بریدههای کتاب آفتاب گردان های کور مریــ🌿م 1404/3/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 41 0 2 Sara 1404/4/7 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 51 0 2 زینب 1403/5/1 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 23 زندگی سروان آلگریا در میان احساسات گنگ،تنهاییهای خصمانه و وحشتهای وقت و بیوقت گم شد. 0 4 مریــ🌿م 1404/3/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 103 0 3 gharneshin 1403/10/26 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 1 قلب اگر توان اندیشیدن داشت، از تپیدن باز میایستاد. 0 4 معصومه مهدیفر 1403/5/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 39 درست نیست که مرگ انقدر زود سر برسد،وقتی خود زندگی هنوز فرصت آغاز شدن نیافته. 0 2 لیلا 1404/4/3 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 117 آن سال ها را طوری به یاد می آورم که انگار جهانی بودند در اعماق یک آینه، و من چنان نگون بخت بودم که باید در آن واحد هم از آن عذاب می کشیدم، هم به دقت به آن خیره می شدم. 0 4 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/31 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 7 0 0 Fatemeh Badimizban 1404/2/8 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 121 ترس همچون آوایی خاموش تمام صدا ها را تحلیل می برد ، زیرا بخش تاریک چیز ها فقط در سکوت می توانند آشکار شوند. 0 15 مریــ🌿م 1404/3/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 39 0 2 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/31 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 9 0 1 Fatemeh Badimizban 1404/2/8 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 9 قلب اگر توان اندیشیدن داشت، از تپیدن باز می ایستاد 0 0 زینب 1403/8/5 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 79 سکوت یک فضاست... غاری است که میتوانیم در آن پناه بگیریم، اما قرار نیست از خطر حفظمان کند. سکوت پایان نمییابد، شکسته میشود. خصلت اصلیاش شکنندگی است و پردهی ظریف اطرافش شفاف. همه میتوانند آن طرفش را ببینند. 0 4 Fatemeh Badimizban 1404/2/8 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 136 0 0 زینب 1403/5/1 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 27 درماندهای هستم که درمانده بوده،هست و خواهد بود. 0 11 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/31 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 12 0 1 مریــ🌿م 1404/3/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 8 0 1 اسماء 1403/10/3 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 31 0 23 سارا هوشمند 1403/4/5 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 27 0 14 لیلا 1404/4/3 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 45 طوری به گریه افتادم که لحظاتی مطمئن شدم چیزی به مرگ خودم هم نمانده. اما مردن مسری نیست. شکست مسری است. و من فکر میکنم دارم این همه گیری خاص را به همه جا انتقال میدهم. هر جا می روم بوی گند شکست بلند میشود. 0 1
بریدههای کتاب آفتاب گردان های کور مریــ🌿م 1404/3/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 41 0 2 Sara 1404/4/7 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 51 0 2 زینب 1403/5/1 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 23 زندگی سروان آلگریا در میان احساسات گنگ،تنهاییهای خصمانه و وحشتهای وقت و بیوقت گم شد. 0 4 مریــ🌿م 1404/3/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 103 0 3 gharneshin 1403/10/26 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 1 قلب اگر توان اندیشیدن داشت، از تپیدن باز میایستاد. 0 4 معصومه مهدیفر 1403/5/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 39 درست نیست که مرگ انقدر زود سر برسد،وقتی خود زندگی هنوز فرصت آغاز شدن نیافته. 0 2 لیلا 1404/4/3 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 117 آن سال ها را طوری به یاد می آورم که انگار جهانی بودند در اعماق یک آینه، و من چنان نگون بخت بودم که باید در آن واحد هم از آن عذاب می کشیدم، هم به دقت به آن خیره می شدم. 0 4 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/31 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 7 0 0 Fatemeh Badimizban 1404/2/8 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 121 ترس همچون آوایی خاموش تمام صدا ها را تحلیل می برد ، زیرا بخش تاریک چیز ها فقط در سکوت می توانند آشکار شوند. 0 15 مریــ🌿م 1404/3/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 39 0 2 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/31 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 9 0 1 Fatemeh Badimizban 1404/2/8 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 9 قلب اگر توان اندیشیدن داشت، از تپیدن باز می ایستاد 0 0 زینب 1403/8/5 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 79 سکوت یک فضاست... غاری است که میتوانیم در آن پناه بگیریم، اما قرار نیست از خطر حفظمان کند. سکوت پایان نمییابد، شکسته میشود. خصلت اصلیاش شکنندگی است و پردهی ظریف اطرافش شفاف. همه میتوانند آن طرفش را ببینند. 0 4 Fatemeh Badimizban 1404/2/8 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 136 0 0 زینب 1403/5/1 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 27 درماندهای هستم که درمانده بوده،هست و خواهد بود. 0 11 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/31 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 12 0 1 مریــ🌿م 1404/3/14 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 8 0 1 اسماء 1403/10/3 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 31 0 23 سارا هوشمند 1403/4/5 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 27 0 14 لیلا 1404/4/3 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.4 15 صفحۀ 45 طوری به گریه افتادم که لحظاتی مطمئن شدم چیزی به مرگ خودم هم نمانده. اما مردن مسری نیست. شکست مسری است. و من فکر میکنم دارم این همه گیری خاص را به همه جا انتقال میدهم. هر جا می روم بوی گند شکست بلند میشود. 0 1