بریده کتابهای جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند سیده فاطمه کشمیری🇵🇸 1402/11/25 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 312 کیا: من مادر رو می بخشم که گذاشت رفت اما نمی تونم بفهمم چرا برنگشت؟ چرا منو تنها گذاشت. شاید تو یادت نیاد اما بعد از اینکه اون رفت تو گفتی که یه ماده روباه وقتی داره از گرسنگی می میره، گاهی اوقات بچه شو ول می کنه. بچه ها می میرن اما ماده روباه زنده می مونه که وقتی شرایط بهتر شد دوباره تولید مثل کنه و بچه هاشو بزرگ کنه. جودی: من از اون موقع خیلی راجع بهش مطالعه کردم؛ در طبیعت همین رفتار سنگدلانه باعث میشه تعداد فرزندانی که اون مادر می تونه در طول زندگیش بیاره افزایش پیدا کنه. بنابر این ژن رها کردن فرزند در مواقع پر تنش نسل به نسل منتقل میشه! بعصی از رفتارهای انسان ها هم همینطوره؛ رفتارهایی که به نظر خشن میاد باعث بقای انسان در تمام مرداب هایی میشه که توش گرفتار بوده. بدون اون رفتارها ما الان اینجا نبودیم. ما هنوز اون غرایز رو توی ژنهامون داریم وقتی شرایط خاصی بهمون غالب بشه اون ویژگی هارو نشون میدیم. بخشی از وجود ما همیشه همونی که بودیم باقی می مونه. همونی که ناچار بودیم باشیم تا زنده بمونیم، مثلا زمان های خیلی دور… جایی که خرچنگها آواز می خوانند-با تخلیص و تغییر مختصر 0 6 Hasti 1402/5/7 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 183 هیچکس سعی نمیکند ذهنش را پرورش بدهد. همهی ما مثل زرافه هایی هستیم که از گردنشون برای رسیدن به برگای بالایی استفاده نمیکنن. 0 2 کوثر نصیرپور 1402/11/17 آنجا که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 271 کرم شبتاب به شوق معشوق می تابید اما اسرارش را تا روز مرگ در سینه نهان داشت آخرین لمس ناتمام ماند آخرین تلاش بی نتیجه و چشمانی هنوز او را می نگریستند تا زمان که خاموش شدند و نهایتا عشق ناتمام ماند 2 3 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 309 باید بگویم حالا که تمام شده احساس ارامش میکنم در پایان فقط میتوانستم احساس تأسف کنم برای آنهمه عمری دراز تر... بدرود 0 3 پرسفونهی یک هادس خیالی 1402/11/23 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 198 بعضی از رفتارا که از دید ما خشن و نکوهیده به نظر میرسن، زندگی انسان رو نجات داده، بدون اونا، ما الان وجود نداشتیم. ما هنوز اون غریضه هارو توی ژن هامون داریم و وقتی شرایط خاصی پیش بیاد اونا خودشون خودشون رو بیان میکنن. 0 3 پرسفونهی یک هادس خیالی 1402/11/23 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 198 بخشی از وجود ما همیشه متعلق به گذشتمونه گذشتهای که میگه باید چی کار کنیم تا زنده بمونیم. 0 5 Hasti 1402/5/10 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 281 1 2 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 192 تنها نبض زندگی بود که میزد، حتی اگر به بهای بعضی از بازیگرانش تمام میشد. زیست شناسی، درست و غلط را یک رنگ واحد میداند که مقابل نور های متفاوتی قرار گرفته اند. 0 3 Ha Sameie 1403/1/8 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 6 مرداب حقیقت مرگ را میشناسد ، نیاز ندارد ان را به مانند یک تراژدی و نه حتی یک گناه تعریف کند . 0 0 Hasti 1402/5/11 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 305 با مصائب زندگی، چهرهها تغییر میکنند اما چشمها همان پنجرههای همیشگی هستند که به درون باز میشوند. 0 4 Hasti 1402/5/7 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 196 تنهاییاش بیشتر از آن شده بود که بتواند تحملش کند. آرزو داشت صدای کسی را بشنود، حضور کسی را حس کند و با کسی تماس داشته باشد اما بیشتر از همه آرزو داشت بتواند از قلبش محافظت کند. 0 3 پرسفونهی یک هادس خیالی 1402/11/22 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 35 0 4 سیده فاطمه کشمیری🇵🇸 1402/11/14 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 116 مادر گفته بود زنها بیشتر از اینکه به مردان نیاز داشته باشند، به یکدیگر نیاز دارند اما هرگز نگفته بود چطور وارد گروه انها بشود... . 0 5 سیده فاطمه کشمیری🇵🇸 1402/11/14 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 121 شاید بعضی رویاها فقط باید فراموش می شدند...! 0 33 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 201 زندگی این مهارت را به او آموخته بود که احساساتش را خرد و به تکه های قابل ذخیره شدن تبدیل کند اما تنهایی هم وسعت خودش را داشت. 0 2 کوثر نصیرپور 1403/1/8 آنجا که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 221 0 4 محیا داناپور 1402/12/28 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 305 با مصائب زندگی چهره ها تغییر می کنند اما چشم ها همان پنجره های همیشگی هستند که به درون باز می شوند. 0 0 سیده فاطمه کشمیری🇵🇸 1402/11/22 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 450 کیا: "من هیچ وقت از آدمها چیزی نخواستم، امیدوارم دیگه منو به حال خودم بذارن...!" 0 10
