مریــ🌿‍م

تاریخ عضویت:

آذر 1402

مریــ🌿‍م

@Mry_jim

45 دنبال شده

43 دنبال کننده

                همیشه نصفه نیمه،
همیشه ناتمام،
همیشه جایی ناگهان قطع می‌شدم...🍃
              

یادداشت‌ها

        چند سال پیش یه نفر درباره این کتاب نوشته بود سمفونی مردگان کتابیه که باید یه بار بخونی و بعدش بذاریش توی کتابخونه و دیگه هیچ‌وقت سراغش نری، همین باعث شد کتاب‌و شروع کنم.
اولین بار که می‌خوندمش خیلی با سبک جریان سیال ذهن آشنا نبودم و خوندنش سخت بود برام و قبل از اینکه به موومان دوم برسم زیاد جذبش نشدم، اما وقتی یه بار کتاب‌و تا آخر خوندم انقدر دوستش داشتم که توی این چند سالی که از خوندنش گذشته چند بار دیگه این کتاب‌و خوندم و همیشه جزو محبوب‌ترین‌هام بوده.
داستان خیلی تلخه و غم‌ زیادی توی خودش داره، ولی در عین حال بازم خوندنش لذت بخشه، هم به خاطر قلم عباس معروفی هم به خاطر نمادین بودن شخصیت‌های داستان.
موقع خوندن کتاب هر کسی با یکی از شخصیتا احساس همذات‌پنداری می‌کنه، و به نظرم همین ویژگی باعث شده که این کتاب انقدر محبوب باشه.
آیدین شخصت محوری داستان، می‌تونه نماد سرخوردگی باشه، پسری که به هنر و ادبیات علاقه‌منده، دوست داره دانشگاه بره اما نمی‌تونه و دلیلش سرکوب‌های پدر به خاطر تفکرات تعصب‌وارشه.
اورهان حسادت و طمع رو نشون می‌ده، آیدا نماد محدودیت و باز هم سرخوردگیه و پدر خانواده نماد دیکتاتوری.
به نظرم این کتاب خیلی خوب جامعه رو به تصویر کشیده و عباس معروفی سعی کرده به خیلی از مشکلات و سختی‌های زندگی اشاره کنه.
معروفی عشق بین آیدین و سورمه رو به زیبایی تمام به تصویر می‌کشه، از خفقانی که توی خانواده‌های ایرانی موج می‌زده می‌گه، نشون می‌ده که تبعیض بین فرزندها گاهی می‌تونه همچین خرابی‌هایی به بار بیاره‌، همینطور پدرسالاری و محدودیت زن‌‌ها در جامعه موردی هست که توی کتاب خیلی بهش پرداخته شده.
همین‌ها باعث می‌شه یه کتاب محبوب‌ بشه چون این کتاب درد و زخم‌های مردم رو نشون می‌ده، آره ممکنه داستان تلخ و غم‌انگیز باشه اما فکر می‌کنم این خاصیت زندگی ما ایرانی‌هاست که با رنج گره خورده و عباس معروفی بدون تعارف همهٔ تلخی‌ها و زشتی‌های زندگی ما رو به تصویر کشیده.
اگه واقعا از لحاظ روحی شرایط خوبی ندارید سراغ این کتاب نرید اما اگه می‌تونید غمش رو تحمل کنید بخونید و اشک بریزید و لذت ببرید از شاهکار عباس معروفی.
      

