بریده‌ کتاب‌های جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند

بریدۀ کتاب

صفحۀ 312

کیا: من مادر رو می بخشم که گذاشت رفت اما نمی تونم بفهمم چرا برنگشت؟ چرا منو تنها گذاشت. شاید تو یادت نیاد اما بعد از اینکه اون رفت تو گفتی که یه ماده روباه وقتی داره از گرسنگی می میره، گاهی اوقات بچه شو ول می کنه. بچه ها می میرن اما ماده روباه زنده می مونه که وقتی شرایط بهتر شد دوباره تولید مثل کنه و بچه هاشو بزرگ کنه. جودی: من از اون موقع خیلی راجع بهش مطالعه کردم؛ در طبیعت همین رفتار سنگدلانه باعث میشه تعداد فرزندانی که اون مادر می تونه در طول زندگیش بیاره افزایش پیدا کنه. بنابر این ژن رها کردن فرزند در مواقع پر تنش نسل به نسل منتقل میشه! بعصی از رفتارهای انسان ها هم همینطوره؛ رفتارهایی که به نظر خشن میاد باعث بقای انسان در تمام مرداب هایی میشه که توش گرفتار بوده. بدون اون رفتارها ما الان اینجا نبودیم. ما هنوز اون غرایز رو توی ژنهامون داریم وقتی شرایط خاصی بهمون غالب بشه اون ویژگی هارو نشون می‌دیم. بخشی از وجود ما همیشه همونی که بودیم باقی می مونه. همونی که ناچار بودیم باشیم تا زنده بمونیم، مثلا زمان های خیلی دور… جایی که خرچنگها آواز می خوانند-با تخلیص و تغییر مختصر