بریده کتابهای جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند سیده فاطمه کشمیری🇵🇸 1402/11/25 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 312 کیا: من مادر رو می بخشم که گذاشت رفت اما نمی تونم بفهمم چرا برنگشت؟ چرا منو تنها گذاشت. شاید تو یادت نیاد اما بعد از اینکه اون رفت تو گفتی که یه ماده روباه وقتی داره از گرسنگی می میره، گاهی اوقات بچه شو ول می کنه. بچه ها می میرن اما ماده روباه زنده می مونه که وقتی شرایط بهتر شد دوباره تولید مثل کنه و بچه هاشو بزرگ کنه. جودی: من از اون موقع خیلی راجع بهش مطالعه کردم؛ در طبیعت همین رفتار سنگدلانه باعث میشه تعداد فرزندانی که اون مادر می تونه در طول زندگیش بیاره افزایش پیدا کنه. بنابر این ژن رها کردن فرزند در مواقع پر تنش نسل به نسل منتقل میشه! بعصی از رفتارهای انسان ها هم همینطوره؛ رفتارهایی که به نظر خشن میاد باعث بقای انسان در تمام مرداب هایی میشه که توش گرفتار بوده. بدون اون رفتارها ما الان اینجا نبودیم. ما هنوز اون غرایز رو توی ژنهامون داریم وقتی شرایط خاصی بهمون غالب بشه اون ویژگی هارو نشون میدیم. بخشی از وجود ما همیشه همونی که بودیم باقی می مونه. همونی که ناچار بودیم باشیم تا زنده بمونیم، مثلا زمان های خیلی دور… جایی که خرچنگها آواز می خوانند-با تخلیص و تغییر مختصر 0 6 Hasti 1402/5/7 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 183 هیچکس سعی نمیکند ذهنش را پرورش بدهد. همهی ما مثل زرافه هایی هستیم که از گردنشون برای رسیدن به برگای بالایی استفاده نمیکنن. 0 2 کوثر نصیرپور 1402/11/17 آنجا که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 271 کرم شبتاب به شوق معشوق می تابید اما اسرارش را تا روز مرگ در سینه نهان داشت آخرین لمس ناتمام ماند آخرین تلاش بی نتیجه و چشمانی هنوز او را می نگریستند تا زمان که خاموش شدند و نهایتا عشق ناتمام ماند 2 3 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 309 باید بگویم حالا که تمام شده احساس ارامش میکنم در پایان فقط میتوانستم احساس تأسف کنم برای آنهمه عمری دراز تر... بدرود 0 3 پرسفونهی یک هادس خیالی 1402/11/23 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 198 بعضی از رفتارا که از دید ما خشن و نکوهیده به نظر میرسن، زندگی انسان رو نجات داده، بدون اونا، ما الان وجود نداشتیم. ما هنوز اون غریضه هارو توی ژن هامون داریم و وقتی شرایط خاصی پیش بیاد اونا خودشون خودشون رو بیان میکنن. 0 3 پرسفونهی یک هادس خیالی 1402/11/23 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 198 بخشی از وجود ما همیشه متعلق به گذشتمونه گذشتهای که میگه باید چی کار کنیم تا زنده بمونیم. 0 5 Hasti 1402/5/10 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 281 1 2 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 192 تنها نبض زندگی بود که میزد، حتی اگر به بهای بعضی از بازیگرانش تمام میشد. زیست شناسی، درست و غلط را یک رنگ واحد میداند که مقابل نور های متفاوتی قرار گرفته اند. 0 3 Ha Sameie 1403/1/8 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 6 مرداب حقیقت مرگ را میشناسد ، نیاز ندارد ان را به مانند یک تراژدی و نه حتی یک گناه تعریف کند . 0 0 Hasti 1402/5/11 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 305 با مصائب زندگی، چهرهها تغییر میکنند اما چشمها همان پنجرههای همیشگی هستند که به درون باز میشوند. 0 4 Hasti 1402/5/7 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 196 تنهاییاش بیشتر از آن شده بود که بتواند تحملش کند. آرزو داشت صدای کسی را بشنود، حضور کسی را حس کند و با کسی تماس داشته باشد اما بیشتر از همه آرزو داشت بتواند از قلبش محافظت کند. 0 3 پرسفونهی یک هادس خیالی 1402/11/22 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 35 0 4 سیده فاطمه کشمیری🇵🇸 1402/11/14 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 116 مادر گفته بود زنها بیشتر از اینکه به مردان نیاز داشته باشند، به یکدیگر نیاز دارند اما هرگز نگفته بود چطور وارد گروه انها بشود... . 0 5 سیده فاطمه کشمیری🇵🇸 1402/11/14 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 121 شاید بعضی رویاها فقط باید فراموش می شدند...! 0 33 نرگس فرخی زاده 1402/8/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 201 زندگی این مهارت را به او آموخته بود که احساساتش را خرد و به تکه های قابل ذخیره شدن تبدیل کند اما تنهایی هم وسعت خودش را داشت. 0 2 کوثر نصیرپور 1403/1/8 آنجا که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 221 0 4 محیا داناپور 1402/12/28 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 305 با مصائب زندگی چهره ها تغییر می کنند اما چشم ها همان پنجره های همیشگی هستند که به درون باز می شوند. 0 0 سیده فاطمه کشمیری🇵🇸 1402/11/22 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند (رمان) دیلیا اوئنز 3.9 38 صفحۀ 450 کیا: "من هیچ وقت از آدمها چیزی نخواستم، امیدوارم دیگه منو به حال خودم بذارن...!" 0 10