوتاه تو مسیر طولانی زندگی بهش نگاه کن. اینجا لنگرگاه زندگیته و قراره یه مدتی قایق زندگیت اینجا لنگر بندازه. بعد از اینکه خوب استراحت کردی میتونی دوباره به دریانوردی ادامه بدی. " 0 3