25

        کتاب داره وضعیت شهری رو گزارش می‌کنه که درگیر طاعون شده، از لحظه شروع تا پایان بیماری رو مرحله به مرحله با جزئیات نوشته که برای کسایی که دوران کرونا رو تجربه کردن خیلی ملموسه.
کتاب چند تا شخصیت محوری داره که هر کدوم از این شخصیت‌ها ویژگی‌ها و دغدغه‌های خاص خودشون رو دارن، ولی این بین شخصیت اصلی یعنی دکتر ریو، خیلی نظر من‌و به خودش جلب کرد.
دکتر ریو با وجود اینکه نگرانی‌های مهمی توی زندگی شخصیش داره ولی از اول تا آخر این جریان کنار مردم می‌مونه و با اینکه کاری جز تشخیص دادن بیماری از دستش برنمی‌آد و هر روز شاهد مردن تعداد زیادی آدم بر اثر این بیماری می‌شه، ولی کم نمی‌آره و عقب نمی‌کشه.
اگه قصد دارید کتاب رو بخونید، بهتره این‌و‌ در نظر بگیرید که قرار نیست توی کتاب اتفاق غیرمنتظره‌ای بیفته و یه جورایی فراز و فرود خاصی توش احساس نمی‌شه، فقط می‌شه گفت سه بخش کلی داره، اوایل کتاب که بیماری تازه داره شیوع پیدا می‌کنی، اواخر کتاب که طاعون کم‌کم عقب‌نشینی می‌کنه و شهر به حالت عادیش برمی‌گرده و حد فاصل بین این دو بخش که بیشتر حجم کتاب رو شامل می‌شه دوران اوج این بیماری مهارنشدنیه که باعث مرگ خیلی‌ها می‌شه.
شرایط مردم این شهر با وجود این بیماری خیلی پیچیده‌ست، در عین حال که عزیزی رو از دست دادن بر اثر بیماری، هنوز نگران مبتلا شدن بقیه اعضای خانواده و خودشون هستن، خیلی‌هاشون مجبورن از هم دور بمونن و وارد قرنطینه بشن و در کنار رنجی که به خاطر از دست‌رفتگانشون باید تحمل کنن در حالی که حتی فرصت سوگواری هم نداشتن، درد جدایی و دوری از بقیه اعضای خانواده و دوستان هم آزارشون می‌ده، اما با وجود تمام این شرایط سخت همچنان امید دارن به اینکه زنده بمونن و زندگی‌شون رو دوباره بسازن.
برای من خوندنش خیلی طول کشید چون حین خوندنش چندتا کتاب دیگه خوندم و با اینکه حتی خیلی از بخش‌های کتاب کشش زیادی به داستان احساس نمی‌کردم اما از خوندنش راضی‌ام، با وجود تمام ویژگی‌هایی که گفتم و ممکنه برای خیلی‌ها نکته منفی باشه اما به نظرم خوندن این کتاب خالی از لطف نیست.
      

11

        کتاب دو قسمت کلی داره.
قسمت اول شامل دو بخشه که بخش اول با روایت برهه‌ای از زندگی خیام شروع می‌شه و با آشنایی‌‌ش با نظام‌الملک و حسن صباح و ادامه پیدا می‌کنه، بخش دوم بیشتر به فعالیت‌های حسن صباح و گروه حشاشین می‌پردازه و مقداری شخصیت خیام کمر‌نگ‌تر می‌شه. می‌شه گفت این دو بخش (فارق از اینکه تا چه حد مستند تاریخی هستن) داستان‌وار و دلچسب جلو می‌ره.
 اما قسمت دوم کتاب داستان حول محور انقلاب مشروطه می‌چرخه. 
نقش خیام توی این قسمت از کتاب خیلی کمر‌نگ می‌شه و فقط در حد یک "دست‌نوشته" ازش یاد می‌شه.
به طوری که اگه کتاب خطی رباعیات خیام (که البته شروع‌کننده‌‌ی خیلی از اتفاقات‌ هست) توی این قسمت از کتاب حضور نداشت، علناً قسمت اول و دوم کتاب به هم ربط پیدا نمی‌کردن.
از طرفی، به نظرم این قسمت درگیر جزئیات خیلی زیادی می‌شه که ممکنه برای کسایی که زیاد اهل تاریخ‌ نیستن جذاب نباشه.
در کل اگه ایرادات تاریخی به کتاب نگیریم و صرفاً کتاب رو به عنوان یه رمان در نظر بگیریم، کتاب شروع نسبتا خوبی در قسمت اول داره، ولی قسمت دوم به اون اندازه جذاب نیست، پایان‌بندی رو هم به دیده‌ی اغماض می‌تونیم پایان‌بندی جالبی در نظر داشته باشیم.
      

9

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.