بریده‌های کتاب آنا کارنینا

خانواده‌های خوشبخت همه مثل هم اند، اما خانواده‌های شوربخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.

زن ها بزرگترین مانع و سد راه پیشرفت شغلی مرد ها هستند. مشکل می شود عاشق زنی بود و کار دیگری هم انجام داد. فقط یک راه وجود دارد که به طرز شایسته زنی را دوست داشته باشی ، بدون آن که سد راهت باشد و این راه ، ازدواج است .

جستجوی حقیقت است که لذت دارد، نه یافتنش.

خوشبختی در جستجوی حقیقت نهفته است ، نه در یافتن آن .

چه نعمتی است اگر بتوانم بر خواهشهای تنم غالب شوم اما اگر چیرگی بر آنها میسرم نشود سیراب کردن آنها لذت بسیار دارد

خانواده های خوشبخت همه به‌مثل هم‌اند، اما خانواده‌‌های شوربخت هرکدام بدبختی خاص خود را دارند.

بسیاری از کسانی که برای رفاه جامعه می کوشند، برای خدمت به مردم انگیزهٔ قلبی ندارند، بلکه در ذهن خود به این نتیجه رسیده اند که باید چنین کنند.

هیچ کس از ثروتی که نصیبش شده راضی نیست اما همه از هوشی که خدا بهشان داده، خشنودند.

مایل نبود به جای هیچ کس دیگر باشد. تنها چیزی که اکنون می خواست، این بود که بهتر از سابق باشد.

خبر ندارند که خوشبختی یعنی چه . نمی دانند که بدون عشق ، برای ما خوشبختی و بدبختی مفهوم ندارد، اصلا زندگی وجود ندارد .

...حالا که تصمیمش، به گمان خودش، با مقتضیات مذهب سازگار درآمده بود، این پشتوانه مذهبی برایش بسیار خوشایند و تا اندازه ای هم آسایش بخش شد.

شخص پیش از این که بداند عشق حقیقتاً یعنی چه ، اول باید به دام بیافتد و بعد خود را خلاص کند.

خوبی روستا بیش از هر چیز در این بود که میدان کار و تلاشی است که در سودمندی آن جای شک و گمانی نیست.